درآمد ماهانه زباله گردها چه مقدار است؟
شهروندان تهرانی اقرار میکنند که در چند سال تازه وجود زبالهگردها در کنار سطل زبالهها به طور چشمگیری زیادتر شده است و کثیفی سطلهای زباله و پراکندگی آشغالها در سطح خیابان به شهروندان حس ناخوشایندی دست میدهد. از کودکانی که گونی به دوش میکشند تا بزرگسالانی که با گاری در گوشه و کنار سطل زباله جستوجو تیکه فلزی، چوبی و پلاستیکی میگردند.
رضا محمدی، مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهر تهران درمورد آمار زبالهگردهای شهر تهران حرف های است که بر پایه آمار غیررسمی نزدیک به ۴ هزار و ۲۰۰ تا ۴ هزار و ۷۰۰ زبالهگرد در تهران داریم و ما اظهار میکنیم که توانایی استخدام ۵ هزار زبالهگرد با حقوق مطرح طبقهبندی شده را داریم.
درهمینباره سازمان پسماند شهر تهران تفاهمنامهای با وزارت دادگستری در خصوص برخورد با زبالهگردی امضا کرد و قرار است با مطرحهای تازه، زبالهگردها جمع آوری شوند. جزئیات انتشار شده از این مطرح از استخدام ۵۰۰۰ هزار زباله گرد خواهند داد که طی قراردادی این افراد با با ۸ ساعت کار و حقوق مطرح طبقهبندی مشاغل بین ۱۲ و نیم تا ۱۵ میلیون تومان مشغول به کار خواهد شد.
یکی از زبالهگردها میگوید: «این منطقهای که من کار میکنم (شرق تهران) زیاد از زبالهگردها افغانستانی می باشند و ایرانی زیاد زیاد کم است.»
درآمد دورهگردی با گاریهای زباله چهقدر است؟
فرقی نمیکند کدام منطقهی تهران باشید در خیابانهای بالا و پایین شهر که قدم میزنید زبالههای ریز و درشت را در کوچهها و یا کورههایی از آشغال در کنار سطلهای بزرگ زباله وجود دارد که نمایی زشت و نامناسب به پایتخت میدهد و زبالهگردهایی که در نزدیک آنها مشغول به کار می باشند.
محمد ۱۴ ساله به همراه برادرش آقاجان ۲۴ ساله دو سالی میبشود که قاچاقی به ایران آمدهاند. محمد از ۱۰ صبح الی ۱۱ شب مشغول است و برادر بزرگتر به اقتضای سن زیاد تر زمان بیشتری را در بیرون زبالهگردی میکند. محمد از شرایط کار و حقوقاش میگوید: «من بین ۷ الی ۸ میلیون تومان و برادرم تقریبا ۱۰ الی ۱۲ میلیون تومان درآمد دارد.» او از شرایط استخدامی شهرداری تهران خبر نداشت و سپس از گفتن خبر او گفت: «ما دوست داریم که در شهرداری کار کنیم، ولی نمیتوانیم، چون قاچاقی به ایران آمدهایم.» هر دو با گاریهایشان دورهگردی میکنند.
فرید ۲۵ ساله یکی دیگر از زبالهگردها در مناطق جنوب تهران است. از ۳ سال و نیم پیش که قاچاقی به ایران آمده مشغول به کار زبالهگردی است. فرید میگوید ماهی ۱۲ الی ۱۴ میلیون تومان درآمد دارد و از این که رئیسی بالای سرش نیست، میخندد و خوشحال است. نظری مثبت به استخدام شهرداری ندارد و حاضر به رفتن نیست. در ادامه او هم اصرار میکند که زیاد تر زبالهگردهای شهر تهران از اتباع افغانستانی می باشند و ایرانی زیاد کم است.
استخدامی به شرط ایرانی بودن
اولین شرط استخدامی که شهرداری با پیمانکارها بسته است، استخدام نیروی انسانی با ملیت ایرانی است. یکی از کارکنان شهرداری که در قسمت بازیافت زباله کار میکند؛ میگوید در شهرداری فقط اتباعی که پاسپورت دارند میتوانند کار کنند و دیگر اتباع که قاچاقی آمدهاند امکان کار ندارند و به سرزمین خودشان بازگرداننده خواهد شد.
احمد، پسر مودب و متینی است که گاری بزرگی را همراه خودش حمل میکند. شرایط سخت زندگی علتشده چهرهاش زیاد تر از سنش دیده بشود. او که در نگاه اول ۲۰ ساله به نظر میرسید پسری ۱۵ سالهای می بود که چند سالی میبشود برای کار اشکار کردن و شرایط بهتر زندگی به ایران آمده است.
از ساعت ۱۰ صبح الی ۸ شب کار میکند درآمدش نزدیک به ۱۰ میلیون تومان است. احمد میگوید، چون قاچاقی به ایران آمده و پاسپورت ندارد نمیتواند استخدام شهرداری بشود. او در ادامه میگوید: «این منطقهای که من کار میکنم (شرق تهران) زیاد از زبالهگردها افغانستانی می باشند و ایرانی زیاد زیاد کم است.»
کودکان کار اولین طعمهی مافیای زبالهگردی
کودکان کار اولین طعمهی مافیای زباله گردی می باشند که راضی به کار کردن با درآمد کم خواهد شد.
رضا محمدی، مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهر تهران هم در همینباره حرف های است: «که برخی از زبالهگردها هیچ رابطه قراردادی با شهرداری ندارند افرادی که مافیای زبالهگردی می باشند کودکان کار را استثمار کرده و کارگران ارزان قیمت که زیاد تر هم اتباع می باشند را تحت پوشش میگیرند.»
یکی از این افراد مصطفی ۱۳ ساله است. او تنهایی سپس از به روی کار آمدن طالبان قاچاقی به ایران آمده است. از درآمدش حرفی نمیزند و میگوید به همراه تعدادی از پسربچههای همسن و سال خودش زیر دست یک کارفرمای ایرانی کار میکنند. از صبح تا شب مشغول کار است و سپس از آن گونیهای زباله را تحویل رئیس خودش میدهد.
مشتاق کار در شهرداری نیست و فکر میکند به محض ورود به شهرداری او را به کشورش باز میگردانند و گمان میدهد که کارفرمای ایرانیاش نگذارد برای کار به شهرداری برود. از جواب به سوالهای بعدی تفرقه میرود و هر چه سریع تر خداحافظی میکند.