سه میلیارد دلار پول هنگفتی است؛ اگر یک سنت از آن را با تلاش خودتان کسب می کردید قدرش را می فهمیدید
ایشان که این سخنان را به زبان آورده، احتمالا اولین نفر نباشد که این چنین میاندیشد. به نظر میرسد قاطبه مسئولان بانک مرکزی و دیگر سیاستمداران و اقتصادگردانان ایران این چنین پیشهای را گردنآویز خود کرده یا کرده بودند.
در طول سالهای قبل به جز دوران دفاع مقدس، بانک مرکزی شعبهای از صدور اندوخته از سرزمین و تشویق قاچاق کالا با سیاست ارزپاشی در بازار بوده است و آن گفتار و این سیاست روشن میکند که بانک مرکزی که مسئول حراست از ثروت ارزی سرزمین است تا چه حد قدر و قیمت ارز گرانبها را که در کلمه اقتصادی «پول قوی» یا «ارز قوی» خوانده میبشود، میدانستند.
عیب کار اینجاست که آقای وزیر اقتصاد و دارایی و رئیس بانک مرکزی و اکثر رؤسای بانک مرکزی اسبق و اسبق و اسبقتر! هیچ زمان به دست خود حتی یک دلار حاصل نکرده بودند و بر صندلی ریاستی تکیه زده بودند (و زدهاند) که فقط اعداد و رقم های ارز را نظاره میکنند و از کَدّ یمین و عرق جبین ارز حاصل نکردهاند. نه یک سنت درآمد ارزی حاصل از آموزش و علم خود داشتهاند و نه یک دلار از صادرات حاصل کردهاند. فهرست ارزی در دست ایشان از زحمت کارگران و متخصصان نفت، صادرکنندگان کالای غیرنفتی، صادرکنندگان خدمات مهندسی و افرادی همانند ملوانان کشتیهای حامل برش نفتی که بهمثابه یک بمب متحرک است، به دست آمده؛ والّا به چه علت حسب آمار مرکز پژوهشهای مجلس ۲۸۰ میلیارد دلار ارز به بازار ریخته شده است؟ یقیناً قضیه آنقدر روشن و آشکار است که به قول معروف مرغ پخته هم از شنیدن آن میخندد. در همین عرصه از آنجا که مدیران اسبق و اسبق بانک مرکزی فعلا در دسترس نیستند، از جناب وزیر میپرسیم:
۱- آیا اگر هر فرد عادی بخواهد از بانک مرکزی نه این که سه میلیارد دلار، بلکه فقط یک میلیون دلار بگیرد و پول آن را هم بدهد، آیا این کار را میکنید؟
۲- آیا به صرف پرداخت ریال معادل ارز (حال به هر قیمتی حتی قیمت ارز آزاد) آیا بانک مرکزی مجاز به فروش ارز به هر شخص است؟
۳- اگر جوابها منفی است و به گمان زیاد فروش ارز به چای دبش را مجوز وزارت جهاد کشاورزی میدانید یا مجوز از نهادهای دیگر؛ بعد چرا به جای معارفه آنان، تلاش در برائت آنها و بیقیمتدانستن ماهیت ارز میدانید.
۴- مگر در اقتصاد ارز به خون اقتصاد معروف نیست و درحالیکه اصولا مدیریت اقتصادی سرزمین و از بین بردن نیازهای جامعه بستگی تام به ارز دارد، به چه علت آن را در حد یک خرید وفروش ریالی داخلی تنزل میدهید؟
۵- مگر آگاه نیستید که خروج اندوخته فقط به وسیله ارز انجام میبشود و فردی اسکناس ریال یا یک ساختمان را بهگفتن خروج اندوخته نمیتواند به کار بندد؛ بعد به چه علت در برابر اینگونه فروش ارز و ارزپاشی در بازار و خروج اندوخته ساکت هستید.
۶- امروز به تصریح در مجلس شورای اسلامی ذکر شده که ۵۰ قلم دارو نایاب و ۱۵۰ قلم کمیاب است و به طور مثال در داروخانه بیمارستان قلب شهید رجائی که بیمارستان تخصصی قلب است، تابلو زدهاند که «وارفارین نداریم». میدانید اگر وارفارین مصرف نشود، خون بیمار قلبی لخته میبشود و او فلج میبشود یا مرگ را توانایی میکند. شرمساری نداشتن این دارو مستقیما فهمید افرادی است که قیمت ارز را نمیدانند و به جای مصرف آن در مدیریت سرزمین آن را به سوءاستفادهکنندگان، خارج کنندگان اندوخته و قاچاقچیان خواهند داد. آری ارز معادل ریالی دارد؛ اما قیمت معادل آن در مدیریت سرزمین، از بین بردن نیازهای الزامی سرزمین و از بین بردن مشکلاتها قابل احصا نیست و فقط افرادی آن را میفهمند که دل در گرو سرنوشت ایران و مردم آن دارند.
سه میلیارد دلار ارز زیاد هنگفتی است. قیاس کنید که زمانها با واسطه قطر با کره چانه زدهایم که شش میلیارد دلار ما آزاد بشود و بعد از زمانها موافقت شد که فقط صرف غذا و دارو بشود و تا این مدت هم انگار از آن برداشت نشده است (ما که نمیدانیم و معنی شفافیت اینجا روشن میبشود). حال سه میلیارد دلار برای دستگاه و کالایی میدهیم که شبیه آن، نه در تهران و رشت؛ بلکه در خود لاهیجان تشکیل میبشود. سالهای قبل یک پتروشیمی برای تشکیل دیامتی ماده اولیه الیاف پلیاستر در اصفهان ساخته شد که در آن همه تجهیزات فولاد زنگزن، لوله دوجداره و کمپرسورها با سختی ۴۵۰ پیاسآی با اتاق کنترل کامل می بود و به مبلغ ۱۲۰ میلیون مارک از آلمان خریداری شد. اکنون ارز میلیاردی را برای دستگاه فراوری چای میدهیم. آیا حراست و نگهبانی از ثروت سرزمین اینگونه باید باشد؟ جناب آقای وزیر، به جای عذرخواهی، اعتراف به ندانمکاری، اعتراف به قیمتندادن به ارز سرزمین یعنی خون اقتصاد سرزمین، پرداخت این رقم کلان ارز را بیاهمیت نمود میدهید؟ لطفا کلاهتان را بالا بگذارید.