۴ نشانه تلف کردن زندگی_صبح سریع
[ad_1]
به گزارش صبح سریع
بعضی اوقات اوقات غرق چیزهایی می شویم که اصلاً الزامی نیستند، انگار که دور سر خودمان می چرخیم بدون این که کار مفیدی انجام بدهیم یا دستکم به یکی از زیاد مطرح و برنامه هایی که برای خودمان ریخته ایم حتی یک قدم نزدیک شویم. آیا تا به حال به این فکر کرده اید که فقط داریم با تلف کردن زندگی روزگارمان را می گذرانیم؟
تعداد بسیاری از ما صبح از خواب بیدار می شویم، به کارهای روزانه می رسیم، سر کار می رویم، غذا می خوریم و استراحت می کنیم. فردا روز از نو روزی از نو. اوقات مان دقیقاً همانند دیروز با همان کارها و روتین ها می گذرد.
نه رویایی داریم، نه مقصد و برنامه ای که برآن باشیم در آینده به آن برسیم و نه چشم اندازی. بعضی اوقات پای تلویزیون لم می دهیم و خسته که شدیم در شبکه های اجتماعی می چرخیم و بعضی اوقات هم در خیابان ها پرسه می زنیم، بی مقصد و انگیزه.
اگر فردی به اعتراض بگوید دچار روزمرّگی شده ایم می گوییم ما زمان سر خاراندن نداریم، از صبح تا شب کار می کنیم، زیاد سرمان شلوغ است. اما آیا حس رضایت و خرسندی داریم؟ آیا زندگی پرباری داریم یا نه به بطالت زمان می گذرانیم؟ چطور زندگی مان را برسی کنیم؟
اگر یکی از نشانه های ذکر شده در زیر در زندگی تان وجود دارد، به رغم این که خودتان را زیاد پرمشغله می دانید، لختی درنگ کنید و در راه و روشی که در پیش گرفته اید اندکی بازنگری کنید.
این نشانه ها حاکی از این می باشند که شما بی آنکه خود بدانید دارید زمان و روزگارتان را هدر می دهید. عمر زیاد مختصر است و همه ما فقط یک بار زمان زیستن داریم. احتمالا بهتر آن باشد که جوری زندگی کنیم که عاقبت به خیر شویم:
خدایا چنان کن سرانجام کار تو راضی باشی و ما رستگار
۱- وقتت تان را صرف چیزهایی می کنید که هیچ رهاوردی برای تان ندارند
همه ما بعضی اوقات نیاز داریم که مقداری از تعهدات و مسئولیت های حرفه ای روزانه مان فاصلیه بگیریم و به قول معروف مقداری به خودمان اوقات فراغت بدهیم. می طلبد که در مقطعی از زندگی مان بعضی اوقات حواس مان را پرت کنیم و زیاد تر زمان مان را به چیزهای سرگم کننده بگذارنیم.
بعضی اوقات ملزوم است که اصلاً هیچ کار نکنیم و مقداری استراحت کنیم ؛ اما اگر این تبدیل به یک رویه در زندگی مان بشود کم کم فهمید می شویم که داریم با تلف کردن زندگی و عمر به بیراهه می رویم.
مسلماً منظور این نیست که اوقات فراغت مان را حذف کنیم ، اما مهم است که حدی برای آن نگه داریم. همین قدر که از بین بردن خستگی بکنیم و به بطالت و کسالت دچار نشویم احتمالا کفایت کند.
آنچه که در نهایت رضایت خاطر و خرسندی ای برای مان به همراه دارد، زیاد تر خستگی مان را از بین بردن می کند تا حس ندامت از این که زیر مشغله های زیاد زندگی با شدت بالایی که دارند، تنها چیزی که نصیب مان شد، تلف کردن زندگی مان می بود.
اگر ساعت ها تلویزیون تماشا کنید یا زیاد تر زمان خود را در شبکه های اجتماعی بگذرانید، یا الکی پرسه بزنید شک نداشته باشید که جدی جدی دارید عمرتان را تلف می کنید.
اگر میخواهید با دوستانتان باشید، راههای فرد دیگر برای به اشتراک گذاشتن زمان تان با هم اشکار کنید، چرا بی وقفه با گوشی و چت با هم در ربط هستید؛ بهتر است که با هم به کمپینگ بروید، یک مهمانی شام در خانه خود داشته باشید و همه شب سخن بگویید کنید.
خلاصه که جانشین هایی انتخاب کنید که به شما امکان می دهد روابط خود را بهبود ببخشید و زندگی فعال تری داشته باشید.

۲- زمان ها است که نه مهارتی کسب کرده اید نه توانایی های تان را ارتقا داده اید
احتمالا باور نکنید اما ما انسان ها برای یادگیری چیزهای تازه برنامه ریزی شده ایم .مدام به خودتان در هر سنی زمان یادگیری و رشد بدهید، کسب هر مهارتی که اندک علاقه ای به ان داشته باشید به شما حس رضایت و خرسندی می دهد.
در کسب توانایی های تازه علایق خود را بشناسید. از این شاخه به آن شاخه نپرید و بریده بریده هر چیزی را نصفه نیمه رها نکنید.
ملزوم نیست در همه هنرها و توانایی ها دستی داشته باشید. اگر تنها یک توانایی را به نحوی یاد بگیرید که بتوانید به کس فرد دیگر آن را آموزش بدهید، عالی است و همین کفایت می کند.
به یاد داشته باشید که باید از انجام فعالیت هایی که رهاوردی برای مان ندارند، خودداری کنیم.نظر می کنیم اگر هیچ ایده ای ندارید یا علاقه ای به چیز خاصی ندارید، از انجام بازی های فکری غافل نشوید.
همان طور که با ورزش جسم خود را بهبود می بخشید با انجام بازی های فکری همانند حل کردن جدول،جدول کلمات متقاطع یا سودوکو نرمش ذهنی انجام دهید. فکرتان را به چالش بکشید.
احتمالا برای همه ممکن نباشد که نواختن یک ساز یا یادگیری یک زبان تازه را اغاز کنند. نظر می کنیم که مطالعه کنید. بیشتر از آنکه پای تلویزیون بنشینید، کتاب به دست بگیرید و مطالعه کنید. رمان و داستان بخوانید.
این راهکارها جهت رشد و ترقی شما می شوند و با گذر زمان فهمید می شوید که به بطالت عمرتان را سپری نکرده اید و ره به تلف کردن زندگی تان نبرده اید.
۳- منفی باف شده اید و کلام تان پر از عبارات منفی است
اگر میخواهید زندگیتان را خراب کنید، منفی بافی یقین ترین راه است! اگر این منفی بافی در رابطه خودتان باشد که فبها ! یقین بدانید که در مختصر ترین زمان مدال تخریب زندگی و عمر نصیب تان می شود!
باور داشته باشیم که افکار و کلام ما تحقق می یابند. مثبت اندیشی شعار نیست. واقعاً اگر دیدمان به جهان خوشبینانه باشد، اتفاقات مثبت تری را توانایی می کنیم.
خود را ناکامی خورده یا قربانی فکر نکنید. با عزت نفس و مطمعن به نفس روزگار بهتری برای خود رقم خواهید زد.
هنگامی با چالش و مانعی روبه رو می شوید اگر پیشاپیش خود را ناکامی خورده بدانید، ناکامی تان قطعی است! اگر بر این باور باشید که به رغم مانع ها بزرگ توانایی شما در حدی هست که از آنها گذر کنید، شانس هم به شما رو می آورد.
یقیناً که جنگیدن برای از بین بردن مشکلات آسان نیست، چون همیشه آگاهانه نیست. یقیناً که وادادن آسان تر است اما کاری که باید انجام دهید این است که به آنچه می گویید دقت کنید و کم کم آن مطلب کلامی را اصلاح کنید.
۴- هیچ برنامه یا هدفی برای زندگی یا آینده خود ندارید
اندکی در حال و احوال تان درنگ کنید.ده سال دیگر خود را چطور فکر می کنید؟ دوست دارید تا ده سال دیگر اگر عمری باشد، به کجا رسیده باشید، چه کارهایی را انجام داده باشید؟ چه منابعی را در اختیار داشته باشید؟ شده است که تا بحال جدی به این مورد فکر کنید؟
دقت داشته باشید که مرز زیاد باریکی است بین این که در قبل نمانیم، حال را دریابیم و زیاد دچار آینده نشویم با این که از قبل بیاموزیم به فکر فردا باشیم و اکنون را از دست ندهیم.
احتمالا به نظر پیچیده برسد، اما همین این که همین لحظه ای را که در آنیم قدر بدانیم و تلف اش نکینم؛ رویاهای تان را از دست ندهید و برای رسیدن به آن تلاش کنید و درس هایی از قبل آموخته باشید نشان می دهد که شما در مسیر درست قرار دارید.
“آینده را می توان به روش های گوناگون نامگذاری کرد. برای ضعیفان غیر قابل دسترس، برای جسوران، ناشناخته و برای شجاعان زمان است.»
-ویکتور هوگو-

عمر گران می گذرد خواهی نخواهی تلاش بر آن کن که نرود رو به تباهی
تعداد بسیاری از مردم تقریباً همانند زامبی ها زندگی می کنند. صبح بیدار می شوند، صبحانه می خورند، سر کار می روال و به خانه می آیند. هر روز همانند دیروز.
هنگامی پای تحلیل زمان و عمر به بین می آید، حس پوچی می کنند، چرا؟ چون هیچ هدفی برای دستیابی نداشته و ندارند.
هیچ گاه برای اغاز دیر نیست. ملزوم نیست شما از الان برای مدال آوردن در المپیک برنامه ریزی کنید اما می توانید یک برنامه پیاده روی روزانه، ورزش های سبک، مطالعه، بازی های فکری، کسب مهارتی که آرزویش را داشته اید، طبیعت گردی و زیاد چیزهای دیگر را بنا به شرایط تان امتحان کنید.
به خودمان زمان بدهیم که با رضایت بیشتری زندگی کنیم. این زمان را به خودمان ندهیم که زندگی مان را هیچ و پوچ ببازیم و با تلف کردن زندگی از خودمان ناخرسند باشیم.
بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که زندگی را به طور کامل زندگی کنید.
دسته بندی مطالب
[ad_2]