آیا ترتیب تولد بر شخصیت ما تاثییر میگذارد؟
مطابق تعاریف او، فرزندان اول میل به مسئولیتپذیری زیاد، فرزندان میانی میل به کسب دقت و فرزندان آخر تمایلات ماجراجویانه و عصیانگری دارند.
فرزندان اول
مطابق نظریه آدلر، والدین دقت و زمان بیشتری را به فرزند اول تعلق خواهند داد. در واقع والدین تازه تا این مدت در رابطه پرورش فرزند زبده و باتجربه نشدهاند و آزمون و خطاها را پشت سر میگذارند. از این رو قانونمدار، سختگیرتر، محتاط تر و حتی بعضی اوقات اوقات عصبیاند.
بر این مبنا، فرزندان اول را طبق معمول جزو تیپ شخصیتی ای (A) و رهبرانی با قابلیت مسئولیتپذیری بالا دستهبندی میکنند که یقیناً بعضی اوقات اوقات هم دچار «سندرم فرزند بزرگتر» خواهد شد.
دکتر «آویگیل»، رواندرمانگر از «سانفرانسیسکو»، میگوید: خواهرها و برادرهای بزرگتر، صرف نظر از جنسیت، زیاد تر حس محرومیت یا حسادت میکنند، چون ناظر این بودهاند که فرزند دیگر دقت والدین را به خودش معطوف کرده است.
به نقل از «وریول مایند»، این افراد تمایل تعداد بسیاری برای کسب پیروزی دارند.
فرزندان اول را میتوان در گروه رهبران، افرادی با پیروزیهای زیاد بالا (بعضی اوقات بیشتر از حد)، افراد سازمانیافته، بالغ و مسئول قرار داد.
فرزندان اول طبق معمول با تولد خواهرها و برادرها نقش حمایتی و مراقبتی را برای آنها ایفا میکنند و از این رو مسئولیتپذیری زیاد بالایی دارند.
یقیناً نباید از یاد ببریم که این فرزندان چالشهایی همانند سنگینی انتظارات والدین و بار مسئولیت مراقبت در خانواده را بر دوش میکشند.
فرزندان میانی
به باور آدلر فرزندان میانی زیاد تر نقش صلحجو و آرامکننده در خانواده را ایفا میکنند. چراکه در زیاد تر دعواها و جر و او گفت و گوهای بین خواهر و برادرهای کوچک و بزرگ، میانجیگری میکنند.
این فرزندان میانی با صفات جدا گانه، صلحطلب، مهرطلب، برونگرا، سازگار، دقتطلب، حسود، رقابتی با حس ناامنی معارفه خواهد شد.
با وجود داشتن تمایلات سازگارانه این فرزندان بعضی اوقات میکوشند تا با سرکشی راه خود را از دیگر خواهرها و برادرها جدا کنند. از آنجایی که فرزندان میانی بعضی اوقات نادیده گرفته خواهد شد، امکان پذیر در بزرگسالی برای جلب دقت به راههای ناخوشایندی متوسل شوند.
فرزند آخر
این فرزندان که زیاد تر به «نوزادان خانواده» معروفاند، در قیاس با دیگر فرزندان نازپرورده و لوساند. از آنجایی که سر پدر و مادر شلوغتر است و با تواناییترند، رویکرد سادهای نسبت به پرورش این فرزند اتخاذ میکنند.
صفاتی که به فرزند آخر نسبت خواهند داد، عبارت هستند از: برونگرا، سرگرمکننده، دلنشین، آزاد، نابالغ، دارای قوت منفعتگیری عاطفی و کنترل افراد، خودمحور، وابسته و ریسکپذیر.
مطابق نظریه آدلر با وجود تمایل این فرزندان به آزادی و ماجراجویی آنها با چالش «سندرم کوچکترین فرزند» روبرو خواهد شد که در واقع مشخص می کند تحت الشعاع فرزندان بزرگتر خانواده می باشند.
از آنجایی که والدین بعضی اوقات نسبت به فرزندان آخر سختگیری و نظم کمتری دارند، این کودکان امکان پذیر تواناییهای نظم و خودانضباطی کمتری داشته باشند.
تک فرزند
از آنجایی که این فرزندان ناچار نیستند پدر و مادرشان را با خواهرها و برادرها تقسیم کنند، به این علت دقت کافی والدین را دریافت میکنند و از این رو، به فرزندان اول شباهت تعداد بسیاری دارند.
این فرزندان زیاد تر بالغ، کوشا، متفکر، کمالگرا، با دستآوردهای بالا، تخیلاتی، متکی به خود و حساس می باشند.
این کودکان از آنجایی که با پدر و مادر ربط دارند، زیاد تر بالغتر از سنشان به نظر میرسند. این افراد از سپری کردن زمان در خلوت و تنهایی لذت میبرند و میتوانند ایدههای خلاقانه خودشان را جستوجو کنند.
ترتیب تولد افراد میتواند بر توانایی ربط گرفتنشان با دیگران تاثییر بگذارد.
بر این مبنا، فرزندان اول با دقت به قابلیت مسئولیتپذیریشان زیاد تر در مقام رهبر و رئیس یا کنترلکننده امور دیده خواهد شد و فرزندان آخر با دقت به قابلیت اجتماعی بودنشان طبق معمول در تعامل اجتماعی و کارهای گروهی موفقترند.
فرزندان میانی هم طبق معمول افرادی راهحل محور به شمار میروال که به جستوجو حل مسائل می باشند.
فرزندان اول طبق معمول انتظارات زیاد بسیاری از خود و دیگران دارند، در حالی که فرزندان آخر بار مسئولیتها را بر شانه همسر یا شریک زندگیشان میگذارند تا آزادی بیشتری داشته باشند.
یقیناً باید بدانیم که روابط خانوادگی پیچیده است، به این معنی که روابط شما با والدین و خواهر و برادرتان تحت تاثییر عواملی همانند ژنتیک، محیط، خلق و خوی کودک و حالت اجتماعی-اقتصادی است.
بنابر گزارش ایندیپندنت، جنبههای شخصیتی افراد نیز به مسائل تعداد بسیاری بستگی دارد، اما دقت به ترتیب تولد فرزندان و تاثییر اولیه آن بر شکلگیری شخصیت افراد در واقع یکی از سنگبناهای مهم در شناخت و روانکاوی افراد با پیشینههای گوناگون خانوادگی است.