از شوک تحریم تا کرونا؛ دو سناریو از تورم در ایران_صبح سریع
به گزارش صبح سریع
تورم مصرفکننده CPI بیشتر به تورمی اشاره دارد که هزینه روزمره مردم را تحت تاثییر خود قرار میدهد. از طرفی، امکان پذیر به علت برخی سیاستها همانند قیمتگذاری دستوری این شاخص از دقت کافی برخوردار نباشد.
نرخ تورم مدام یکی از شاخصهای مهم اقتصاد ایران بوده و نوسانات آن همیشه دقت تحلیلگران را به خود جلب کرده است. برای محاسبه تورم راه حلهای مختلفی وجود دارد که دو مورد از رایجترین آنها، محاسبه «شاخص قیمت مصرفکننده یا CPI» و «شاخص ضمنی تشکیل یا GDP Deflator» است.
شاخص CPI تحول قیمت کالا و خدمات مورد منفعت گیری خانوارها را بر پایه یک سبد اشکار میسنجد. در واقع، در این شاخص فکر میشود که خانوارها از یک سبد اشکار با وزن ثابتی از کالاها منفعت گیری میکنند. این چنین، در این شاخص کالاهای وارداتی مورد منفعت گیری خانوار نیز قرار دارد. در روبه رو، در شاخص ضمنی GDP محدودیتی برای وزن اقلام مصرفی مورد نظر نیست و اساسا سبد خاصی برای مصرف خانوار طراحی نمیشود. کالاهای وارداتی نیز در آن جایی ندارند به این علت هر تحول قیمتی تنها مربوط به کالاهای داخل سرزمین میشود.
در واقع، تورم CPI به نوعی نمایانگر تورم سمت تقاضا و تورم ضمنی GDP تقریبا نماگری از تورم سمت اراعه اقتصاد است. به همین جهت، بنا بر این که تصمیم بازدید تغییرات قیمت در کدام سمت اقتصاد را داریم، شاخص مورد نظر ما نیز باید تحول کند. محاسبات صورت گرفته مشخص می کند که در طول ۱۳ سال قبل، در زیاد تر موارد تورم ضمنی تشکیل یا GDP بالاتر از تورم مصرفکننده نقطه به نقطه بوده است. یعنی تورمی که به کل کالاهای تولیدشده در اقتصاد ایران تحمیل شده طبق معمول بالاتر از تورمی بوده که به سبد مصرفکننده خانوار برخورد کرده است.
دو سنجه برای محکزدن قیمتها؛ CPI یا شاخص ضمنی GDP؟
همانطور که پیشتر به آن اشاره شد، برای محاسبه تورم راه حلهای متغیری وجود دارد که دو مورد از آنها، محاسبه بر پایه سبد مصرف و بر پایه تشکیل ناخالص داخلی است.
شاخص قیمت مصرفکننده یا CPI
در روش اول، شاخص قیمت مصرفکننده محاسبه و رشد آن محاسبه میشود. شاخص قیمت مصرفکننده نشاندهنده قیمت کالا و خدمات حاضر در سبد مصرف خانوار است که مرکز آمار آن را بر پایه سال پایه ۱۴۰۰ محاسبه میکند. به گفتن دیگر، در این روش فکر میشود که خانوارها از یک سبد اشکار که متشکل از کالاهای خوراکی، غیرخوراکی و خدمات است منفعت گیری میکنند. هر کدام از اقلام حاضر در این سبد نیز یک وزن یکسان و ثابت دارند. قیمت این سبد در سال پایه برابر با ۱۰۰ در نظر گرفته میشود. سپس با گذشت هر ماه، تحول قیمت بر پایه ۱۰۰ محاسبه شده و تورم از آن به دست میآید.
به این علت، شاخص قیمت مصرفکننده و تورمی که از آن به دست میآید محدودیتهایی دارد. محدودیت اول این است که این شاخص تمایزی بین نوع کالاهای حاضر در سبد از نظر داخلی و خارجی قائل نمیشود. در نتیجه اگر به علت نوسانات نرخ ارز، قیمت کالاهای وارداتی افزایش یابد، اما قیمت کالاهای داخلی تغییری نکند، تورم مصرفکننده بالا میرود. دومین محدودیت این است که برای هر یک از کالاهای حاضر در سبد یک وزن یکسان در نظر گرفته میشود. بعلاوه، وقتی که کالا به دست مصرفکننده میرسد و در بازار نهایی خرید وفروش میشود، قیمتی به دست میآید که تورم مصرفکننده بر پایه همان محاسبه میشود؛ به این علت این تورم دقیقا مطابق با افزایش قیمت واقعی تشکیل شده در کالاها نیست و واسطهها نیز روی آن تاثییر میگذارند. به همین علت حرف های میشود که تورم مصرفکننده، نشاندهنده افزایش قیمتها در سمت تقاضای اقتصاد است.
شاخص ضمنی تشکیل یا GDP Deflator
برای محاسبه شاخص ضمنی تشکیل، از تشکیل ناخالص داخلی منفعت گیری میشود. این شاخص از تقسیم تشکیل ناخالص داخلی به قیمتهای جاری، بر تشکیل ناخالص داخلی به قیمتهای ثابت حاصل میشود. به گفتن ساده، تشکیل ناخالص داخلی نشاندهنده اندازه اقتصاد است. اگر این شاخص به قیمتهای جاری باشد، اندازه اقتصاد را بر پایه قیمتهای همان سال مشخص می کند؛ به این علت اگر در این سال اندازه اقتصاد بزرگ شده باشد نمیتوان تشخیص داد که این افزایش به علت افزایش واقعی تشکیل بوده یا به علت تورم اتفاق افتاده است. به همین جهت، از تشکیل ناخالص داخلی به قیمتهای ثابت نیز منفعت گیری میشود. در این شاخص، تورم از قیمت تولیدات هر سال گرفته میشود و میتوان فهمید که اقتصاد به طور واقعی چه مقدار بزرگتر شده است.
شاخص ضمنی تشکیل، تنها افزایش قیمت کالاهای تشکیل شده در اقتصاد را محاسبه میکند و تحول قیمت کالاهای وارداتی در تورم به دست آمده از آن جایی ندارد. به علاوه، وزن مشخصی برای کالاها نیز اشکار نمیشود و همه محصولات تشکیل شده در اقتصاد روی آن تاثییر میگذارد. به همین علت حرف های میشود که تورم شاخص ضمنی تشکیل نشاندهنده تورم سمت اراعه اقتصاد است.
با دقت به نکاتی که حرف های شد، میتوان او گفت که این دو شاخص حرکت متغیری در روبه رو با تاثییر جانشینی از خود نشان خواهند داد. وقتی که به علت یک شوک خارجی، قیمت یکی از محصولات خوراکی بالا میرود، شاخص ضمنی تشکیل تحول خاصی نمیکند چرا که اندازه این خوراکی نسبت به کل اقتصاد ناچیز است. این در حالی است که با این چنین شوکی، تورم مصرفکننده عکس العمل بیشتری مشخص می کند چرا که در سبد خوراکی خانوارها، این خوراکی خاص نقش پررنگتری نسبت به کل اقتصاد دارد.
با دقت به این که تورم ضمنی تشکیل، بر پایه تشکیل ناخالص داخلی و به طور نقطه به نقطه محاسبه میشود، تورم مصرفکننده نیز با منفعت گیری از شاخص قیمت اعلامی از سوی مرکز آمار، به طور نقطه به نقطه محاسبه شده است. به این منظور، شاخص قیمت ماهانه به شاخص قیمت فصلی تبدیل و سپس رشد نقطهای آن محاسبه شده است.
خودنمایی شوک تحریمها در تورم
تحریمهای بینالمللی با محوریت تحریمهای هستهای از اواخر سال ۱۳۹۱ اغاز شده و آثار آن روی هر دو شاخص تورمی مشهود است. در پاییز سال ۹۱ تورم مصرفکننده نقطهای تقریبا ۳۲ درصد بوده در حالی که تورم ضمنی تشکیل در همان زمان بیشتر از ۵۱ درصد برآورد شده است. تا اواسط سال ۹۲ هم چنان تورم ضمنی تشکیل بالاتر از تورم مصرفکننده باقی مانده است. به گفتن دیگر، در این فصول تورمی که به کل کالاهای تولیدشده در اقتصاد داخل شده، بالاتر از تورمی بوده که به سبد مصرف خانوار داخل شده است. از پاییز ۹۲ تا تابستان سال ۹۵ شاخص ضمنی در سطحی پایینتر از تورم مصرفکننده قرار گرفته و کاملا برعکس سالهای قبل شده است.
ویژگی مهم دیگر در این بازه وقتی، سطح پایین تورم در هر دو شاخص است. برای مثال، تورم ضمنی تشکیل در زمستان سال ۹۳ به قدری افت یافته که به منفی ۴ درصد رسیده است. یعنی قیمت کالاهای تشکیل شده در اقتصاد ایران در این زمان نسبت به زمان شبیه در یک سال قبل افت یافته است. در همین فصل، تورم مصرفکننده نقطهای ۱۴.۲ درصد برآورد شده است. یکی از دلایل تداوم تورم پایین در این سالها که مصادف با اغاز به کار دولت یازدهم است، انتظارات مثبت شکل گرفته در اقتصاد به علت وعده مذاکرات هستهای است.
این حالت با ارامش یقیناً ادامه نداشت و با ابراز شوکهای تازه تحول مسیر داد.
ترامپ، کرونا و روال صعودی تورم در سالهای ۹۶ و ۹۷
از اواسط سال ۹۶ هر دو شاخص تورمی روال صعودی به خود میگیرند، اما این روال صعودی در تورم ضمنی تشکیل به مراتب شدیدتر از تورم مصرفکننده است. تا ابتدای سال ۹۷، تورم ضمنی تشکیل هم چنان کمتر از ۲۱ درصد باقی مانده و تورم مصرفکننده نیز در روبه رو دو رقمی شدن مقاومت کرده است.
با ورود به سال ۹۷، شیب افزایش تورم به نحوه قابل توجهی افزایش مییابد. یکی از دلایل این قضیه نیز روی کار آمدن ترامپ و تشکیل انتظارات منفی در اقتصاد ایران است. با اغاز پچ پچهای خروج آمریکا از برجام این دو شاخص تورمی رو به افزایش گذاشتند و با نهایی شدن این اتفاق، هر دو به بالای ۵۰ درصد رسیدند.
برای مثال، تورم مصرفکننده نقطهای در بهار سال ۱۳۹۸ به بیشتر از ۵۱ درصد رسیده است. در همان فصل، تورم ضمنی بالای ۷۰ درصد برآورد شده است. در این زمان نیز عکس العمل قیمتها برای کل کالاهای داخلی اقتصاد ایران شدیدتر از کالاهای حاضر در سبد مصرف خانوار بوده است. به طور کلی میتوان او گفت از سال ۹۶ که پچ پچ خروج امریکا از برجام نقل شد، الخصوص سال ۹۷ که ایالات متحده رسما از برجام خارج شد، تورم روندی صعودی به خود گرفت.
بازدیدها مشخص می کند در همه این بازه وقتی شاخص ضمنی قیمت GDP بالاتر تورم مصرف کننده بوده است. به عبارت دیگر هنگامی تورم افزایشی شده، شاخص ضمنی با شدت بیشتری بالاتر رفته است.
دسته بندی مطالب