روایت بدلکار «سلطان» سینمای ایران از خاطراتش؛ فردین در مرام و معرفت از جهان پهلوان تختی، هیچ کم نداشت_صبح سریع

سینمای ایران از قبل تا به امروز مدام مدیون وجود اهالی پشت صحنه سینمای ایران از جمله بدلکاران و گروه‌های تداراکات بوده و  پشت صحنه‌های سینمای ایران با وجود این عزیزان خاطرات تعداد بسیاری را برای تاریخ سینمای ایران رقم زده است.

 خاطراتی که هم برای اهالی سینما و هم برای دوستداران سینما به خصوص فیلم‌فارسی که زیاد تر به نام کاراکترهایی چون فردین، بیک ایمانوردی، ملک مطیعی بهروز وثوق و دیگران شناخته شده‌اند؛ دلنشین و شنیدنی است که مجید علیزاده به گفتن یکی از پیشکسوتان در حوزه بدلکاری یکی از گنجینه‌های تاریخ شفاهی در این حوزه است که دقیق می‌داند چه بدلکارانی در چه فیلم‌هایی حتی برای چند دقیقه بدل کدام چهره‌های محبوب سینمای ایران بوده‌اند.

مجید علیزاده بدلکارِ ۷۰ ساله که ریاست انجمن بدلکاران خانه سینما را به مسئولیت دارد در گفتگو با خبرآنلاین، به بخشی از خاطرات شیرین خود در فیلم‌های فردین اشاره کرد و او گفت: من در ۳۲۰ بازی کرده‌ام اما یکی از بهترین فیلم هایی که در آن ایفای نقش کرده‌ام و خاطرات خوبی با آن دارم «جوانمرد» است. فیلمی به کارگردانی مهدی ژورک با بازی محمدعلی فردین و بانو مرجان.

* شما در این فیلم بدل فردین بودید؟

مجید علیزاده بدلکار: بله. اصلا یکی از افتخارات من بازی بدل فردین می بود.

* می‌توانید این سکانس را توضیح دهید؟

 در فیلم «جوانمرد»، سکانسی وجود داشت که همه فضا در یک کافه می‌گذشت و قرار می بود صحنه زد و خورد تشکیل شود . به این ترتیب که فردینِ از طبقه بالا به زمین بیافتد. در آن صحنه حاضر بودم و چون فردین هم با کار من آشنا می بود؛ خواست که این صحنه را بازی کنم. سپس کاپشن خودش را درآورد و داد به من تا بپوشم. من هم به طبقه بالا رفتم و از ارتفاع ۷ متر خودم را روی میز شیشه‌ای انداختم و میز ناکامی.

* با شکسته شدن شیشه دچار صدمه نشدید؟

نه واقعا صدمه جدی ندیدم. چون گروه تهیه برای این که شیشه راحت‌تر بشکند و خطر احتمالی آن هم کمتر شود؛ از قبل شیشه را کنار آتش حسابی گرم کرده بودند تا به راحتی شکسته شود و برای این که کمرم هم صدمه نبیند، پشت خودم را با نمد بستم و پایین پریدم.

* آیا سکانس‌های پر خطر هم در چند برداشت فیلمبرداری می‌شد؟

طبق معمول به علت جلوگیری از رخدادهای غیرقابل پیش بینی در صحنه بدلکاری همه تمهیدات را فراهم می‌کنند تا سکانس‌های بدلکار یکبار انجام شود. ولی در فیلم «جوانمرد» اولین بار که این سکانس را بازی کردم دوربین گیر کرد و ناچار شدم که بار دیگر این سکانس را بازی کنم.

* شکایتی از نقص فنی نداشتید؟

چرا اتفاقا به کارگردان گفتم که دیگر این سکانس را بازی نمی‌کنم جون هم ارتفاع زیاد می بود و هم مجدد پرت شدنم به پایین گمان صدمه را زیاد تر می‌کند. اما برای روی گل آقا فردین پذیرفتم که این سکانس تکرار شود.

* عکس العمل فردین سپس از آخر این سکانس چه می بود؟

خدابیامرز فردین سر من را بوسید و هزار تومان پاداش به من پول داد. و جالبه که بدانید دستمزد من برای کل فیلم درسال ۱۳۵۳ ، به مقدار ۳۰۰ تومان می بود و پاداش فردین در آن زمان زیاد پول می بود و سپس که  فیلم همه شد،  همان کاپشن چرم که در فیلم به تن داشت را برای یادگاری به من هدیه داد.

* شما در فیلم به گفتن بدلکار بودید یا فقط این صحنه را بازی کردید؟

شغل مهم من دستیاری فیلمبردار می بود. اما به عشق سلطان قبول کردم که بازی کنم.

* غیر از «جوانمرد» فیلم فرد دیگر کنار فردین بودید؟

بله بودم. یادم است که سال ۱۳۵۰ یک فیلم با فردین کار ‌کردم که خود او هم تهیه کننده می بود.اسم فیلم یادم نیست ولی خانم پوری بنایی هم در این فیلم بازی می‌کرد. در آن زمان مرخصی می‌خواستم که به تهران بیایم و در مراسم دامادی خودم حاضر شوم. به آقای فردین گفتم آقا من مرخصی می خواهم. او گفت برای چه؟ گفتم می‌خواهم که داماد بشوم. او گفت برو سه روزه برگرد. در راه فردوگاه بودم که یکی از دوستان تدراکات مرا همراهی می‌کرد موقع خداحافظی یک پاکت درآورد به من داد و او گفت هدیه آقای فردین برای ازدواج است هنگامی پاکت را باز کردم. شُوکه شدم.

* چرا شُوکه شدید؟

باورم نمی‌شد مبلغ ۵ هزارتومان پول به گفتن هدیه عروسی داده می بود که در آن زمان توانستم کم و کسری‌های زندگی‌ام را جبران کنم و تلویزیون، گاز و ماشین لباس‌شویی خریداری کنم. باور کنید بدون اغراق می‌گویم که آقای فردین از جهان پهلوان تختی در مرام و معرفت هیچ کم نداشت.

* با این اوصاف به نظر می‌رسد که سینما برای شما نه فقط شغل بلکه عشق بوده است؟

قطعا همین است. ببینید من از۱۶ سالگی داخل عرصه سینما شدم و همه کاری هم در این سینما انجام داده ام و دلنشین است که بدانید همین الان هم با ۷۰ سال سن در فیلم «شاه نقش» به کارگردانی ناظر احمدلو و تهیه کنندگی علی قائم مقامی مشغول به کار هستم. به این علت تا جائیکه بتوانم در این سینما می مانم و کار می کنم.