موجودی بدون مغز و خجالتی اما باهوش!
[ad_1]
به نقل از ساینس دیلی، ما انسانها، موجوداتی با مغزهای بزرگ هستیم که فکر میکنیم لازمه هوش زیاد، داشتن مغز بزرگ است. در حالی که تحقیقات تازه مشخص می کند موجودات بدون سر به نام «ستارههای شکننده» مغز ندارند، اما به واسطه توانایی و شرطی شدن از محیط و دنیای خود آگاه خواهد شد.
این حاضر دریایی که نام علمی brittle stars شناخته میبشود، موجودی است که به جای مغز، بر روی هر یک از پنج بازوی تکان دهنده آن، تارهای عصبی وجود دارد. این تارهای عصبی که از از روی هر پنج بازوی این حاضر میگذرد، در جایی به هم میپیوندند و در نزدیکی دهانش یک حلقه عصبی را راه اندازی خواهند داد.
به نظر میرسد که تنها همین تارهای عصبی به شناخت و یادگیری این موجودات از طریق برقراری ربط به آنها پشتیبانی میکند.
این موجودات دریایی که شباهت بسیاری به ستارههای دریایی دارند، زیاد تر زمان خود را یا در زیر صخرهها میگذرانند و در شنهایی که حفر میکنند، خود را نهان میکنند، به همین علت از آنها با گفتن موجودی خجالتی یاد میبشود.
Julia Notar، نویسنده مهم این پژوهش که این تحقیق را به گفتن بخشی از مطالعات دکترای خود در دانشگاه دوک انجام داد، میگوید: برای این حاضر دریایی، هیچ مرکز پردازشی وجود ندارد. در واقع، این تارهای عصبی به جای یک مرکز تصمیم گیری، همانند یک انجمن عمل میکنند.
پژوهشگران این تحقیق در ژورنال حرکت شناسی اکولوژی و زیستشناسی اجتماعی توضیح خواهند داد که یادگیری این موجودات از طریق ربط صورت میگیرد. این نوع یادگیری شامل ربط محرکهای گوناگون از طریق فرایندی به نام شرطی سازی کلاسیک (Classical conditioning) است. نوشته شرطی سازی در فرآیند زندگی انسانها و موجودات دیگر نیز صدق میکند.
در مطالعات قبلی، نوشته شرطی شدن کلاسیک تنها در رابطه تعداد انگشت شماری از ستارههای دریایی انجام شده است. اما در خصوص این نوشته، مطالعهای بر روی خارپوستان، گروهی از نزدیک به ۷ هزار گونه که شامل ستارگان شکننده و ستارههای دریایی بدون مغز، خارپشتها و خیارهای دریایی خواهد شد، صورت نگرفته می بود.
در این مطالعه که به تازگی انجام شده است برای این که پژوهشگران فهمید حرکت و توانایی یادگیری ستارههای شکننده شوند، آنها ۱۶ ستاره شکننده سیاه (Ophiocoma echinata) را در مخازن آب جداگانه قرار دادند وبرای ثبت رفتارشان از یک دوربین فیلمبرداری منفعت گیری کردند.
نیمی از ستارگان شکننده طوری آموزش داده شدند که با کم شدن نور به زمان ۳۰ دقیقه، در هر زمان بتوانند تغذیه کنند. برای این منظور، محققان هر بار غذایی که مورد علاقه آنها می بود، یعنی یک تکه میگو را در مخزن و دور از دسترس آنژها قرار میدادند تا آن را اشکار کنند.
در نور و تاریکی، این حیوانات زیاد تر اوقات، خود را پشت فیلترهای مخزن نهان میکردند. اما تنها ستارگان شکننده آموزش دیده، یاد گرفتند که در زمان تاریکی برای تغذیه بیرون همراه شوند و به عبارتی آنها میتوانستند در تاریکی غذای خود را اشکار کنند.
در اغاز این آزمایش که ۱۰ ماه به طول انجامید، حیوانات با خاموش شدن چراغها نهان میماندند، اما با گذشت زمان، آنها ارتباطی بین تاریکی و زمان صرف غذا برقرار کردند، حتی قبل از این که غذا در مخزنها گذاشته بشود به طوری عکس العمل نشان میدادند که گویی غذا در راه است و هر زمان که چراغها خاموش میشد، از مخفیگاه بیرون میآمدند.
این ستارگان شکننده یک ربط تازه را آموخته بودند و آن این که چراغ خاموش به این معنی می بود که به گمان زیاد غذا ظاهر میبشود. آنها برای عکس العمل نیازی به بو کردن یا مزه کردن میگو نداشتند، تنها حس کردن این که نور چراغها کم شده، کافی می بود تا غذای خود را جستجو کنند. آنها حتی بعد از ۱۳ روز وقفه، با کم شدن نور، درس خود را به یاد داشتند.
Notar میگوید که این نتایج شوقانگیز می باشند، چون پیشتر شرطی سازی کلاسیک بر روی این گروه از موجودات بازدید نشده می بود. این مطالعه مشخص می کند که ستارگان شکننده همانند رومباسهای کوچک (Roombas) که کف اقیانوس را تمیز میکنند، فقط تمیز کنندههای روباتیکی نیستند، بلکه آنها میتوانند شکارچیان را شناسایی و از آنها دوری کنند. این موجودات این چنین با شناختی که از محیط خود بدست میآورند، میتوانند وجود غذا را در محیط خود پیشبینی کنند.
[ad_2]
منبع