ورزشی

خانم‌ها پوشش فاطمی، آقایان در هیئت مایکل جکسون!/ در نقد جریانی که مجدد علیه وجود زنان در ورزشگاه‌ها برخاسته است_صبح سریع


به گزارش صبح سریع

واقعاً این همه اصرار بر حذف زنان را از همه ساحات زندگی نمی‌فهمم. به نظرم نوشته حتی از تاریخ مردسالاری و این سخن‌ها فراتر است. به هر حوزه‌ای که سرک بکشید، می‌بینید زنان به چشم یک معضل نگریسته خواهد شد. مدام می‌شنویم انقلاب زنان را به عرصه سیاسی جامعه کشاند و برای آن‌ها نقشی پُررنگ قائل شد، خب بعدش چه؟

اگر آن شور و تکاپو و حتی وجود در جنگ به این نقطه برسد که ما در همه‌جا دلواپس وجود زنان در جامعه باشیم آیا نمی‌توان او گفت در آن مقطع به زنان به چشم ابزاری برای پیشبرد مقاصد آقایان نگریسته شد؟

اگر حقیقت ماجرا همان گونه باشد که مدعیان می‌گویند، بعد چرا از آن وجود دیگر نشانی نمی‌بینیم؟ این که در یک مقطع از تاریخ زنان بریزند توی خیابان و همان چیزهای موردعلاقه ما را فریاد بزنند، چه ربطی به وجود جدا گانه زن به‌گفتن یک انسان در جامعه دارد؟

این درست است که زنان بعد از انقلاب زمان بیشتری یافتند تا در دانشگاه‌ها وجود اشکار کنند و در سال‌های تازه همیشه از تعداد زیاد تر آن‌ها نسبت به مردان به‌گفتن یک فاکتور مهم مدنی و گسترش یاد شده، اما این اتفاق که از سر اختیار نیفتاده. زن و مرد در یک آزمون برابر شرکت می‌کنند و ازقضا پیروزی خانم‌ها در این آزمون زیاد تر است. سپس از آن چه؟

سپس از آن وجود خانم‌ها در سلف سرویس دانشگاه آن هم برای غذاخوردن در کنار همکلاسی‌هایشان به‌گفتن یک معضل نقل می‌شود. پوشش خانم‌ها در دانشگاه به مهم‌ترین قضیه نظام آموزشی سرزمین بدل می‌شود. از همه مهم‌تر این که هنگامی خانم‌ها از دانشگاه فارغ‌التحصیل خواهد شد چه می‌توانند کرد؟

آیا زمان شغلی برابر با آقایان برایشان فراهم است؟ آیا همین که تا این مدت می باشند افرادی که اعتقاد دارند وجود خانم‌ها در ادارات و شرکت‌ها به‌گفتن منشی کار ناصوابی است و بنیان خانواده را از هم می‌پاشاند یعنی خانم‌ها سر جایشان قرار دارند؟ آیا در نحوه پرداخت دستمزد به خانم‌ها مشکلی وجود ندارد؟

تبعیض یا ضعیف‌کشی

این سخن‌ها به‌معنی طرفداری از حقوق مساوی زن و مرد نیست اما چرا همیشه زنان باید به‌گفتن مشکل نقل شوند؟ چرا حتی هنگامی او گفت و گو حجاب و مراعات هنجارهای جامعه پیش می‌آید این خانم‌ها می باشند که باید متر و معیارهای ما را مراعات کنند؟ چه فردی حرف های خانم‌ها باید پوشش فاطمی داشته باشند اما آقایان می‌توانند در هیئت مایکل جکسون ظاهر شوند و هیچ مشکلی هم پیش نیاید؟

این موسیقی بی‌پدر و مادر یا حلال است یا حرام. چرا باید نواختنِ سنتورِ یک سبیل کلفت حلال باشد اما همان سنتور اگر نوازنده‌اش خانم باشد، کل کنسرت برود روی هوا؟

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصادی، ورزشی، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری و تکنولوژی را در وب سایت خبری صبح زود دنبال کنید.

چرا نشستن یک خانم ترک یک موتور آن هم در حالی‌که زلف بر باد داده است و دستش را حلقه کرده دور کمر راننده مرد و سرش را هم گذاشته روی شانه‌های ایشان می‌تواند هیچ مشکلی نداشته باشد، اما همین خانم با کلاه ایمنی اگر فرمان موتور را در دست بگیرد شریعت، طریقت و حقیقت به خطر می‌افتند؟ چرا هنگامی نوشته سانسور و ممیزی پیش می‌آید به تنها چیزی که گیر می‌دهیم سرووضع زنان است؟

مردها می‌توانند در فیلم صدنفر را با چاقو و اسلحه لت‌وپار کنند. می‌توانند پای بساط مخدر و روان‌گردان بنشینند و مرحله های نئشگی را به وضوح به تماشاچی نشان بدهند و هیچ‌کدام این‌ها هم بدآموزی نداشته باشد اما باید سخت مواظب می بود که برای مثالً از چهار انگشت بالاتر آرنج خانم‌ها لخت نباشد. چرا آخِر؟

برای مثالً بین چهار انگشت دوم بالای آرنج خانم‌ها با چهار انگشت اول چه تفاوتی هست که چهار انگشت اول دیدنش حلال است و دیدن چهار انگشت دوم دین و دنیای خلایق را بر باد می‌دهد؟

برای مثالً بین چهار انگشت دوم بالای آرنج خانم‌ها با چهار انگشت اول چه تفاوتی هست که چهار انگشت اول دیدنش حلال است و دیدن چهار انگشت دوم دین و دنیای خلایق را بر باد می‌دهد؟

این‌همه حساسیت شگفت و غریب نسبت به خانم‌ها از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ دوستی می‌او گفت این گرفت‌وگیرها بیشتر از آنکه به زن‌ستیزی این حضرات برگردد، به ضعیف‌کشی این جماعت مربوط می‌شود.

این‌ها مطابق همان سنت قدیمی گمان می‌کنند زن حاضر ضعیف‌تری است و از آنجایی که شجاعت درافتادن با طبقه قوی و قوی را ندارند برای اثبات قلدری و سیطره سیاسی و اجتماعی‌شان به خانم‌ها گیر خواهند داد.

در همین ماجرای تازه هم انگارً زورشان به خانم‌ها می‌رسد، وگرنه چرا آقایان محروم نمی‌شوند؟ در ثانی چه ربطی به خانم‌های شهر دیگر دارد؟ مگر آن‌ها تماشاچی آن بازی بودند؟ آیا می‌توان همین حکم‌های من‌درآوردی را در حق مردان به اجرا گذاشت؟

نبرد با اکثریت

این رفتارهای متناقض و شگفت و غریب و ضدقانونی و اسلامی و انسانی بالاخره کار دست همه خواهد داد. شما نمی‌توانید با نیمی از جامعه سر ستیز داشته باشید و در روبه رو فکر کنید دست‌کم نیمی از جامعه با شما موافقند. اگر همه آن نیم دیگر با شما از هرجهت موافق بودند احتمالا می‌توانستید کاری از پیش ببرید اما آن نیم دیگر وابستگان و دلبستگان و عاشقان آن نیم دیگرند.

نبرد با زنان از پیش نتیجه‌اش آشکار است. بازنده قطعی این نبرد افرادی می باشند که به‌علت یک خطای تاریخی گمان می‌کنند زنان جنس ضعیفند و می‌توانند با زور گفتن به آن‌ها نه‌تنها نیمی از جامعه را سر جایشان بنشانند که از آن نیم دیگر هم زهرچشم بگیرند.

آن‌هایی هم که فکر می‌کنند نگرانی برای عده‌ای قلیل خوشگذران یک دغدغه فانتزی است و قاطبه جامعه هیچ دخلی به این ادا و اصول‌های شکم‌سیرانه ندارد، فهمیدن درستی از روزگار ما و حکمرانی ندارند. اگر حقیقتاً این‌گونه است که این عده قلیلند و بی‌اهمیت، بعد چرا برای مملکت هزینه بی‌خود می‌تراشید؟

بگذارید این عده قلیل و خوشگذران چهار تا ادا و اصول هم دربیاورند و بروند پی کارشان. سال‌ها است که کل مملکت و ورزش را معطل این کرده‌اید که خانم‌ها می‌توانند به ورزشگاه بروند یا نروند.

اکنون هم که این تابوی خودساخته شکسته شد و دیدید که نه اسلام بر باد رفت و نه کیان مملکت به خطر افتاد، بازهم هر روز پی یک بهانه هستید تا روزگار را برگردانید به عهدی که می بود. نخیر. اگر به این نتیجه رسیده‌اید که فوتبال با همه ضررها و زیانش و یقیناً ثروت بادآورده‌ای که نمی‌توان از آن چشم پوشید یک الزام در زندگی امروز محسوب می‌شود این را هم بفهمید که دیگر تفکیک جنسیتی و این سخن‌ها زور بی‌خود زدن است.

نوشتن بر یخ

همان گونه که در روزهای اول انقلاب مخالفت با فوتبال و مسابقات المپیک و پخش زنده مسابقات ورزشی به جایی نرسید و اکنون جماعت متدین و انقلابی ما در صداوسیمای جمهوری اسلامی در شب شهادت و ایام محرم نیز نمی توانند از پخش زنده لیگ سرزمین دوست و برادر انگلستان چشم بپوشند شما نیز در آینده به این سختگیری‌های مضحک امروزتان خواهید خندید.

تا دیروز بهانه‌تان این می بود که زیرساخت‌های ملزوم برای وجود خانم‌ها در ورزشگاه فراهم نیست، اکنون حرکت چند خانم (که حتما باید در رابطه آن بازدید و عمل ملزوم صورت پذیرد) را بهانه کرده‌اید برای به‌هم‌ریختن اعصاب و روان جامعه.

بس است دیگر. ما هیچی. خودتان خسته نشده‌اید. خودتان به این نتیجه نرسیده‌اید که عمری است دارید مشت بر سندان می‌کوبید و بر یخ انشاء می‌نویسید و بخیه بر هوا می‌زنید؟

دسته بندی مطالب

اخبار کسب وکار ها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

خبرهای فرهنگی

اخبار پزشکی

اخبار فناوری



منبع