اقتصاد

سرزمین در موقعیت خطیری قرار دارد؛ ماه های پیش رو می‌تواند گردنه ای صعب‌العبور برای ایران باشد_صبح سریع

[ad_1]
به گزارش صبح سریع

مقصد مهم این کار آن می بود که ابعاد شکاف‌ها وعدم اعتدال‌هایی که در آن مقطع وقتی غیر قابل مشاهده ملموس می بود اما در گذر زمان، روال رو به افزایش داشت، در همان ابتدا نمایان شود. به‌گفتن مثال، ابعاد کسری بودجه یاعدم اعتدال در تراز پرداخت‌ها و غیره، از این طریق برای سیاستگذار روشن و اشکار می‌شد. یک فکر تلویحی هم در انجام این کار وجود داشت و آن هم این می بود که تصمیم‌گیرنده خود را در روبه رو حل مشکلات، مسوول می‌شناسد و لذا قاعدتا از روبه رو شدن با مسائل بزرگ و بحرانی، اجتناب می‌کند. 

طی چند ماه تازه، تعدد و تنوع مشکلات بزرگ به‌شدت افزایش اشکار کرده و از مرحله نگرانی عبور کرده‌ایم. آنچه درمورد وقوع آن در آینده هشدار داده می‌شد، در زمان حال محقق شده و ابعاد صدمه‌زای خود را نمایان ساخته است. در اینجا به فهرستی از این مسائل اشاره می‌کنم: 

۱. مسائل خارجی

۱-۱. انتخاب ترامپ به‌گفتن رئیس‌جمهور آمریکا و شناختی که از کارکرد او در دور قبل ریاست‌جمهوری‌اش حاصل شده است، گمان‌های مختلفی را نقل می‌سازد که احتمالا یکی از اولین و بدیهی‌ترین آن‌ها این است که محدودیت‌هایی را که در دوره بایدن در عرصه صادرات نفت سرزمین افت اشکار کرده می بود، تشدید کند و از این طریق، بازار ارز و بودجه و تشکیل و تورم ما را تحت تاثییر جدی قرار دهد. قاعدتا هرچه این گمان زیاد تر باشد، فروض لحاظ‌شده برای اقتصاد سال آینده، گمراه‌کننده‌تر خواهد می بود. 

۱-۲. سران کشورهای بزرگ اروپایی در نامه‌ای به شورای امنیت سازمان ملل، درمورد فعال شدن مکانیزم ماشه و برگشت دادن تحریم‌های شورای امنیت در سال آینده، مسائل زیاد جدی را نقل کرده‌اند. قاعدتا در صورت تحقق این چنین شرایطی، حالت سال آینده از آنچه در بند قبل نقل شد هم دشوارتر خواهد شد. 

۱-۳. وقایعی که در منطقه خاورمیانه، ابتدا در غزه و سپس در لبنان به وقوع پیوست، نهایتا به رودررویی مستقیم نظامی بین ما و رژیم اسرائیل ختم شده است که مطمئنا، فارغ از ابعاد پیچید نظامی و سیاسی، پیامدهای اقتصادی تعیین‌کننده‌ای خواهد داشت. 

۱-۴. تغیرات اتفاق‌افتاده در سوریه زیاد مهم و اثرات آن حائز اهمیت بالا خواهد می بود و علاوه بر آن، به گمان زیاد رابطه ایران و ترکیه را هم تحت تاثییر قرار خواهد داد. 

۲. مسائل اقتصادی

۲-۱. ناترازی انرژی همان‌گونه که مشهود است، شکل کاملا بحرانی به خود گرفته است. بحران انرژی برای کشوری با رتبه دوم گاز و رتبه چهارم نفت در جهان، غمی سنگین بر دل و عرقی از روی شرمساری بر پیشانی می‌نشاند. شک ندارم که بحران انرژی در سرزمین نفتی-گازیِ ما، در کتاب‌های درسی اقتصاد پایه، به‌گفتن یک مورد عبرت‌آموز، ثبت و ذکر خواهد شد. بحران انرژی نیمی از سرزمین را در شرایطی که دمای هوا تا این مدت کاملا زمستانی نشده به تعطیلی کشانده است. برآوردهای با تقریب قابل قبول شکاف انرژی و تاثییر تعیین‌کننده آن بر قفل شدن فعالیت‌های اقتصادی و اداری در سال آینده و سال‌های بعد از آن، زیاد ساده و زیاد دردآور است. 

۲-۲. آلودگی هوا که نه ناشی از صنعتی شدن و رشد بالای اقتصادی، بلکه برآمده از اقتصادی است که در تشکیل درجا می‌زند؛ اما در مصرف در حال تخریب حال و آینده سرزمین است، سم غلیظ و سرطان‌زا را به ریه‌های کودکان و سالمندان صدمه‌پذیر کشورمان می‌برد و بی‌رحمانه نسل‌کشی می‌کند. 

۲-۳. فرونشست‌های خاک در جغرافیای سرزمین به‌شدت در حال گسترش است و آینده سرزمینی ایران را در معرض تخریب قرار داده است. 

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصادی، ورزشی، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری و تکنولوژی را در وب سایت خبری صبح زود دنبال کنید.

۲-۴. ابعاد کسری بودجه برای دولتی که کم‌توان در اراعه خدمات عمومی، ضعیف در ترقی سطح رفاه کارکنان خود و بدون بنیه در انجام اندوخته‌گذاری‌های زیربنایی است و در درون خود، بار سنگین ورشکستگی نظام بازنشستگی را هم به دوش می‌کشد، حتی با فروض درنظر گرفته‌شده در بودجه سال آینده، هشداردهنده است. این بار سنگین، نظام بانکی بیمار را هم دچار ناترازی هشداردهنده کرده است. 

۲-۵. نوسانات بزرگ و مخرب بازار ارز، همراه با تورم بالا که به جزء ثابت و همیشگی از زندگی اقتصادی ما تبدیل شده، فقط علامت بی‌ثباتی وعدم قطعیت می‌دهد. 

۳. مسائل اجتماعی

۳-۱. افزایش ۱۰میلیونی به جمعیت زیر خط فقر که در سال‌های تازه اتفاق افتاده، اتفاق‌ای زیاد مهم است و قاعدتا باید تبدیل به بزرگ‌ترین نگرانی نظام حکمرانی می‌شد. پیامد این اتفاق بزرگ را می‌توان در اعتیاد و طلاق و وقوع انواع جرم‌ها مورد شناسایی قرار داد. 

۳-۲. انتشار کردن اطلاعات با تواتر نسبتا زیاد که هر از چندی درمورد فسادهای رخ‌داده در زندگی مقامات سرزمین یا فرزندان آن‌ها صورت می‌گیرد، در کنار بنگاه‌داری‌های رانتی غیرخصوصی و غیردولتی، هنگامی با فشارهای سنگین اقتصادی که به زندگی مردم داخل می‌شود، همراه باشد، بنیان اندوخته اجتماعی نظام حکمرانی را از این هم سست‌تر می‌کند. پیمایش‌های انجام‌شده از نگرش‌های ایرانیان مشخص می کند که حالت اندوخته اجتماعی نظام حکمرانی در حضیض تاریخی خود قرار دارد. 

۳-۳. گسست‌های اجتماعی- فرهنگی حاضر بین جامعه به‌اختصاصی در بین جوانان، کاملا هشداردهنده و آتش زیرخاکستری است که هرچند با شعله‌ور شدن در سال۱۴۰۱، هشدارهای خود را داد، اما شواهد درمورد نحوه روبه رو با مساله فیلترینگ و موارد شبیه، مشخص می کند که این هشدارها به قدر کافی جدی گرفته نشده است. 

۴. جمع‌بندی

مشکلاتهای گوناگونی که در عرصه‌های روابط خارجی، اقتصاد و چالش‌های اجتماعی ذکر شد، در کنار یکدیگر، سرزمین را در موقعیتی خطیر قرار داده است. ماه‌های اینده و سال آینده می‌تواند گردنه‌ای پرپیچ و صعب‌العبور برای ایران گرامی باشد. اشتباه در تشخیص موقعیت می‌تواند هزینه‌های جبران‌ناپذیر تاریخی تشکیل کند. عبور از این گردنه، نیازمند تحلیلی واحد و عزمی یکپارچه در کل نظام تصمیم‌گیری سرزمین در گذر با حداقل هزینه از آن است. 

از نظر نگارنده این سطور، بزرگ‌ترین آفت نظام حکمرانی ما، وجود تحلیل‌های متفاوت راهبردی، همراه با دادن وزن‌های کاملا متفاوت به موضوعات، در بین مقامات مهم تصمیم‌گیرنده سرزمین است. مسائل سیاسی و امنیتی، در جزیره‌ای جدا، مسائل اقتصادی در جزیره‌ای دیگر و مسائل اجتماعی هم طبق معمول در جایی به او گفت و گو گذاشته نمی‌شود. جزایرِ مسائل سیاسی-امنیتی و اقتصادی نه تنها از هم جدایند، بلکه دارای رابطه سلسله مراتبی هم با یکدیگر می باشند. به این معنی که رویکردهای سیاسی-امنیتی دارای تفوق سازمانی بر رویکردهای اقتصادی می باشند.

 این شیوه از سازمان حکمرانی، نه‌تنها فاقد کارآیی در عبور دادن سرزمین از گردنه زیاد سخت اینده است و می‌تواند هزینه‌ای زیاد سنگین برای آینده سرزمین تشکیل کند، بلکه خطاهای محاسباتی راهبردی را هم نتیجه می‌دهد. نظام سازمانی حکمرانی در سرزمین ما به‌طوری است که مرکز و نهادی برای بازدید یکجای همه این مسائل در آن پیش‌بینی نشده است. عظمت مشکلات و ماهیت سیاسی –اجتماعی و اقتصادی آن‌ها ایجاب می‌کند که ابتدا به‌طور توامان، مسیر سیاسی بازشده و مطمعن اجتماعی ارتقا یابد تا امکان انجام اصلاحات اقتصادی فراهم شود. زمان‌ها است که راه‌حل‌های سیاستی بدون گره‌گشایی سیاسی، کارکرد خود را از دست داده است.

لذا قواعد حاکم بر نظام سیاسی ما، امکان برنامه‌ریزی تک‌قوه‌ای قوه مجریه را برای پرداختن به حل مشکلات اقتصادی فارغ از دو سپس دیگر سیاسی و اجتماعی سلب کرده است. به‌گفتن مثال، فکر کنید دولت تلاش کند تا فاصله بین نرخ‌های ارز را افت دهد. اما هنگامی اقتصاد مرتبا در معرض شوک‌های سیاسی خارجی است، طبیعتا حملات سیاسی کوششهای صورت‌گرفته را نقش بر آب می‌کند. 

سوال اساسی و زیاد مهم این است که فهرست مسائل ذکرشده در این نوشته یا موارد شبیه اکنون، به طور یکجا روی میز کدام مقام مسوول یا نهاد تصمیم‌گیر قرار دارد و درمورد آن‌ها آیا اکنون جایی برای چگونگی گذر از چالش‌های بحرانی اینده در ماه‌ها و سال آینده درحال برنامه‌ریزی هست یا نه؟ فهرست ذکرشده در این نوشته، به معنی واقعی کلمه، لرزه بر اندام انسان می‌اندازد و خواب را از چشم‌ها می‌رباید. هر مقام مسوولی تا یقین نشود که چگونگی‌عدم روبه رو با برخی از موارد از طریق دور راندن آن و چگونگی روبه رو با برخی دیگر از طریق عبور از آن اشکار شده است، نباید آرام گیرد. 

اما علائمی که دریافت می‌شود این چنین اهمیت و حساسیتی را نشان نمی‌دهد. پررونق‌ترین بازار در سرزمین ما، هم چنان، بازار دعواهای سیاسی و مشغول شدن به تخریب ظرفیت‌های درونیِ نظام سیاسی و نابودسازی مقدار ناچیز باقی‌مانده از اندوخته اجتماعی نظام تصمیم‌گیری است. کافی است فردی بازدید کند و ببیند در میانه این همه مشکلات هول‌انگیز، مشغله مهم سیاستمداران موثر ما چه بوده است. گروهی، همه تلاش خود را صرف ترغیب تصمیم‌گیرندگان به افتادن در عرصه درگیری‌های نظامی می‌کنند.

گروهی دیگر، به‌طور خستگی‌ناپذیر در تلاش برای برکناری فلان مقام مسوول و استعفای فلان مقام دیگر مسوول می باشند و عده‌ای دلواپسِ تاخیر در ابلاغ قانون حجابند. از نظر دیگر، در سطوح بالای دولت، تا این مدت راجع به رشد ۸درصد و اجرای برنامه هفتم سخن بگویید می‌شود و مجلس شورای اسلامی با جدیت و صرف زمان در حال بازدید بودجه‌ای است که گمان محقق شدن فروض مهم آن زیاد پایین است، گویی هرنهادی تلاش می‌کند خود را از مسائل مهم دور نگه داشته و به مسائل دست چندم مشغول کند. 

شدت دور بودن دغدغه‌های اکثر حکمرانان ما از مسائل مهم ذکرشده بعضا به اندازه‌ای است که گویی آن‌ها در کشوری دیگر مسوولیت دارند. لذا این نگرانی به‌وجود می‌آید که احتمالا سیاستمداران ما همانند به کوهنوردانی شده‌اند که در سرمای کوهستان، دچار سرمازدگی شده‌اند و در پی آن، به خواب رفته‌اند. این یادداشت هرچند زیاد تلخ نوشته شده است، اما امیدوارم تلخی آن، نیشتری باشد که این افراد را از خواب سرمازدگی بیدار کند.

 مردم ما حق دارند بدانند که نظام تصمیم‌گیری برای روبه رو با شرایطی که گمان وقوع آن زیاد زیاد است و زندگی آن‌ها را کاملا تحت تاثییر قرار می‌دهد، چه برنامه‌ای دارد. اگر نظام تصمیم‌گیری برای شرایط دشوار اینده، سندی در دست تهیه دارد، ملزوم است به جامعه اظهار کند که چطور قرار است از این چنین شرایط مهلکی خارج شویم.

 اگر به همین صورت پیش برویم، جامعه دچار پاندمی یأس خواهد شد که امیدوارم عواقب این پاندمی به‌طور واقعی فهمیدن شده باشد. زمان آن فرارسیده است که هرچه سریع تر، تصمیماتی هرچند تلخ، اما زیاد مهم و سخت گرفته شود. لحظه به خواب رفتن در حالت سرمازدگی، مرگ قطعی را در پی خواهد داشت. مواظب پاندمی یأس باشید.

دسته بندی مطالب

اخبار کسب وکار ها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

خبرهای فرهنگی

اخبار پزشکی

اخبار فناوری

[ad_2]

منبع