سپس فساد «چای دبش» نوبت به فساد «کوروش کمپانی» رسیده!/ اژدهای هفت سر فساد هر روز نیرومندتر از قبل به فعالیت خود ادامه میدهد
سپس از فساد بزرگ واردات چای که به «فساد چای دبش» معروف شد، اکنون فساد «کورش کمپانی» نقل محافل شده است. درست همزمان با این اتفاق، سخن از استرداد اموال «بابک زنجانی» مفسد معروف اقتصادی به بین آمده که از آن بوی فراهم شدن عرصه آزادی او به مشامها میرسد.
دولت سیزدهم با شعار مبارزه با فساد روی کار آمد و قبول داریم که مسئولان این دولت به این شعار باور داشتند و اکنون هم باور دارند. با اینحال، میبینیم که فساد ریشهکن نشده و هر چند زمان یکبار خودنمائی میکند. مسئولان دولتی و قضائی راست میگویند که درصدد مبارزه قاطع با مفاسد می باشند ولی رمز پابرجا بودن مفاسد اینست که آنها قوت این چنین کاری را ندارند. برخلاف ضربالمثل معروف «خواستن توانستن است» در اینجا خواستن، غیر از توانستن است. این حقیقت تلخ را در ماههای آغازین اغاز به کار دولت سیزدهم در همین روزنامه نقل کردیم و نوشتیم مافیای فساد از دولتها پرقدرت است و این پرقدرت بودن است که مانع تسلط دولتها بر فساد میشود.
یکی از علتهای پرقدرت بودن مافیای فساد از دولتها اینست که کشورمان دچار بحران اقتصادی است. امواج بحران اقتصادی، بنیان اخلاق را میپوساند و با پوسیدن بنیان اخلاق عرصه برای سر برآوردن مافیا فراهم میشود. باندهای مافیائی، اعضای خود را از لایههای مستأصل از عوارض بحران اقتصادی انتخاب میکنند. این لایهها به قشر خاصی محدود نیستند و میتوانند در بدنه دستگاههای گوناگون وجود داشته باشند. این چنین بافتی طبعاً زیاد قوی عمل میکند و برخورد با آن دشوار است. ریشهکن ساختن این بافت فراگیر غیرممکن نیست ولی مشروط به جراحی عمیق است. این جراحی عمیق، چیزی غیر از معالجه بحران اقتصادی نمیتواند باشد. تا وقتی که بحران اقتصادی وجود داشته باشد، باندهای مافیائی هم مشغول تاخت و تاز خواهند می بود و مفاسد نیز ادامه خواهند داشت.
مسئله مهمتر و قابل تأملتر اینست که عوارض بحران اقتصادی به مفاسد اقتصادی محدود نمیشوند. مفاسد اخلاقی، نافرمانی مدنی، هرج و مرج، نابسامانی اجتماعی، فاصله گرفتن از فرایض دینی، پیدایش پریشانی روانی، رکود فرزندآوری، بیعدالتی قضائی، افت ازدواج، افزایش طلاق و گسترش بداخلاقی نیز از عوارض مستقیم بحران اقتصادی می باشند. به این علت، دولتها باید به جای شعار مبارزه با مفاسد اقتصادی، برنامه حل مشکلات اقتصادی را در دستور کار خود قرار دهند و به این حقیقت ایمان و باور راسخ اشکار کنند که با معالجه بحران اقتصادی میتوانند بر باندهای مافیائی به وجودآورنده انواع مفاسد تسلط کنند. مسئولان دولت و نظام باید به این باور برسند که فساد در جامعه ما نهادینه شده و به همین علت فقط باید با نهاد فساد مبارزه کنند. مبارزه با فساد به سراغ معلول رفتن است، کاری که سطحی و بیثمر است. آنچه نتیجهقسمت است و کار را همه میکند مبارزه با علت یعنی نهاد فساد است. اگر با علت مبارزه نشود، اژدهای هفتسر فساد اینبار به جای چای دبش و کورش کمپانی از موتورسیکلت، لاستیک ماشین، دارو، برنج و… سردرخواهد آورد کمااینکه این روزها هشدارش به گوش میرسد.