اقتصاد ضعیف ایران توان پرداخت هزینه فوتبال را ندارد/ دلواپس مهاجرت فوتبالیست ها نباشید، آنها مهم تر از پزشکان نیستند/ باشگاه ها را بفروشید و خلاص!
[ad_1]
این که فوتبالیستهای نقل به سراغ کسبوکار رستوران و مغازه میروال اما باشگاههای حاضر را نمیخرند یا باشگاهی تاسیس نمیکنند، نشان از آن دارد که آنها این کسبوکار را سودآور نمیدانند. دقیقا همینطور است.
دستمزدهای بازیکنان زیاد بالاست، اما درآمدزایی باشگاهها از محل فروش بلیت زیاد ناچیز است. مناقشه حق پخش باقی مانده است. درآمدهای جانبی از طریق فروش تیشرت ضمانتشده نیست. از این رو باشگاهها به دولت متکی و وابستهاند و مدام درآمد بیشتری را طلب میکنند. این در حالی است که دولت باید زیاد ورزشگاههای نیمهکاره را تکمیل کند و پشتیبان ورزش عمومی باشد نه ورزش قهرمانی.
درحالیکه در سالهای سپس از انقلاب رویکرد درستی وجود داشت که ورزش عمومی و همگانی ترویج شود، اما مجدد سختی ذینفعان ورزش قهرمانی جهت شد دولت تحول جهت دهد. در وضع حاضر با زیاد باشگاههایی مواجه هستیم که توان کسب قهرمانی در مسابقات آسیایی یا منطقهای ندارند. زیاد زیانده می باشند و عطش عجیبی برای کسب پول دارند. با تحول نرخ ارز، قیاس دستمزدهای داخل و خارج بازیکنان فوتبال را به مطالبه دستمزدهای نجومی کشانده است. در این حالت راهکار چیست؟ یک راهکار چیزی است که تعداد بسیاری از طرفداران جاری فوتبال و ذینفعان وضع حاضر طلب میکنند. یارانه بیحد و حساب برای تداوم وضع حاضر به امید واهی که تیمهای حاضر بتوانند معجزه کنند و بالاخره روزی در آسیا مقام آورند.
گزینه جانشین آن است که دولت پایش را از این صنعت ورشکسته بیرون کشد و اجازه دهد نیروهای بازار عمل کنند. همان گونه که ایران بهگفتن یک سرزمین در حال گسترش و در تحریم نمیتواند دستمزد مناسبی دهد که پرستاران و پزشکان و جراحان خود را در سرزمین نگه داری کند و مانع مهاجرت آنها شود، ورزشکارانی که میتوانند دستمزد بیشتری در خارج از سرزمین بگیرند مهاجرت کنند و کم کم ارز به سرزمین بفرستند!
قطعا مهاجرت ورزشکاران زیانبارتر از مهاجرت پزشکان نیست و آنها مفیدتر از پزشکان برای جامعه نیستند، بعد چه باک از روبه رو با این حقیقت. همان گونه که برخی میگویند اصرار بر نگه داری ایرانماشین و سایپا و تداوم حمایتاز آن بیمنفعت است، اصرار بر دولتی ماندن باشگاههای معروف و تداوم حمایتاز آنها بیمنفعت است. هیچکدام نتیجه رقابتپذیر بیرون نمیدهند.
بهترین کار اراعه آنها به بازار است و سالمترین کار اراعه از طریق بورس تا اولا برای نخستینبار شفافیت در عرصه باشگاهداری ظاهر شود و فسادهای مالی حاضر در این تاریکیها رو شود سپس دولت بزرگان فوتبال را دعوت کند تا قسمت عمده سهام را به شکل بلوکی و قسطی خریداری کنند و تخفیفهای ملزوم را هم بدهد. حتی میتوان فراخوان جهانی داد تا احتمالا مشتریان جهانی اشکار شوند.
امروزه سرزمین عربستان به مدد پول خیرهکننده نفت توانسته است هزینه هنگفتی در عرصه فوتبال انجام دهد و از آن راهی برای تحول برند عربستان بهوجود آورد. هماینک این وسوسه در برخی ذینفعان عرصه فوتبال هست که دولت را به این چنین هزینههای بیمنفعتای بکشاند.
در یک اقتصاد ضعیف، هدردادن منبع های محدود امربخردانهای نیست و عربستان الگوی مناسبی برای پیشرفت به شمار نمیآید. اقتصاد فوتبال باید با حالت عمومی اقتصاد مشابه باشد و دولت دیگر منابعی برای تزریق مصنوعی به این ورزش ناکام در سطح آسیا ندارد. به این علت راهی جز گزینه خصوصیسازی باشگاههای معروف حاضر نیست.
[ad_2]
منبع