تکنولوژی

آیا می‌توانید خاطرات را از اجداد خود به ارث ببرید؟_صبح سریع

[ad_1]
به گزارش صبح سریع

هانا ماریون کریچلو، عصب شناس بریتانیایی، سخنران و نویسنده است که برای فعالیت‌های گسترده در عرصه ربط علم و جامعه شناخته شده است. کریچلو در کار خود به طور خاص به ترویج دانش علمی در عرصه عصب شناسی و تاثییر آن بر حرکت و تصمیم گیری‌های انسانی می‌پردازد. او به گفتن یک دفاع کننده قوی علم و تلاش برای فهمیدن بهتر کارکرد مغز انسان از طریق سخنرانی ها، مقالات و کتاب‌های خود تلاش در روشنگری مفاهیم پیچیده علمی برای عموم دارد. مشهورترین تاثییر او کتابی تحت گفتن “علم سرنوشت” است که به بازدید نقش ژنتیک و محیط در تعیین سرنوشت انسان‌ها می‌پردازد. در آن کتاب کریچلو با تکیه بر تحقیقات تازه و داده‌های علمی به بازدید این سوال می‌پردازد که تا چه اندازه حرکت‌های ما از پیش تعیین شده اند و چطور می‌توانیم فهمیدن بهتری از اراده آزاد به دست آوریم. این کتاب با ترجمه “علی اکبر ارجمند راد” توسط انتشارات “چترنگ” به زبان فارسی چاپ شده است. هانا کریچلو برای توانایی اش در تبدیل مفاهیم پیچیده به زبانی ساده و قابل فهمیدن جوایز بسیاری را کسب کرده است. او هم این چنین به علت تلاش هایش برای افزایش دسترسی و فهمیدن عمومی علم به گفتن یکی از الهام قسمت‌ترین زنان در علم از سوی مجله وُگ انتخاب شده است. نشریه نیچر در سال ۲۰۱۹ میلادی از او به گفتن یکی از “ستارگان در حال ظهور در علوم زیستی” یاد کرد. شورای علوم در سال ۲۰۱۴ از او به گفتن یکی از ده دانشمند ارتباطی پیشرو در بریتانیا یاد کرد.

به گزارش گاردین، از زمان تعیین توالی ژنوم انسان در سال ۲۰۰۳ میلادی ژنتیک به یکی از چارچوب‌های کلیدیِ نحوه تفکر همه ما در رابطه خود تبدیل شده است. از نگرانی در رابطه سلامت خود گرفته تا او گفت و گو در رابطه این که چطور مدارس می‌توانند دانش آموزان غیرعصبی را در خود جای دهند به این ایده می‌رسیم که ژن‌ها به سوالات مرتبط با هویت افراد جواب خواهند داد. تحقیقات اخیراً صورت گرفته این نوشته را تایید می‌کنند و نشان خواهند داد که ویژگی‌های پیچیده‌ای همانند خلق و خو، طول عمر، انعطاف پذیری در برابر بیماری‌های روانی و حتی گرایش‌های ایدئولوژیک همه انها تنظیم شده و تا حد بسیاری مادرزادی می باشند و عمدتا به نوعی نشئت گرفته از ژنتیک و نه توانایی می باشند.

یقیناً محیط نیز بر این ویژگی‌ها تاثییر دارد. تحصیلات و ازمایش ها زندگی ما با عوامل ژنتیکی در تعامل است تا یک ماتریس تاثییر زیاد پیچیده تشکیل کند. با این وجود، چه می‌شد اگر قضیه وراثت ژنتیکی زیاد ظریف‌تر می بود؟ اگر او گفت و گو قطبی شده قدیمی در رابطه تاثیرات رقابتی طبیعت و پرورش و پرورش بار دیگر در قرن بیست و یکم ارتقا یافته باشد چه خواهد شد؟

دانشمندانی که در رشته نوظهور اپی ژنتیک یا فراژن شناسی مشغول به کار می باشند سازوکاری را کشف کرده اند که اجازه می‌دهد توانایی زیسته و دانش کسب شده در یک نسل با تحول شکل یک ژن خاص منتقل شود. این بدان معناست که توانایی زندگی یک فرد با شخص او از بین نمی‌رود بلکه به شکل ژنتیکی دوام می‌آورد. برای مثال، تاثییر گرسنگی که مادربزرگ هلندی تان در طول جنگ جهانی دوم متحمل شد یا تروما (زوان زخم) که بر پدربزرگ تان وقتی که او به گفتن یک پناهجو از خانه اش فرار کرد حادث شده می بود امکان پذیر مغز والدین تان، حرکت‌های آنان و در نهایت شما را شکل داده باشد.

تعداد بسیاری از تحقیقات اولیه در حوزه اپی ژنتیک اولیه بر روی ارگانیسم‌های مدل از جمله موش انجام شد. مطالعه مورد علاقه من در سال ۲۰۱۴ میلادی انتشار شد و جامعه علوم اعصاب را متحیر ساخت. آن پژوهش توسط پرفسور “کری رسلر” از دانشگاه اموری در جورجیا انجام شده می بود. یافته آن مطالعه به خوبی روشی را تشریح می‌کرد که در آن حرکت‌های افراد تحت تاثییر توانایی اجدادشان قرار می‌گیرد.

در آن پژوهش از عشق موش‌ها به گیلاس منفعت گیری شده می بود. به طور معمول هنگامی که موجی از بوی شیرین گیلاس به بینی موش می‌رسد سیگنالی به هسته اکومبنس که ناحیّه‌ای زیر قشری مغز می‌باشد فرستاده می‌شود که علتمی‌شود این منطقه لذت روشن شود و موش را تشویق کند تا در جستجوی خوراکی بچرخد. دانشمندان گروهی از موش‌ها را ابتدا در معرض بوی گیلاس و سپس بلافاصله در معرض یک شوک الکتریکی خفیف قرار دادند. موش‌ها به شدت یاد گرفتند که هر بار که بوی گیلاس را استشمام می‌کردند باید در انتظار شوک الکتریکی باشند. آنان بچه موش‌هایی داشتند وبچه‌های شان بدون شوک الکتریکی زندگی نشاط داشتند هر چند که به گیلاس دسترسی نداشتند.

بچه‌ها بزرگ شدند و آنان نیز فرزندانی برای خود داشتند. در این مرحله، دانشمندان مجدد آزمایش را اغاز کردند. آیا ربط اکتسابی یک شوک با بوی شیرین به گمان زیاد به نسل سوم منتقل شده می بود؟ نتیجه مثبت می بود. نوه‌های موش‌هایی که پیش‌تر بر روی آن‌ها آزمایش انجام شده می بود به شدت از بوی گیلاس می‌ترسیدند و نسبت به آن حساس‌تر بودند.

این اتفاق چطور رخ داده می بود؟ تیم تحقیقاتی کشف کردند که DNA در اسپرم پدربزرگ موش تحول شکل یافته است. این کار به نوبه خود نحوه قرارگیری مدار عصبی را در فرزندان و نوه‌های آنان تحول داد و برخی از سلول‌های عصبی را از بینی دور از مدار‌های لذت و پاداش وصل کرد و آن سلول‌ها را به آمیگدال یا هسته قاعده‌ای – جانبی بادامه که نقش مهمی در یادگیری و حافظه ایفا می‌کند متصل کرد که در هراس نقش دارد. ژن این گیرنده بویایی متیل زدایی شد به طوری که مدار‌های تشخیص آن تحکیم شده می بود. از طریق این تغییرات خاطرات ترومایی یا مرتبط با روان زخم در نسل‌ها پخش شد تا مطمعن حاصل شود که نوه‌ها در خواهند یافت که گیلاس امکان پذیر در ظاهر بوی خوبی بدهد، اما در واقع حامل مطلب بدی می‌باشد.

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصادی، ورزشی، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری و تکنولوژی را در وب سایت خبری صبح زود دنبال کنید.

نویسندگان آن مقاله می‌خواستند این گمان را که یادگیری از طریق پیروی امکان پذیر نقش داشته باشد را رد کنند. به این علت، آنان تعدادی از نوادگان موش‌ها را گرفتند و آن‌ها را پرورش دادند. آنان هم این چنین اسپرم موش‌های اولیه دچار روان زخم را گرفتند و از لقاح مصنوعی برای بچه دار شدن نوزادان بیش تری منفعت گیری کردند و آنان را دور از والدین بیولوژیکی خود بزرگ کردند. بچه موش‌های پرورش یافته و آنانی که از طریق لقاح مصنوعی باردار شده بودند تا این مدت حساسیت و مدار‌های عصبی متغیری برای فهمیدن آن بوی خاص را داشتند. بچه موش‌هایی که پیوند صدمه زای گیلاس با شوک‌ها را توانایی نکرده بودند این تغییرات را نشان ندادند حتی اگر توسط والدینی که آن را توانایی کرده بودند پرورش یافته بودند.

شوق‌انگیزترین اتفاق وقتی رقم خورد که محققان تصمیم گرفتند بازدید کنند که آیا این تاثییر می‌تواند معکوس شود تا موش‌ها بتوانند التیام اشکار کنند و دیگر فرزندان از این صدمه بیولوژیکی در امان بمانند. آنان موش‌های پدربزرگ و مادربزرگ را گرفتند و مجدد آن موش‌ها را در معرض بو یقیناً این بار بدون هیچ گونه شوک الکتریکی بعد از آن قرار دادند. بعد از مقدار معینی از تکرار توانایی بدون درد موش‌ها دیگر از بو نمی‌ترسیدند. از نظر تشریحی مدار‌های عصبی آنان به فرمت مهم خود بازگشتند. مهم این است که حافظه دچار روان زخم فرد دیگر در حرکت و ساختار معز نسل‌های تازه منتقل نمی‌شد. آیا همین نوشته می‌تواند برای انسان‌ها نیز صادق باشد؟

مطالعاتی که روی بازماندگان یک حادثه انجام شد نشان داد که اثرات تروما (روان زهم) والدین واقعا می‌تواند از این طریق انتقال یابد. اولین مطالعه او نشان داد که شرکت کنندگان تغییراتی در ژن مرتبط با سطوح کورتیزول که در جواب به استرس نقش دارد را داشتند. اعضای تیم تحقیقاتی در سال ۲۰۲۱ میلادی کار‌های بیشتری را برای یافتن تغییرات بیانی در ژن‌های مرتبط با کارکرد سیستم ایمنی انجام دادند. این تغییرات علتتضعیف سد گلبول‌های سفید می‌شود که به سیستم ایمنی اجازه می‌دهد تا به طور نامناسب در سیستم عصبی مرکزی دچار شود. این تداخل با افسردگی، اضطراب، روان پریشی و اوتیسم مرتبط است. از آن زمان به این سو تیم تحقیقاتی امیدوار می باشند که این اطلاعات بتوانند به تشخیص اختلال استرس بعد از سانحه یا حتی غربالگری پیشگیرانه برای افرادی که امکان پذیر پیش از ورود به میدان جنگ مستعد ابتلا به این بیماری باشند پشتیبانی کنند.

در همه اعصار و در همه فرهنگ‌ها، افراد به اجداد خود پرداخته اند و به میراثی که برای فرزندان شان برجای خواهند گذاشت فکر کرده اند. تعداد اندکی از ما دیگر باور داریم که زیست شناسی لزوما سرنوشت است یا این که خط خونی ما تعیین می‌کند که ما چه فردی هستیم. با این وجود، هر چه زیاد تر در رابطه نحوه کار بدن و ذهن خود در کنار هم برای شکل دادن به توانایی مان بیاموزیم بیش‌تر می‌توانیم ببینیم که داستان زندگی ما در زیست شناسی مان تنیده شده است. این فقط بدن ما نیست که امتیاز را نگه داری می‌کند بلکه ژن‌های ما می باشند. امکان پذیر این فهمیدن تازه ظرفیت ما را برای خودآگاهی و همدلی افزایش دهد؟ اگر بتوانیم تاثییر بالقوه ازمایش ها اجدادمان را بر حرکت خود فهمیدن کنیم آیا می‌توانیم دیگران را که وزن موروثی توانایی را نیز حمل می‌کنند فهمیدن کنیم؟

تا آنجا که می‌دانیم ما تنها موجوداتی هستیم که قادر به کار در طول نسل‌های متمادی بر روی پروژه‌هایی می‌باشیم که به سود نسل‌هایی می باشند که بعد از ما خواهد آمد. این یک روش ایده آلیستی برای اندیشیدن به میراث است، اما بدون آن ما برای مقابله با چالش‌های پیچیده چند نسلی همانند شرایط آب و هوایی و شرایط اضطراری زیست محیطی تلاش می کنیم. دانش ما از اپی ژنتیک و ظرفیت بالقوه آن برای تسریع گسترده سازگاری تکاملی می‌تواند از ما حمایتکند تا هر کاری که می‌توانیم انجام دهیم تا اجدادی باشیم که فرزندان مان به آن نیاز دارند. تعارض، غفلت و تروما علتایجاد تغییرات غیر قابل پیش بینی و گسترده می‌شود. با این وجود، مطمعن، کنجکاوی و شفقت نیز حالت شبیهی دارند. انجام کار درست امروز واقعا می‌تواند در بین نسل‌های بعدی موج بزند و نمایان شود.

دسته بندی مطالب

اخبار کسب وکار ها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

خبرهای فرهنگی

اخبار پزشکی

اخبار فناوری

[ad_2]