سهم خوراکی ها از حقوق ماهانه یک کارگر چه مقدار است؟
بالا بودن نرخ تورم خوراکیها نسبت به رشد حداقل دستمزد عامل افزایش این نسبت در سالهای تازه بوده است. در کنار این نوشته، بالا بودن نرخ تورم قسمت مسکن، شرایط را برای خانوارهای کمدرآمد سختتر کرده است. برای حل این چالش یا باید نرخ تورم مهار بشود یا این که مقدار دستمزدها مشابه با تورم افزایش یابد.
کارشناسان اصرار میکنند برای پرهیز از ورود به مارپیچ تورم-دستمزد و افزایش انتظارات تورمی، برتری نخست، افت نرخ تورم و برگشت به سطح میانگین سالهای قبل است. در کنار مهار تورم، افزایش کارآیی و تمرکز سیاستهای حمایتی از کمدرآمدها میتواند موثر واقع بشود.
بازدیدها از آمار تورم خوراکیها در آذر ماه مشخص می کند در سال ۱۴۰۲، یک کارگر سرپرست خانوار ۴ نفره برای تهیه یک سبد از حداقل اقلام خوراکی که اعضای خانوادهاش مصرف میکنند، باید نزدیک به ۶۵ درصد از درآمد خود را هزینه کند. این نسبت طی سالهای قبل روال صعودی داشته است که مشخص می کند تشدید تورم و سیاستهای حمایتی نادرست ضربه جبران ناپذیری را به رفاه خانوار داخل کرده است. این روال در چهار سال تازه بهعلت بالا ماندن تورم خوراکی و پایین ماندن حداقل دستمزد نسبت به تورم تشکیل شده است.
در این خصوص دو راهکار وجود دارد. نخست این که افزایش نرخ دستمزد بالاتر از نرخ تورم در هر سال صورت گیرد. برخی اعتقاد دارند که با این راهکار اقتصاد دچار مارپیچ دستمزد-تورم میبشود. راهکار دوم، حل مساله تورم بالا در سرزمین است که گزینه بهتری برای حفاظت از خانوارهای کم درآمد محسوب میبشود.
در سالهای تازه، بالا ماندن تورم خوراکیها یکی از موضوعاتی است که مقدار مصرف کالری خانوارها را در دهکهای کمدرآمد افت داده است. از نظر دیگر، سیاستهای حمایتی از دهکهای کمدرآمد نتوانسته است سپر مناسبی برای بهبود تشکیل کند. تداوم این مسیر علتخواهد شد که تعداد بسیاری از خانوارهای کمدرآمد برای تامین حداقل مصرف مورد نیاز خوراکی روزانه با چالش مواجه شوند.
معیار سفره خانوار
رشد بالای تورم در اقتصاد ایران طی دهههای قبل یک معضل جدی بوده که صدمههای تعداد بسیاری به جستوجو داشته است. در این بین، کوچکتر شدن سفره خانوار به جستوجو افزایش سطح عمومی قیمتها موضوعی است که بیشتر از همه بر رفاه جامعه اثرگذار بوده است. یکی از راه حلهایی که میتوان با آن تاثییر این نوشته را بر رفاه خانوار اندازه گرفت، تهیه یک سبد کالا از با اهمیت ترین اقلام خوراکی مورد نیاز برای یک خانواده و قیاس آن با حداقل دستمزد دریافتی یک حداقلیبگیر سرپرست خانوار است. در همین جهت بازدید توان مزدبگیران برای تهیه سبدی از حداقل اقلام خوراکی ملزوم مشخص می کند توان این گروه طی سالهای قبل برای تهیه این سبد افت یافته است.
«دنیایاقتصاد» بر پایه سبد اقلامی که وزارت رفاه آن را برای توزیع کالابرگ اشکار کرده است، هزینه ملزوم برای تهیه این سبد را طی سالهای قبل بر پایه قیمتهای اظهارشده از سوی مرکز آمار اندازهگیری کرده است. این بازدید مشخص می کند که طی سالهای قبل توان کارگران برای تهیه حداقل مایحتاج خانواده خود افت یافته است.
سهم خوراکیها در سبد خانوار
بر این مبنا در سال ۱۴۰۲، ۵ میلیون و ۶۴۰ هزار تومان برای تهیه سبدی متشکل از اقلام پروتئینی، لبنیات، برنج، روغن و قند و شکر برای یک خانوار ۴ نفره ملزوم بوده است. این در حالی است که حداقل دستمزد یک کارگر متاهل با دو فرزند در سال جاری ۸ میلیون و ۵۸۰ هزار تومان بوده است.
بازدید نسبت هزینه تهیه این اقلام به حداقل دستمزد مشخص می کند یک کارگر متاهل با دو فرزند باید ۶۵ درصد دستمزد خود را صرف تهیه یک سبد از حداقل اقلام خوراکی مورد نیاز خود کند. حالت این نسبت در سالهای قبل مقداری بهتر بوده است. برای مثال در سال ۱۴۰۱، مجموع هزینه برای تهیه این اقلام، ۳ میلیون و ۹۳۱ هزار تومان بوده است و حداقل دستمزد سرپرست یک خانوار چهار نفره نیز ۶ میلیون و ۷۲۵ هزار تومان بوده است که مشخص می کند این خانوار برای تهیه سبد مذکور باید ۵۸ درصد درآمد خود را هزینه کنند. در سال ۱۴۰۰ نیز این نسبت ۴۹ درصد و در سال ۱۳۹۹، ۵۲ درصد بوده است.
این روال مشخص می کند طی سالهای قبل با افزایش تورم، توان خانوار برای تهیه حداقلهای مورد نیاز خود بهشدت افت یافته است، بهطوری که یک خانواده ۴ نفره در سال ۱۴۰۲، ۶۵ درصد درآمد خود را صرف تهیه مواد غذایی میکند. این نوشته وقتی قابل دقتتر میبشود که بدانیم این هزینه تنها برای تهیه حداقل اقلام خوراکی مصرف شده و بوده و باید علاوه بر آن، هزینه مسکن و دیگر هزینههای ملزوم برای زندگی را نیز محاسبه کرد. تاثییر این نوشته را میتوان روی مسائلی همانند افت مقدار سفر رفتن خانوار ایرانی و یا تفریح و نشاط آنها دید و به راحتی فهمید چطور رفاه خانوار را طی سالهای قبل مورد تهدید قرار داده است.
افزایش مصرف معادل افزایش رفاه است؟
بازدید آمارهای فرد دیگر که پیش از این از سوی مرکز آمار ایران منتشرشده نیز مشخص می کند که مقدار مصرف خانوار ایرانی در تابستان سال جاری رکورد زده و به بیشترین سطح خود رسیده است. احتمالا برخی فکر کنند افزایش مخارج خانوار ایرانی امکان پذیر به معنی افزایش سطح رفاه باشد؛ اما در حقیقت به جستوجو تشدید تورم طی سالهای قبل افراد برای تهیه سطح یکسانی از اقلام مورد نیاز ناچار به پرداخت هزینه بیشتری می باشند؛ به این علت نمیتوان از این نوشته نتیجه گرفت که سطح رفاه خانوارهای ایرانی افزایش یافته است.
چرا پشتیبانیها کار امد نیست؟
بهطور کلی در جواب به این سوال که چرا حالت رفاهی خانوار طی سالهای قبل نامناسبتر شده است، به دو عامل اشاره کرد. یکی حالت نامطلوب اقتصاد کلان سرزمین که خود متاثر از سیاستگذاریهای داخلی و محدودیتهای خارجی بوده است. مسئله دیگر نیز ناکارآمدی سیاستهای حمایتی است که در این زمان اجرایی شده است. مسئلهای که کارشناسان بر آن اصرار میکنند این است که برنامههایی که تا بحال توسط سیاستگذار برای بهبود رفاه خانوار انجام شده است نتوانسته به مقصد خود برسد.
پرداخت یارانه نقدی طی سالهای قبل بهعلت اشکار نبودن منبع های آن و از نظر دیگر رشد بالای سطوح تورم در اقتصاد ایران، قیمت خود را از دست داده است و مطابق آخرین بازدیدها قیمت یارانه نقدی به ماهانه کمتر از ۸ دلار سقوط کرده است. از نظر دیگر طی سالهای قبل سیاستگذار بهسراغ تحول راه حلهای حمایتی خود و توزیع کالابرگ رفت.
اما بازدیدها مشخص می کند این روش هم بار مالی تعداد بسیاری داشته و هم استقبال از آن چندان قابل دقت نبوده است. این موضوعات میتواند تا حدودی روشن کند که چرا با وجود هزینههای بالایی که برای اجرای سیاستهای حمایتی و بهبود حالت رفاه خانوار صورت گرفته است؛ این عمل های تا بحال موفق نبوده و قوت خرید خانوار هر سال نسبت به سال قبل افت یافته است.
به نظر میرسد که در سالهای تازه نرخ تورم نیز از میانگین سالهای قبل فاصله گرفته و به سطوح بالاتر رسیده است. بهگفتن دیگر اگر تورم در دهه قبل، در سطح ۲۰ درصد قرار داشت، این رقم در ۵ سال تازه به سطح ۴۰ درصد افزایش یافته و این نوشته علتشده است که تعداد بسیاری از خانوارهای کمدرآمد برای تامین نیازهای حداقلی همانند خوراکی یا مسکن با چالش قابل توجهی مواجه شوند.