سقوط آزاد سریال داریوش ؛ دلایل ناکامی و کیفیت پایین_صبح سریع
به گزارش صبح سریع
صبر کردیم و چشم به راه ماندیم تا بلکه «داریوش» کدی بدهد و امیدوارمان کند. حتی در تحلیلهای مختصری که بر سریال نوشته شد، تلاش این می بود تا فقط نیمه پر لیوان را ببینیم ولی اکنون و در اغاز انتشار کردن تکه هفتم با محصولی مواجهیم که امیدی به توفیق آن نمیرود. «داریوش» نهتنها اثری ناکام است که کیفیت پایین آن، تبعات به همراه دارد. گزارش هفتصبح را بخوانید.
مورد اول: جنس بنجل
تیم تبلیغات «داریوش» مدتی پیش از پخش تکه اول، سریال را توی بوق و کرنا کرد و این شائبه در ذهن مخاطبان شکل گرفت که قرار است اثری در حد و اندازه «پوست شیر» انتشار شود. تیزر سریال (این بار به جای ابی با ترانهای از داریوش) به همراه وجود هادی حجازیفر، ژیلا شاهی و مهرداد صدیقیان نیز دستاویز شباهتسازی دو تاثییر قرار گرفت. نوید محمودی تهیهکننده «پوست شیر» را نباید فراموش کرد که از او به گفتن تکمیلکننده پازل «داریوش» برای رقم زدن اتفاقی خاص یاد میشد.
زمان گذشت و تکه اول سریال انتشار شد. حاصل کار هادی حجازیفر را با اغماض میشد پذیرفت و در عین حال چشم به راه ادامه قصه ماند. اکنون و با گذشت شش تکه با کمال تاسف، «داریوش» از حد متوسط فراتر نرفته و یقیناً در لحظاتی به آثار ضعیف خانگی تنه میزند. باید از نوید محمودی سوال کرد این می بود یک «پوست شیر» دیگر؟ فعلا که داد مردم از جنسی بنجل به اسم «داریوش» بلند شده است.
فراموش نکنیم که «پوست شیر» به رغم ضعفها و ترفندهای آزاردهنده برای تزریق شوق مضاعف، طیف بسیاری از مخاطبان را با خود همراه کرد و از یاد نبریم که فارغ از قیاس شکل گرفته، باید او گفت که «داریوش» حتی در شرایط عادی هم اثری قابل دفاع نیست. بعد گزاره قیاس را از ذهن پاک کنیم.
مورد دوم: لطمه به پلتفرم
روال فیلمنت در سالهای تازه رو به جلو بوده و حتی با وجود برنامهها و سریالهای نهچندان موفق، چند تاثییر شاخص به پشتیبانی این پلتفرم آمده است. «داریوش» اما حکم بازدارنده دارد که نه فقط در قیاس با «پوست شیر» که فینفسه نمیتواند کمکی به پلتفرم کند. اکنون حساب کنید فیلمنت پیش از آن، «افعی تهران» و «در انتهای شب» را داشت که هر دو موج تشکیل کردند. مدیران این پلتفرم حواسشان به این مسئله نبوده است تا زیر بار محصولی بیکیفیت نروند؟
مورد سوم: سرگیجه داریوش
«داریوش» در هر تکه چند اتفاق دارد؛ اما سخن و روایت خود را با خساست گفتن میکند. کارگردان به جای عمق بخشیدن به داستان مهم و فرعی، نوکی به آنها میزند تا تعلیق بالا برود. نتیجه اما تبدیل دلزدگی مخاطب میشود که دوست دارند ناظر یک حکایت پرملات و سرراست باشند.
ساختار «داریوش» هم واجد نقدهای جدی است که محض نمونه بخشی از نوشته صفحه اینستاگرامی آرت تاکس را مرور میکنیم: «اجرای سریال در همه قسمتهای فنی، کارگردانی و بازیگری زیاد خامدستانه و پیش پا افتاده است. اکتهای اضافی حجازیفر، چشم و ابروهایی که در آخر پلانها، حتی موقعی که خودش در صحنه تنها است، میاندازد، او را به بازیگری تبدیل کرده که میخواهد در لحظاتی به واسطه ترسش از دیگر شخصیتها همانند رضا عطاران حرفش را بزند و همزمان بعد بگیرد.»
صفحه اینستاگرامی فیلمتو هم اشاره کرده: « فیلمنامه «داریوش» به شکل عامدانه، به مسائل فرامتن پر و بال نمیدهد تا بتوان از آن تعابیر و تفاسیر جامعه شناختی و امثالهم بیرون کشید. این مسئله، به خودی خود عیب نیست ولی فقدان آن تبدیل حذف یک محرک بیرونی شده. یقیناً برخی، نوشته هراس داریوش و کاظم را با نگاهی روانشناسانه برجسته کردهاند که خب امری است روشن و برای پی بردن به آن نیاز به باریکبینی نیست. ضمن آنکه هراس، فعلا کارکردی کامل در قصه ندارد.»
مورد چهارم: نارضایتیها
سازندگان «داریوش» و مدیران فیلمنت فریب برخی تمجیدها را نخورند. چیزی که عیان است، حجم نارضایتی مخاطبان است که به انحای گوناگون دلخوری خود را از کیفیت سریال به اشتراک میگذارند. وجه مشترک انتقادات مخاطبان،
کمملات بودن قصه و سردرگمی شخصیتهای سریال است. ژیلا شاهی که در «پوست شیر» برگ برنده می بود این بار مورد نقد جدی است و کاش کارگردان او را برای شخصیت مهم لیلا، دختر داریوش، انتخاب نمیکرد… خلاصه فیلمنت با داریوش سیر نزولی اشکار کرده است.
دسته بندی مطالب