۱۲ راه حل ساده و موثر برای از بین بردن افکار منفی و رسیدن به آرامش_صبح سریع
به گزارش صبح سریع
افکار منفی چیست؟
افکار حاضر در ذهن تا حد زیاد بالایی شخصیت و الگوی رفتاری انسان را شکل خواهند داد. عوامل وراثتی و اکتسابی همانند ژن، خانواده، دوستان و تعداد بسیاری از موارد دیگر در تعیین شکل و ذهنیت کلی ما تاثیرگذار می باشند. منفینگری میتواند عرصهساز بیماریهای روحی و روانی و ناکامی در زندگی شود. برای مثال افکار منفی به واسطه پیشقضاوت نادرست عرصه ناکامی و ناکامی را قبل از انجام هر کاری به شخص القا میکند و این نوشته تاثییر بالایی در نرسیدن به اهداف دارد.
منفینگری به الگوی فکری منفی در رابطه خودتان و اطرافتان بر میگردد. با وجودی که همه افراد امکان پذیر هرازگاهی تفکرات منفی را توانایی کنند، منفیبافی و تفکرات منفی میتوانند اثری جدی روی نحوه فکر شما در رابطه خودتان و جهان داشته باشد و حتی با کار و مطالعه شما در تداخل است و روی کارکرد روزانهتان اثرگذار باشد. اینها علامتی بیماریهای روانی از جمله افسردگی، اختلالات اضطراب، اختلالات شخصیتی و شیزوفرنی است. همه افرادی که دچار منفیبافی می باشند، بیماری روانی ندارند و درست برعکس آن همه افرادی که دچار بیماریهای روانی می باشند، دائم افکار منفی را توانایی نمیکنند. با این وجود منفینگری میتواند یک مقیاس برسی برای سلامت روان و کیفیت زندگی شما باشد، بهخصوص وقتی که نمیتوانید آن را کنار بگذارید. خوشبختانه راههایی می باشند که میتوانید با پشتیبانی آن منفینگری را کنار بگذارید؛ اما در ابتدا باید به علل تشکیل آن نگاهی بیندازید.
راهکارهایی ساده و موثر برای تسلط بر افکار منفی
۱. هنگامی در حالت منفی قرار دارید، جستوجو چیزهای مثبت بگردید
هنگامی با یک توانایی تلخ، ناکامی و یا ناکامی در زندگی روبه رو میشوید، افکار منفی به شدت ذهن شما را تسخیر میکنند و تلاش دارند تا بر نحوه کارکرد شما تأثیر بگذارند. برای مقابله با این چنین وضعیتی به جای افکار منفی باید سوالات بهتری از خود سوال کنید. سؤالاتی که نهتنها به شما پشتیبانی میکند حس بهتری داشته باشید، توانایی رشد کردن را هم به شما میآموزد. سوالاتی همانند:
ـچه چیز خوبی در رابطه این حالت وجود دارد؟
ـچه کاری است که میتوانم دفعه سپس انجام بدهم تا به گمان زیادً نتیجه بهتری داشته باشم؟
ـچه چیزی میتوانم از این حالت بیاموزم؟
ـچگونه بهترین دوستان و یا نزدیکان من در این شرایط میتوانند من را حمایتو پشتیبانی کنند؟
۲. یادآوری: مردم به آنچه میگویید یا انجام میدهید، اهمیتی نمیدهند
هنگامی به آنچه مردم درمورد کارها و افکار شما میگویند یا عکس العمل نشان خواهند داد اهمیت بدهید، بهسادگی در دام افکار منفی دچار خواهید شد. در این چنین وضعیتی شما توان شخصی خود را متزلزل خواهید کرد و امکان پذیر قوت تحلیل خود را فلج کنید. گیر کردن در این چنین ذهنیت و افکاری شما را از آنچه میخواهید، از حقیقت دورتر میکند؛ چون حقیقت این است که مردم زمان، دقت و انرژی ملزوم را برای فکر کردن یا سخن بگویید کردن در رابطه آنچه انجام میدهید، ندارند و این بدان معناست که در واقع کارها و افکار شما برای آنها اهمیتی ندارد. به سخن سادهتر هنگامی مردم درمورد اعمال شما سخن بگویید میکنند، بدان معنی نیست که زمان بسیاری صرف بازدید کارکرد شما کردهاند یا اصلاً اهمیتی برای آنها دارد؛ بلکه فقط به طور لحظهای حرکتهای شما را قضاوت میکنند.
این یادآوری میتواند به شما پشتیبانی کند تا خود را از محدودیتهایی که امکان پذیر در ذهن خود تشکیل کردهاید، خلاص کنید. این چنین به شما این قوت را میدهد که بدون دقت به طعنهها و حرف هایهای دیگران مسیر زندگی خود را ادامه بدهید و در لحظههای سخت سختی روحی مضاعف و خارجی را حس نکنید. اگر به این فهمیدن برسید که مردم واقعاً اهمیتی به افکار و اعمال شما نمیدهند، شما نیز میتوانید به طعنهها و انتقادات آنها بی تفاوت شوید و ذهن خود را از درگیریهای زیاد تر برهانید.
۳. افکار منفی خود را زیر سوال ببرید
یک کاری که همیشه باید انجام بدهید، این است که هنگامی افکار منفی به سراغ شما میآیند و تلاش میکنند که ذهن شما را تسخیر کنند، در همان ابتدا این سوال را در رابطه آنها نقل کنید. از خودتان سوال کنید که آیا باید شما (افکار منفی) را جدی بگیرم؟ باور کنید در بیشتر موارد جواب شما این است. صادقانه باید بگویم نه! من نباید شما (افکار منفی) را جدی بگیرم! چون در آن لحظه خسته و یا تحت سختی بودم و یا بیشتر از حد کار کردهام، افکار منفی توانست در ذهن من نفوذ کنند. احتمالا بیشتر از حد روی یک نادرست کوچک و یا یک روز بد تمرکز کردم. به جای آن میتوانستم روی ۹۵ درصد بقیه روزم تمرکز کنم که حالت مثبتی دارد.
مطرح این چنین سؤالی به ما پشتیبانی میکند تا بدانیم هنگامی یک نادرست کوچک انجام میدهیم، به این معنی نیست که ما به طور کلی ضعیف عمل کردهایم یا اینکه این یک مسئله منفی به معنی بدتر شدن اوضاع نیست و قرار نیست برای زمان طویل باقی بماند. در اصل این سوال به ما قوت بازدید حقیقتها را میدهد و ما را مجدد به سمت یک رویکرد متعادل و منطقی سوق میدهد.
۴. افکار منفی را با مواردی تازه در زندگی خود جانشین کنید
آنچه در طول زندگی روزمره خود اجازه میدهید که داخل ذهن شما شود، تأثیر بسیاری بر شما خواهد گذاشت؛ به این علت از خود سوال کنید که اجازه ورود چه چیزهای را به ذهنتان میدهید. از خودتان سوال کنید ۳ منشأ مهم افکار منفی در زندگی شما چیست؟ به گزارش فرارو، این منبع های میتواند افراد، وب سایتها، مجلات، پادکستها، موسیقی و … باشد؛ سپس از خود سوال کنید: چه کاری میتوانم انجام بدهم تا در این هفته زمان کمتری با این ۳ منبع سپری کنم؟ اگر نمیتوانید به طور همزمان برای هر سه منبع راهکاری اشکار کنید، یک قدم کوچکتر بردارید و فقط بر یکی از این منبع های تمرکز کنید. سپس زمان آزاد شده خود در این هفته صرف کار کردن روی منبع های مثبتتر کنید. برای مثالً ربط خود را با افرادی که قبلاً در زندگی شما نقش مثبتی داشتند، افزایش بدهید یا زمان خود را صرف اکتشاف موارد جدیدی کنید که به زندگی شما انگیزه خواهند داد.
۵. از کاه کوه نسازید
برای این که از تبدیل شدن دغدغههای کوچک به افکار منفی بزرگ جلوگیری کنید، مستقیم با آنها روبرو شوید. این کار را میتوانید با مطرح این سوال از خودتان انجام بدهید که آیا این افکار قیمت این را دارد که چند سال فکر مرا دچار کند و یا حتی چند هفته ذهن من را آشفته کند؟ در بیشتر موارد فهمید خواهید شد که بیشتر از حد نوشته را بزرگ کردهاید و میتوانستید همچون یک قضیه کوچک با آن برخورد کنید.
۶. اجازه بدهید افکار منفی خارج شوند و درمورد آنها سخن بگویید کنید
نگه داری افکار منفی که همه ذهن شما را دچار میکند، کمکی به شما نخواهد کرد؛ به این علت اجازه بدهید از ذهن شما بیرون همراه شوند. حالت یا افکار خود را با فردی که به شما نزدیک است، در بین بگذارید و درمورد آنها سخن بگویید کنید. همین صرف سخن زدن درمورد افکار منفیتان صرف دقیقه میتواند به شما پشتیبانی کند تا از حالت منفیبافی خارج شوید و در حس و حال جدیدی قرار بگیرید. این چنین در این گفتگو امکان پذیر یک راهحل سودمند برای حالت شما اشکار شود و یا حتی حالت شما امکان پذیر به نوشته یک گفتگوی علمی تبدیل شود که جنبه تسکین دهنده هم داشته باشد. به عبارت دیگر نگه داشتن افکار منفی در ذهن میتواند حالت منفیبافی ما را تشدید کند، درحالیکه گفتگو با افراد مورد مطمعن و صمیمیت ما درمورد آن میتواند به سبک شدن ذهن و خارج شدن از حالت سختی پشتیبانی کند.
۷. زندگی کنید و به لحظه حال برگردید
هنگامی دچار افکار منفی هستید، بیشتر به فکر اتفاقی هستید که افتاده یا امکان پذیر رخ بدهد. گاه امکان پذیر دچار هر دوی این موارد باشید و خلق و خوی شما کامل غرق در این افکار شود؛ اما در واقع شما باید همه دقت خود را به لحظه حال و آنچه اکنون در پیش روی ماست، معطوف کنید. این کار را به یک عادت در زندگی خود تبدیل کنید تا زمان و ذهن خود را صرف زمان حال کنید. توانایی میگوید در این چنین شرایطی به طور طبیعی افکار منفی کمتر و ذهن بازتر و سازندهتری خواهید داشت.
برای این کار نیز راهکارهایی وجود دارد که عبارتاند از:
فقط روی تنفس خود تمرکز کنید: همین اکنون مکث ۱ الی ۲ دقیقهای کنید و مقداری عمیقتر از آنچه طبق معمولً انجام میدهید، نفس بکشید. یقین شوید که با شکم و از طریق بینی خود تنفس میکنید. طی این زمان فقط به دم و بازدم خود متمرکز شوید و به هیچ چیز فرد دیگر فکر نکنید.
به دنیای اطراف خود دقت بیشتری کنید: یک استراحت ۱-۲ دقیقهای انجام بدهید. از افکار خود خارج شوید و دقت خود را به آنچه درحال حاضر در اطراف شما است، معطوف کنید نه هیچ چیز دیگر. کافی است فقط روی افرادی که بیرون پنجره شما قدم میزنند، کلمات و صداهای خیابان، بوی اطراف و خورشید درخشندهای که پوست شما را گرم میکند، متمرکز شوید.
۸. یک برنامه ورزشی مختصر را مد نظر قرار بدهید
گاه پیش میآید که رهایی از افکار منفی بهسادگی رخ نمیدهد؛ اما باور داشته باشید که با انجام مقداری فعالیت بدنی میتوانید فضای ذهنی خود را تحول بدهید. یک برنامه ورزشی ۲۰ الی ۳۰ دقیقهای که مقداری بدن شما را به چالش بکشد و مقداری وزنه زدن هم در آن باشد، میتواند یه تحول جسمی و ذهنی دلنشین باشد. این برنامه به شما پشتیبانی میکند تا تنش و نگرانیهای درونی خود را رها کنید و علتمیشود ذهن شما یک بار دیگر متمرکز و سازنده شود.
۹. اجازه ندهید که هراسهای مبهم شما را تحتتأثیر قرار بدهد
یکی از اشتباهات رایج مردم زمان ترسیدن فرار از آنها به جای بازدید دقیقتر آنهاست. یقیناً طبیعی است که هراس را حس کنید و بخواهید از آن اجتناب کنید؛ اما هنگامی هراسها مبهم می باشند، میتوانند زیاد ترسناکتر از آنچه ملزوم باشد به نظر برسند. بعد چه کاری میتوانیم انجام بدهیم؟ این سوال را از خود سوال کنید که بدترین اتفاقی که میتواند در این شرایط رخ بدهد، چیست؟ با مطرح این چنین سوالی پاهای خود را محکم روی زمین قرار میدهید و به طور منطقی به هراس پیش آمده نگاه میکنید. در بیشتر موراد فهمید خواهید شد که بدترین چیزی که امکان پذیر رخ بدهد، واقعاً به آن اندازه بد نیست.
به زبان ساده هنگامی بدترین حالت ممکن را به طور منطقی برسی میکنید، خواهید دید که هراس پدید آمده آنچنان نیست که در ابتدا نشان میداد. شما حتی میتوانید لیستی از وقایع را یادداشت کنید و بدترین سناریوهای احتمالی را فهرست کنید. با انجام این کار شما در رابطه حالت و کارهایی که میتوانید برای از بین بردن آنها انجام بدهید، شفافیت کسب میکنید و این جهت میشود که هراسها دیگر آنچنان بزرگ نمود نکنند.
۱۰. مثبت بودن را به زندگی شخص فرد دیگر ببرید
اگر در افکار منفی گیر کردهاید یا در حال منفیبافی هستید، یکی از سادهترین راههای بیرون آمدن از این حالت تمرکز کردن به بیرون و روی شخص فرد دیگر است. به عبارت دیگر هنگامی ذهن شما دچار افکار منفی است، میتوانید با مهر و محبت و انتقال حس مثبت بودن به فردی دیگر که امکان پذیر او هم به افکار منفی دچار شده باشد، به نوعی مجدد حس بهتر بودن و خوشبینی را به خود بازگردانید.
برای این کار باید
مهربان باشید: حق تقدم را به فرد بدهید یا او را به یک نوشیدنی دعوت کنید.
پشتیبانی کنید: میتوانید به آن فرد در اسبابکشی خانه پشتیبانی کنید یا او را در برنامهریزی برای یک مهمانی آخر هفته پشتیبانی بدهید.
فقط آنجا باشید: چند دقیقهای به طور متمرکز به سخنهای آن فرد گوش بدهید تا خود را خالی کند یا درمورد حالت دشوار او سخن بگویید کنید تا به او پشتیبانی کنید راهحل مناسبی برای مشکل خود اشکار کند.
۱۱. سپاسگزار داشتههای خود باشیم
هنگامی دچار افکار منفی هستید، فراموش کردن نکات مثبت زندگی نیز زیاد آسان میشود. گاه باید به خود یادآوری کنیم که تعداد بسیاری از مواردی که در زندگی زیاد عادی به نظر میرسند، بیشتر از حد مورد قیمت و مثبت می باشند؛ به این علت در شرایط افکار منفی میتوان به این داشتههای به ظاهر عادی خود فکر کنیم و نقش آنها را در ریتم مثبت زندگی خود مجدد مرور کنیم. مواردی همچون برخورداری از قولهای غذایی ثابت، داشتن سقف و سرپناهی برای زندگی، داشتن دوستان و خانوادهای که در کنار ما می باشند، همه و همه میتوانند با لیاقت سپاسگذاری باشند.
۱۲. روز را به طوری اغاز کنید که حس مثبت بودن را تداعی کند
حقیقت این است که در تعداد بسیاری از موارد نحوه اغاز روز از جانب ما با حالتی که در کل آن روز خواهیم داشت، مرتبط است. یک اغاز بدبینانه یا منفی چرخاندن امور روزانه را دشوار میکند؛ اما اغاز مثبت علتمیشود که تا آخر روز و تا زمان خواب با آن احساسات و نحوه تفکر خوشبینانه همراه باشیم. به گزارش فرارو، به این علت زیاد مهم است که روز خود را با چه حس و انرژی اغاز میکنیم. برای اغاز یک روز خوب و سرشار از احساسات مثبت راههای بسیاری وجود دارد؛ اما به طور ساده میتوانید روز خود را با یادآوری یک چیز مثبت درست سپس از بیدار شدن اغاز کنید.
این یادآوری میتواند یک یا چند جمله الهامقسمت باشد که به شما انگیزه و انرژی بدهد و یا این که مرور مقصد و یا رویایی باشد که به شما شور و شعف میبخشد. این چنین میتوانید ذهن خود را با یک موسیقی دلپذیر یا یک پادکست انگیزشی بیدار کنید. میتوان چند جمله از یک کتاب مورد علاقه و دلنشین را مطالعه کنید و یا این که با همسر، اعضای خانواده و یا دوستان خود یک گفتگوی شاد را اغاز کنید. همین موارد ساده یک روز پر انرژی و مثب را برای شما به ارمغان خواهد آورد.
دسته بندی مطالب