دعوا روزنامه جوان به تعطیلی شنبه_صبح سریع
به گزارش صبح سریع
اساساً اسلام یکی از عناصر تنظیمگر در سبک زندگی اسلامی را زمان میداند. دقت به ساعات خاص، روزهای هفته، روزهای خاص در ماه، روزهای خاص در سال همه گویای نوع نگرش اسلام به مقوله زمان است.
توانایی مشخص می کند هنگامی که دو روز تعطیل است، به طور طبیعی روز دوم به گفتن روز مهم تعطیل قلمداد میشود. چه این که امروزه در تهران روزهای پنجشنبه تعطیل است و مردم از آن بهگفتن روز کارهای عقبمانده منفعت گیری میکنند و جمعه را تعطیل بهمعنی استراحت و تفریح به شمار میآورند. چهره عمومی شهر نیز جمعه را به گفتن روز تعطیل مشخص می کند.
تغیرات فرهنگی هیچگاه یکشبه رخ نمیدهد. ذهنیت اجتماعی آرامآرام شکل میگیرد. به امروز که ذهنیت عمومی جمعه را روز تعطیل میداند نگاه نکنید. تعطیلی شنبه بهمرور زمان و طی یک دهه آینده جهت خواهد شد ذهنیت اجتماعی جمعه را از مدار و محور بودن تعطیلات بیرون بکشد و جمعه نقشی را در زندگی بیابد که امروز پنجشنبه بهگفتن روز نیمهکاری و کمکار هفته انجام میدهد.
جایگاه جمعه در فرهنگ اسلامی، اما جایگاه خطیری است. در اسلام جمعه محور بخشی از اعمال عبادی فردی و اجتماعی، رسیدگیهای فردی و دینی به شمار آمدهاست. از صبح جمعه که با دعای ندبه و انتظار ظهور اغاز میشود تا ظهر جمعه که محل اجتماع مسلمین در نماز جمعه است. تا دهها آداب فردی که برای جمعه عکس شدهاست.
جمعه روز خاص و نماد اسلام است و به نوعی از شعائر اسلامی شناخته میشود. در برابر شنبه که نماد یهود است و یکشنبه که نماد مسیحیت است. ما نسبت به سپس نمادین روزها غفلت داریم.
سپس نمادین دین یکی از عناصر هویتسازی دینی است. عنصر هویتساز مرز شما با غیر شما و فرد دیگر شما را تعیین میکند، اما غفلت از آن جهت درهم آمیختگی فرهنگی، هویتزدایی و عدم تشخص آن جامعه میگردد. ظاهر استدلال برای تعطیلی شنبهها زیاد روشن و در نگاه ابتدایی مقبول است. باید برای تجارت خارجی خود را با ایامی که جهان در حال کار است، هماهنگ باشیم، اما مسئله این است که قضیه را نباید سطحی دید.
قضیه فقط تعطیلی یک روز نیست، قضیه تحول نظم اجتماعی است. نظم اجتماعی باید بر پایه یک علتروشن تنظیم شود. تعطیلی شنبهها یعنی محوریت نظم اجتماعی بر پایه علتاقتصادی، اما تعطیلی جنبه تنظیم نظم اجتماعی بر پایه علتفرهنگی است. اسلام برای حیات انسانی قیمت اختصاصی بر مدار حیات طیبه قائل است و نظم اجتماعی را نیز براین مدار سامان میدهد. (این قسمت نیازمند توضیح و تبیین فنی و بر پایه روح شریعت است.)
در نامه تازه اتاق بازرگانی ایران خطاب به مقام معظم رهبری مبنی بر لزوم تعطیلی شنبهها این است:
«اثربخشی عمل های دولت برای افزایش ربط با دیگر سرزمینهای بلوک شرق و غرب و گسترش روابط تجاری و اقتصادی، در گرو پذیرفتن هر چه زیاد تر استانداردهای اقتصاد جهانی است.»
این استدلال که باید خودمان را با نظم جهانی در حوزه اقتصاد تطبیق دهیم، آشناست. سالها قبل طیفی سخن از جامعه جهانی میزدند، اما این جهان، جهانی است که امریکا و غرب محور آن می باشند. حرکت بهسمت استانداردهای برای مثالً جهانی یعنی پذیرفتن قدمبهقدم نظم غربی در حالیکه امروز دنیا در حوزههای گوناگون از جمله اقتصاد در حال عبور از نظم جاری و تک قطبی است.
راه اندازی پیمانهای مالی و اقتصادی بزرگ، چون پیمان شانگهای و بریکس، پیمانهای مالی دو یا چندجانبه و دلارزدایی همه بهمعنی عبور از نظم حاضر است. در این چنین دوران عبور از نظم امریکایی سوق دادن سرزمین به سمت آن نوعی ارتجاع تمدنی است.
پافشاری میکنم مسائل کلان را نباید اتمیک و نقطهای دید، تعطیلی شنبهها را باید در یک اتمسفر کلان فرهنگی، اجتماعی، ملی و بینالمللی تحلیل کرد. پیامدها، روندها، صدمهها و دیگر جوانب باید در این بستر تحلیل و بازدید شود. بعد قضیه تنها تعطیلی یک روز نیست، قضیه تحول در رویکرد کلان جامعه، وجهه اجتماعی، مطلب نهان این تصمیم به ناخودآگاه جامعه است.
دسته بندی مطالب