اقتصاد

مزد منطقه ای، شوخی شورای عالی کار

سر‌ها بالاست و دست‌ها رو به آسمان. گاه دعایی و گاه…. بی‌بی سال‌های خشک همیشه این را می‌او گفت: «دوای درد‌ای آسمون چولی قزکه» سپس اغاز می‌کرد با آب و تاب، داستان عروسکی خشک و لاغر به نام «چولی قزک» را تعریف‌کردن. بی‌بی همیشه رسمی را روایت می‌کرد که زیاد تر در روستا‌های خراسان آن روز، به‌اختصاصی جنوب خراسان که اکنون به خراسان جنوبی شناخته می‌بشود، ترویج داشت. آن داستان تکراری را همیشه تعریف می‌کرد، هرجا که فرصتی گیر می‌آورد و هر بار هم ذوق توی چشم‌های گود و فرو‌رفته بی‌بی می‌نشست و با اضطراب که در حرکاتش دیده می‌شد، داستان آن عروسکی را نقل می‌کرد که روی دست بچه‌های روستا بر چوبی نشانده و کوچه به کوچه راه برده می‌شد.

بی‌بی می‌او گفت: «اون روزا این‌طور که نبوده است. مردم باور داشتن بارون که نمی‌اومد، بی‌آبی که روی مردم سختی می‌آورد، پیر‌های روستا بچه‌ها رو دور هم جمع می‌کردن، چون بچه‌ها پاکن و دعاشون می‌گیره و یک چولی قزک روی چوب می‌نشوندن و به دست بچه‌ها می‌دادن. اونام عروسک رو دورتادور روستا و توی کوچه‌بعد‌کوچه‌ها، می‌گردوندن. هر‌کدوم از بچه‌ها دوتا سنگ توی دست‌شون می بود و به هم می‌زدن و می‌خوندن: چولی قزک بارون کو، بارون بی‌پایون کو/ گندما به زیر خاکه، از تشنگی هلاکه/ گل‌های سرخ لاله، از تشنگی مِناله».

اینجا که می‌رسید پیرزن هم ذوق می‌کرد و هم حلقه‌ای از اشک دور چشمان گودش می‌نشست. می‌او گفت: «بچه‌ها درِ خانه‌ها رو می‌زدن و مردم هم بیرون می‌اومدن و نخود، کشمش، تخمه، شکلات، نقل، آبنبات ترش، هر‌چی که از خوراکی توی خونه داشتن به بچه‌ها می‌دادن. بچه‌ها خوراکی‌ها رو توی کیسه‌ای جمع می‌کردن و آخر مراسم هم با هم تقسیم می‌کردن». بی‌بی اینجا دیگر اشک‌هایش در‌می‌آمد. آهی می‌کشید و با صداقتی که از اعماق تاریخ می‌آمد و می‌او گفت: بچه‌ها دعا می‌کنن و مردم هم بخیلی رو کنار می‌ذارن و به بچه‌ها از خوراکی‌هایی که توی خونه دارن می‌بخشن؛ خب خدا هم می‌بینه که بنده‌هاش بخیل نیستن اونم درِ آسمون رو به روی مردم باز می‌کنه و بارون رو می‌فرسته» ….

‌خرج و برج

صدای بوقی ممتد و بلند خودروی عبوری، حواسم را جایی که باید باشد، آورد. یکباره و زیاد ناگهانی پرده پندار را درید و انگار که آدمی را از عالم هپروت، به دنیای حقیقت گره زده باشد، تقاطع خیایان ۱۵ خرداد در بازار تهران فرود آورد. همان تقاطع و ورودیه بازار که هجوم آدم‌ها مجالی برای فکرکردن نمی‌گذارد، چهره درهم مردی بین‌سال با شدت نور توی نگاهم فرو رفت. حسش طوری می بود که انگار چیز فرد دیگر غیر از او نمی‌شد دید. همیشه داستان گپ‌وگفت با آدم‌های عبوری در خیابان این‌طور اغاز می‌بشود: «فکر نکن درست می‌شه»! همین واژه بی‌معنی «درست می‌بشود» انگار که همانند پتک توی سر مخاطب فرود بیاید، او را به عکس العمل وامی‌دارد و انگار که چشم به راه این چنین فرصتی بوده، سفره دلش را می‌‎گشاید. «عباس آقا» هم از این قاعده مستثنا نیست. جواب می‌دهد: «آی آقا! سخن‌هایی می‌زنی! درست بشو می بود تا اکنون درست شده می بود».

«عباس آقا» کارگر یکی از واحد‌های صنعتی در اشتهارد است. شرایط کاری که تعریف می‌کرد، زیاد سخت می بود. آن‎‌طورکه می‌او گفت هر هفته صبح سریع شنبه خانه‌اش را در کیان‌شهر ترک می‌کند و به اشتهارد و محل کار او می‌رود. هفته هم که همه می‌بشود، عصر روز پنجشنبه مجدد برمی‌گردد؛ به همین سختی. سفره دلش را که روبه‌رویم باز می‌کرد، بوی درد از آن بیرون می‌زد و صدای آهی از اعماق دل، شنیده می‌شد. هنگامی از اوضاع و احوال تعریف می‌کرد، انگار از بندبند استخوان‌هایش درد بیرون می‌زد. انگار آن تن خسته که جمعا ۶۰ کیلو به نظر می‌رسید، سال‌های سال، این بار سنگین غم و درد را روی دوش کشیده می بود. تا اینجا، درست همین نقطه که روبه‌رویم نشسته.

«عباس آقا» تعریف می‌کرد: من اگر ناچار نبودم این همه راه را نمی‌رفتم. حتی اگر یک موتور می‌داشتم در همین تهران کار می‌کردم و شب و روز پیش خانواده‌ام می‌ماندم.

«عباس» می‌او گفت: حقوقی که ما می‌گیریم، همان حقوق پایه اداره کار است. من با موتور کار کنم، زیاد زیاد تر درمی‌آورم؛ اما مشکل این است که موتور ندارم. با این حقوق که خواهند داد، نمی‌بشود زندگی کرد. شما همین الان بیایید با هم حساب کنیم که برای مثال هر نفر در ماه چند کیلو برنج و مرغ و ماست و پنیر و سبزی نیاز دارد. نمی‌خواهد سقف را در نظر بگیرید، همان کف نیاز را هم حساب کنید، کافی است. خوب شما خانه هم ملزوم دارید. باید یک جایی هم برای زن و بچه دست‌و‌پا کنید تا آنجا زندگی کنند، نمی‌خواهید؟ اجاره خانه زعفرانیه را نمی‌خواهد حساب کنید. بیایید در همین محله ما یعنی کیان‌شهر، قیمت خانه‌ها را ببینید چه مقدار است. این‌ها را حساب کنید، ببینید چه مقدار است. حقوق اداره کار را هم بر همان مبنا محاسبه کنید».

نمی‌دانم چرا این روز‌ها هر بار که با کارگران سخن بگویید می‌کنم، به این قسمت که می‌رسند، عصبانی خواهد شد. انگار زخم قدیمی و قدیمی‌شان را دارید سختی می‌دهید، آه از نهادشان بلند می‌بشود. «عباس» هم یکی از همین کارگران است. هنگامی این سخن‌ها را می‌زد، صدایش می‌لرزید و رنگش سیاه شده می بود. می‌او گفت: این‌ها مگر در همین جامعه زندگی نمی‌کنند؟ مگر از همین مغازه‌ها، گوشت و مرغ و برنج نمی‌خرند. به خدا قسم که زیاد‌ها (ازجمله خودم) یا گوشت زیاد کم می‌خورند یا اصلا نمی‌خورند. بروید ببینید بخشی از این جامعه در چه وضعی زندگی می‌کنند. تازه من خوبم. دست‌کم یک خانه کوچک از ارث پدری برایم مانده.

اگر می‌خواستم اجاره خانه بدهم، باید چه خاکی توی سرم می‌ریختم؟ من نمی‌دانم چه فردی این مقدار حقوق را برای ما تعیین می‌کند. وزیر است، وکیل است، هرکسی که هست، مگر این‌ها بخیل می باشند که نمی‌گذارند حقوق کارگران واقعی بشود؟ من شنیدم که می‌گویند می‌خواهد حقوق‌ها ۲۰ درصد افزایش اشکار کند. آخر مگر تورم ۲۰ درصد بوده که حقوق من هم همین‌قدر افزایش اشکار کند؟ ما واقعا مانده‌ایم چه کنیم. واقعا یک نفر از این آدم‌هایی که هر سال حقوق کارگران را تعیین می‌کنند، نمی‌دانند که با این اعداد نمی‌بشود زندگی کرد. یکی نیست به این‌ها بگوید از هر دست بدهی از همان دست می‌گیری؟ یکی نیست بگوید اگر اینجا دلت به حال کارگران و حقوق‌بگیران سوخت، جای دیگر خدا، طبیعت و… هم دلش برای تو می‌سوزد….

آنچه «عباس» می‌او گفت، نوشته زیاد ساده‌ای است. قدیمی‌ها اسم «خرج» و «برج» رویش گذاشته بودند. قدیمی‌ها می‌انها گفتند «خرج» و «برج» آدم‌ها باید با هم همخوانی داشته باشد. نمی‌بشود اندازه یک کارگر درآمد داشته باشی و اندازه یک طلافروش خرج کنی. از قضا این «برج» که مقداری کلمه‌ای شیک است و هنگامی به کار می‌رفت که آدم‌ها با درآمد کم می‌خواستند طور دیگر زندگی کنند؛ اما برای اعتدال‌بخشی به هزینه‌ها و درآمدها، قدیمی‌ها همیشه این را می‌انها گفتند که: «بر احوال آن مرد باید گریست/ که دخلش می بود ۱۹، خرج ۲۰». کارگران در این روز‌ها دقیقا مصداق این چنین مَثَلی شده‌اند. آدم‌هایی که به قول خودشان از صبح تا شب کار می‌کنند و با پافشاری خودشان «جان می‌کَنند»؛ اما آخر شب، چیز درخور توجهی دست‌شان را نمی‌گیرد.

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصادی، ورزشی، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری و تکنولوژی را در وب سایت خبری صبح زود دنبال کنید.

مزد منطقه‌ای

داستان حقوق و دستمزد کارگران دقیقا از همین سخن بگویید‌های امثال «عباس آقا» اغاز می‌بشود. سخن بگویید‌هایی که زیاد سرراست سر موضوعات مهم زندگی می‌رود؛ موضوعاتی ملموس که به‌راحتی کف خیابان می‌توان آن را دید. امثال «عباس» از درآمد سخن می‌زنند و از هزینه‌های زندگی. در گفتگو با این‌ها او گفت و گو از اعداد و ارقامی پیش کشیده می‌بشود که در هر معادله ریاضی بگذارید، مجموعه جواب آن، تهی است. احتمالا از همین رو باشد که کارگران هرکدام، هرجا که باشند، هنگامی سخن بگویید از افزایش حقوق می‌بشود، هنگامی سخن بگویید از نقل‌قول‌های اعضای شورای‌عالی کار می‌بشود، این را می‌گویند: «عجب گیری افتاده‌ایم از دست اینها!».

«فتح‌الله بیات»، رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی، درست آنجایی که سخن بگویید از تعیین دستمزد کارگران و روشهای روی میز می‌بشود، همین جمله را تکرار می‌کند و آهی از نهاد، نتیجه همه آنچه را در روز‌های قبل اتفاق افتاده و برآوردی که از آینده وجود دارد، روی دایره می‌ریزد. به‌اختصاصی اکنون که خبر راه اندازی جلسات شورای‌عالی کار و محتویات آن، با کم‌ و‌ زیاد کردن برخی از گزاره‌ها در جامعه دارد دهان به دهان می‌بشود و سینه به سینه شیوع اشکار می‌کند و گاه نگرانی‌هایی را به زندگی جامعه کارگری تزریق می‌کند.

‌از «فتح‌الله بیات» درمورد بحثی که این روز‌ها در بوق و کرناست و به‌گفتن «مزد منطقه‌ای» معروف شده، سوال کردم. او در جواب به سوال درمورد چیستی این اتفاق نوظهور او گفت: مزد منطقه‌ای چیز جدیدی نیست و چند باری مفاهیمی در حوالی آن یا دست‌کم با این چنین مضمونی نقل بوده است. اما در کلان ماجرا بحثی است که در قانون هم به آن اشاره شده است.

با این‌حال، سخن بگویید ما از چگونگی پرداختن به این نوشته است. من معتقدم اگر قرار است با این چنین رویکردی دستمزد کارگران تعیین بشود، باید مقدماتی فراهم باشد؛ یعنی اگر قرار است مزد کارگران را به‌صورت منطقه‌ای تعیین کنیم، باید به همه جوانب آن دقت کنیم؛ چون شک نکنید هنگامی این نوشته نقل می‌بشود، او گفت و گو صنایع گوناگون هم به بین آید و کارفرمایان و دولت با این معضل روبه رو خواهد شد که چطور مزد صنایع را تفکیک کنند؛ چرا که طبیعی است مزد کارگران صنعت ساختمان با مزد کارگران صنعت پوشاک نمی‌تواند یکی باشد.

به حرف های بیات: همان‌طورکه عرض کردم، این نوشته چیزی تازه نیست، اما تا‌کنون به دلایلی اجرا نشده است و احتمالا یکی از دلایل تعیین‌نکردن مزد با این شیوه، صرف‌نظر از فراهم‌نبودن مقدمات و زیرساخت‌های ملزوم، سختی‌هایی است که در عمل نوشته تفکیک مزد صنایع گوناگون به وجود خواهد آورد؛ به این علت اصلا صلاح نیست در این موقعیت این چنین بحثی نقل بشود.

رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی این را هم او گفت که در حال‌حاضر تا آخر سال زمان بسیاری باقی نمانده و به‌جای پرداختن به مباحث حاشیه‌ای، بهتر است به اصل نوشته سبد معیشت و بازدید ابعاد و زوایای مزد ۱۴۰۳ پرداخته بشود؛ چون پارامتر‌هایی که مربوط به سبد معیشت خانوار است، باید تک‌به‌تک استخراج و هزینه‌های آن محاسبه بشود؛ به این علت شورای عالی کار در زمان حاضر باید به کار کارشناسی بپردازد و موضوعاتی را که نیاز به پژوهش زیاد تر و فراهم‌کردن مقدمات کار دارد، به زمان فرد دیگر موکول کند.

بیات در تشریح اشکالات داخل بر تعیین منطقه‌ای دستمزد کارگران، او گفت: هنگامی سخن بگویید از فقدان مقدمات و زیر‌ساخت‌های تعیین مزد می‌کنیم، منظور این نیست که حتما باید سلسه‌مراتبی از سخت‌افزار را پشت سر هم قطار کنیم. این‌طور نیست. نوشته سهل و ممتنع است. شما نمی‌توانید در تهران بنشینید و برای کارگران زاهدان نسخه بپیچید. شما چطور می‌توانید شرایط کاری در بلوچستان با آن اقلیم و آب‌و‌هوا و آن مقدار از محدودیت را با کار کارگران در تهران و در مرکز پایتخت در منطقه ۶ یکسان فکر کنید؟ شما می‌توانید فیش حقوقی مدیرانی را که از تهران یا دیگر استان‌ها به مناطقی همانند سیستان‌و‌بلوچستان می‌روال، نگاه کنید؛ چند سطر به بسیار شغل و مزایا و بدی آب‌و‌هوا و‌… تعلق یافته است؟ چند ردیف ریالی به این نوشته دقت داده شده است و برای هر‌کدام هم یک بند قانونی ذکر می‌بشود؟ مابه‌التفاوت او به مدیری دیگر در مشهد یا دیگر مراکز استان چه مقدار است؟ چطور برای او می‌بشود این‌ها را محاسبه کرد، اما برای کارگران نمی‌بشود؟

رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی در ادامه گفت: همان گونه‌که عرض کردم اگر قرار است مزد را منطقه‌ای اشکار کنید، باید کمیته‌های کارگری در استان‌های گوناگون متشکل از نیرو‌های بومی همان منطقه راه اندازی بشود و یقیناً شورای عالی کار هم بر روال کاری آن‌ها نظارت کند. این‌ها می باشند که در آن منطقه وجود دارند و سال‌های سال در استان محل کار خود موضوعات را توانایی کرده‌اند و فراز و فرود‌ها را می‌دانند. شما نمی‌توانید از تهران برای آن شرایطی که ندیده‌اید و توانایی‌اش را نداشته‌اید، تصمیم بگیرید و تعیین تکلیف کنید. با این عرایض می‌خواهم بر این نوشته پافشاری کنم که هنگامی بدون کار کارشناسی تصمیم گرفته می‌بشود، دقیقا همان شرایطی پیش می‌آید که برای ماده ۷ قانون کار پیش آمد و چند دهه است با قرارداد کار موقت، همه ما را در جامعه کارگری دچار کرده.

بیات با اشاره به صدمه‌هایی که این شیوه تعیین دستمزد می‌تواند تشکیل کند، او گفت: من معتقدم یکی از عیب‌ها و صدمه‌هایی که بدون کار کارشناسی در این شیوه قابل فکر است، حس تبعیض بین کارگران خواهد می بود. برای مثال اگر بدون کار کارشناسی با این شیوه دستمزد تعیین بشود، کارگر معدن خواهد او گفت من در عمق ۷۰۰ متری زیر زمین کار می‌کنم، چطور امکان پذیر حقوق من با فردی که در تهران زیر کولر کار می‌کند، این مقدار تفاوت داشته باشد؟ نوشته بعدی این است که شیوع حس تبعیض در صنایع گوناگون می‌تواند به هجرت کارگران از صنف یا صنعتی به صنعت دیگر بینجامد. مضاف بر آن، این گمان وجود دارد که این چنین رویکردی جهت مهاجرت نیروی کار از مناطق کم‌برخوردار به کلان‌شهر‌ها و شهر‌های بزرگ بشود. طبیعی است هنگامی مزد منطقه‌ای نسبت به منطقه دیگر زیاد تر باشد، افراد تعداد بسیاری به امید گرفتن حقوق و دستمزد زیاد تر از روستا‌ها و شهر‌ها به کلان‌شهر‌ها مهاجرت می‌کنند و هنگامی نمی توانند از مسئولیت هزینه‌های سنگین زندگی و اجاره‌بها در کلان‌شهر‌ها برآیند، ناچار در حاشیه شهر‌ها سکونت می‌کنند و این قضیه سرآغاز تشکیل معضلات و ناهنجاری‌های اجتماعی خواهد می بود.

به حرف های بیات، با نقل‌شدن مزد منطقه‌ای امکان پذیر صنایع گوناگون هم جستوجو تعیین مزد بر پایه ماهیت خود باشند و هر‌کدام بسته به شرایط و ماهیت کار رقم های متغیری را نقل کنند؛ در نتیجه با حقوق و دستمزد چند‌شاخه مواجه خواهیم شد که قابل کنترل و نظارت نباشد.

او با گفتن این که ماده ۴۱ قانون کار حجت را همه کرده و ملاک تعیین حقوق و دستمزد کارگران است، پافشاری کرد: مطابق قانون، حداقل دستمزد باید بر پایه ماده ۴۱ قانون کار و دو بند آن تعیین بشود و از جریان مهم مزد دور نشویم. در این ماده قانونی هم او گفت و گو نرخ تورم دیده شده که از سوی مراجع ذی‌صلاح اظهار می‌بشود و هم او گفت و گو سبد معیشت مورد دقت قرار گرفته است.

رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی این را هم او گفت‌: هزینه سبد معیشت در کلان‌شهر‌ها بین ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان و در مناطق کم‌برخوردار و شهر‌های کوچک ۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان برآورد می‌بشود که این تفاوت به برخی آیتم‌ها همانند مسکن برمی‌گردد؛ چون در کلان‌شهر‌ها هزینه‌های مسکن و اجاره‌بها زیاد تر است.

او درمورد دیدگاه برخی کارفرمایان که اعتقاد دارند دولت باید هزینه‌های مسکن کارگران را پوشش دهد، او گفت: این قضیه ارتباطی به کارگران ندارد و کارفرمایان می‌توانند این نوشته و دیگر هزینه‌های جانبی را با دولت در بین گذاشته و حل کنند. در شرایط جاری که زمان بسیاری به آخر سال باقی نمانده، باید هزینه‌های سبد معیشت را به‌طور واقعی استخراج کنیم و سال‌هایی را که کارگران افزایش دستمزد نداشتند و با عقب‌ماندگی مزد روبه رو بودند، در نظر بگیریم و یک دستمزد با لیاقت برای جامعه کارگری تصویب کنیم.

بیات در جواب به این سوال که حرف های می‌بشود این که طبق معمول عددی برای کف حقوق و دستمزد کارگران تعیین می‌بشود که دولت به آن تمایل دارد به این علت است که نماینده کارگران در شورای عالی کار به آن سمت غش می‌کند، او گفت: این‌طور نیست. شما ترکیب شورای عالی کار را هم که نگاه کنید، خواهید فهمید طرف کارگران اقلیت است و حتی اگر نماینده کارگران در جلسه نباشد، سخن آن‌ها رأی اکثریت را دارد. در اصل ما زورمان به دولت نمی‌رسد و آن‌ها فقط همان امضای آخر کار را از نماینده کارگران می‌خواهند.

او پافشاری کرد: باور دارم این شیوه تصمیم‌گیری برای سفره ۴۰ تا ۵۰ میلیون نفر آدم، شیوه درستی نیست.

داستان حقوق و دستمزد کارگران و تعیین آن هر سال با مطرح این چنین موضوعاتی مواجه است. آخر کار هم آن‌طور که فتح‌الله بیات حرف های، همان تصمیمی است که دولت از قبل در ذهن داشته و مابقی موضوعات، به نظر روشهایی است که نوشته را از به مقصد رسیدن دقیق باز‌می‌دارد.

حقوق و دستمزد، به زندگی آدم‌هایی ربط دارد که از صبح تا شب، روانه محیط کار خواهد شد و به امید فراهم معیشت خود و خانواده‌شان، سختی‌ها را تحمل می‌کنند. تحمل سختی‌هایی که در آخر باید به رفاه زیاد تر آن‌ها بینجامد، نه این که بر نگرانی‌ها و سختی‌های روحی و روانی کارگران بیفزاید.

سبد معیشت برتری کارگران در تعیین دستمزد

زهره قلیچی نماینده کارگران از نخستین جلسه شورای عالی کار، او گفت: هرساله با نزدیکی به آخر سال، او گفت و گو تعیین دستمزد کارگران، داغ می‌بشود و از هر سروصدایی به مخالفت یا موافقت اعداد اعلامی، برمی‌خیزد. در نهایت نیز مطابق توانایی سال‌های قبل، عددی از جلسات شورای عالی کار خارج می‌بشود که طبق معمول کارگران، از آن دل خوشی ندارند. این وضع با دقت به وضع اقتصادی این روز‌ها و افزایش لحظه‌ای قیمت‌ها در کف بازار، موقعیت روحی و روانی کارگران را در حالت اضطراب قرار داده و هیچ جمعی از کارگران را نمی‌بینید که هنگامی از حق و حقوق سال آینده او گفت و گو به بین می‌آورید، کاسه چه کنم دست نگیرد و از این که سال آینده با پیش‌بینی افزایش قیمت‌ها و برای متعادل‌کردن حقوق و درآمد با هزینه‌ها چه باید کرد، دلواپس نباشد. این‌ها بخشی از شرح ماوقعی است که در جانب اجتماعات کارگری روی می‌دهد و یقیناً در طرف کارفرمایان هم همیشه این سخن بگویید هست که اگر حقوق و دستمزد خارج از عددی که آن‌ها در شورای عالی کار اظهار می‌کنند، افزوده بشود، موجی از ورشکستگی‌ها و تعطیلی‌ها در راه خواهد می بود. این که این چنین برآوردی درست است یا نه، باید به توانایی سال ۱۴۰۱ رجوع کرد و مقدار تعطیلی‌ها بعد از افزایش ۵۷ درصدی حقوق کارگران را محاسبه کرد.

این موضوعات را کنار هم به گفتن قطعه‌های یک پازل بچینید و از این نوشته هم حتما خبر دارید که در دوره تازه برای تعیین حقوق و دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۳ بحثی به نام تعیین حقوق منطقه‌ای، به بین آمده است. یعنی عده‌ای این نظر را داده‌اند که برای فرار از این که تهمت بالا رفتن حقوق و دستمزد در حد تورم را پشت‌سر بگذارم، بهتر است حقوق هر منطقه بی‌دقت به مناطق دیگر سرزمین تعیین بشود. یقیناً این نوشته با ناموافق‌های بسیاری مواجه بوده است. یکی از افرادی که انتقاداتی به این نظر داخل دانسته، علیرضا میرغفاری، نماینده کارگران در شورای عالی کار است.

او منطقه‌ای‌شدن دستمزد را نیازمند ملاک عمل قرار گرفتن سبد معیشت دانسته و بر این کار پافشاری دارد که تعیین مزد منطقه‌ای الزام تعیین حداقل دستمزد برابر با سبد معیشت است.

او از مخالفت گروه کارگری با نظر مزد منطقه‌ای و داخل کردن ابهامات و ایرادات سازمان فراهم اجتماعی به این مطرح خبر داه است.

علیرضا میرغفاری به تشریح جزئیات نخستین نشست کمیته دستمزد شورای عالی کار که روز دوشنبه برگزار شد، پرداخته و حرف های است: این جلسه با وجود مدیرکل روابط کار و جبران خدمت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و نمایندگان گروه‌های کارگری و کارفرمایی، نماینده مرکز آمار، انستیتو تغذیه، مرکز پژوهش‌های مجلس، سازمان فراهم اجتماعی، وزارت اقتصاد و دارایی و وزارت صمت برگزار شد و دستور کار جلسه بازدید محاسبه مزد با رویکرد منطقه‌ای می بود.

او در ادامه گفت: در ابتدا نماینده وزارت اقتصاد گزارشی از اهداف مزد منطقه‌ای اراعه کرد و با دو معیار مقدار تفاوت حق مسکن در مناطق گوناگون و شاخص گسترش‌یافتگی به این نوشته پرداخت و روشی که برای شاخص گسترش منفعت گیری شده می بود، بر مبنای محاسبه مخارج و درآمد خانوار، نرخ بی‌کاری و تورم، نرخ شراکت اقتصادی و سهم اشتغال غیررسمی از کل استان می بود و جدول شش‌گانه‌ای اراعه شد که شامل منطقه یک تهران، منطقه دو البرز، منطقه ۳ مازندران و گیلان و سمنان، منطقه ۴ قزوین و یزد و مرکزی آذربایجان شرقی، اصفهان، همدان و بوشهر و مناطق ۵ و ۶ هم مناطق کمتر گسترش‌یافته بودند که این مناطق را بر حسب شاخص گسترش‌یافتگی محاسبه کرده بودند و روش دیگر روش محاسبه تفاوت قیمت مسکن می بود.

نماینده کارگران در شورای عالی کار او گفت: نمایندگان هر دستگاه نیز در این جلسه به گفتن دیدگاه‌های خود پرداختند. نماینده مرکز پژوهش‌های مجلس زیاد تر روی مزد منطقه‌ای با محوریت تفاوت قیمت مسکن پافشاری داشت. نمایندگان کارگری نیز با آن مخالفت کردند. موضع گروه کارگری این می بود که ماده ۴۱ قانون کار در بند ۲ به او گفت و گو سبد معیشت اشاره دارد و حداقل حقوق باید هزینه‌های سبد معیشت را فراهم کند، اما در طول سنوات قبل هیچ‌گاه به رقم سبد معیشت نرسیده‌ایم و از آن عقب‌تر بوده‌ایم.

میرغفاری افزود: باور گروه کارگری این است که در او گفت و گو مزد منطقه‌ای ابتدا باید حداقل دستمزد برابر با سبد معیشت کلی و ملی در نظر گرفته بشود و سپس بر حسب صنایع و مناطق گوناگون که دسته‌بندی شده مزد منطقه‌ای را تعیین کنیم. یعنی اگر قرار است مزد منطقه‌ای بشود باید سبد معیشت ملاک عمل قرار گیرد و حداقل مزد برابر با سبد معیشت باشد که به‌صورت ملی تعیین می‌بشود.

او او گفت: نمایندگان گروه کارفرمایی نیز با کلیت اراعه وزارت اقتصاد موافق نبودند، اما بر مزد منطقه‌ای پافشاری داشتند و نماینده وزارت صمت نیز معتقد می بود مزد باید با معیار صنایع گوناگون بسته بشود. نماینده سازمان فراهم اجتماعی هم ابهامات و ایراداتی به این مطرح پیشنهادی داخل کرد، از جمله او گفت و گو محاسبه دو سال حقوق بازنشستگی، چون حقوق بازنشستگی دو سال آخر تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد و حالت تبعیض به وجود می‌آید.

نماینده کارگران در شورای عالی کار نشست بعدی کمیته دستمزد را دوشنبه هفته آینده خبرداد و او گفت: خواست گروه کارگری این است که جلسات کمیته مزد با محوریت تعیین سبد معیشت ادامه اشکار کند.



منبع