آیا آدم و حوا واقعاً وجود داشته اند؟_صبح سریع
[ad_1]
به گزارش صبح سریع
در ادامه، نگاهی به شواهد و نظریههای گوناگون درمورد باغ عدن و ربط آن با اغاز تمدن انسانی خواهیم داشت.
باغ عدن: از افسانه تا حقیقت
در کتاب مقدس، باغ عدن بهگفتن سرزمینی قشنگ و پرنعمت توصیف شده است. بر پایه روایت، رودخانهای از باغ عدن سرچشمه گرفته و به چهار شاخه تقسیم میشود: فرات، دجله، جیحون، و پیشون. با وجود شناختهشدن دجله و فرات در جغرافیای مدرن (واقع در عراق)، محل دقیق جیحون و پیشون هم چنان نامعلوم است.
یکی از معتبرترین نظریهها، باغ عدن را در منطقهای به نام «بینرودان» یا بینالنهرین قرار میدهد. این منطقه، که که بین دو رود دجله و فرات جای گرفته، امروزه شامل قسمتهایی از عراق، سوریه و ترکیه است.
بر پایه تحقیقات پروفسور اریک کلاین، باستانشناس دانشگاه جرج واشنگتن، این منطقه با توصیفات کتاب مقدس تطابق دارد. او در کتاب From Eden to Exile مینویسد: «این نظریه از نظر متنی منطقی به نظر میرسد، چون روایت کتاب مقدس باغ عدن را «در شرق» یعنی شرق اسرائیل معارفه میکند و رودخانههای دجله و فرات را نیز ذکر کرده است.»
بینالنهرین این چنین بهگفتن خاستگاه انقلاب نوسنگی شناخته میشود. در این دوران (۱۰ تا ۲۰ هزار سال پیش)، انسانها نخستین گیاهان و حیوانات را اهلی کردند. خاک غنی این منطقه، معروف به «هلال حاصلخیز»، شرایط مناسبی برای کشاورزی و راه اندازی نخستین سکونتگاههای دائمی فراهم کرد. پروفسور کلاین بر این باور است که این منطقه بهاختصاصی بعد از اختراع سیستم آبیاری در هزاره چهارم پیش از میلاد، به نوعی «بهشت کشاورزی» تبدیل شد.
شباهتهای اسطورهای: ربط داستانهای باستانی و کتاب مقدس

روایت خلقت در کتاب مقدس شباهتهای چشمگیری با اساطیر باستانی بینالنهرین، بهاختصاصی داستان سومری «انوما الیش»، دارد. این اسطوره، آفرینش آسمان و زمین را از آبهای اولیه روایت میکند که زیاد به توصیفات کتاب مقدس نزدیک است.
برخی از باستانشناسان بر این باورند که بهترین توضیح برای شباهت بین اسطوره سومری و داستان آفرینش در کتاب مقدس این است که این اسطوره در طول سالها منتقل شده و سرانجام در قرن دوم پیش از میلاد به اسرائیلیها رسیده است.
اگر این نظریه درست باشد، امکان پذیر داستان آدم و حوا بازتابی از یک روایت کهن درمورد اغاز تمدن انسانی در حوالی ایران امروزی باشد.
آدم و حوای ژنتیکی: ریشههای مشترک همه انسانها

باور به این که همه انسانها از یک زن و مرد اولیه (آدم و حوا) منشأ گرفتهاند، یکی از پایههای مهم داستان آفرینش در ادیان ابراهیمی است. اما شواهد علمی مشخص می کند که اگرچه این داستان در معنی سنتی خود درست نیست، برخی از عناصر آن امکان پذیر بر پایه حقیقتهای ژنتیکی و تاریخی توضیحپذیر باشد. در این قسمت، به یافتههای علمی درمورد «آدم کروموزوم Y» و «حوا میتوکندریایی» و دیدگاههایی درمورد امکان وجود یک زوج اولیه میپردازیم.
حوای میتوکندریایی
دانشمندان اعتقاد دارند که همه انسانهای زنده میتوانند DNA میتوکندریایی خود را به یک زن مشترک، موسوم به «حوای میتوکندریایی»، ردیابی کنند. این DNA که فقط از مادر به فرزندان منتقل میشود، نشاندهنده آن است که هر نسل از زنان، بهمرور زمان تعداد بسیاری از خطوط ژنتیکی زنانه را از دست داده است.
آدم کروموزوم Y
این چنین، مردان امروزی کروموزوم Y خود را از «آدم کروموزوم Y» به ارث بردهاند. این فرد، شبیه حوا میتوکندریایی، از نظر ژنتیکی نیای مشترک همه مردان زنده است.
محاسبه سن آدم و حوا ژنتیکی
در سال ۱۹۸۷، پژوهشگران با بازدید DNA میتوکندریایی ۱۴۷ نفر از نقاط گوناگون جهان، تخمین زدند که حوا میتوکندریایی نزدیک به ۲۰۰ هزار سال پیش در آفریقا زندگی میکرده است. مطالعات شبیه در سال ۲۰۱۳ نشان داد که آدم کروموزوم Y نیز نزدیک به ۱۸۰ تا ۲۰۰ هزار سال پیش زندگی کرده است.
آیا این دو نفر زوج بودهاند؟
نه. هیچ شواهدی وجود ندارد که این دو نفر در یک زمان یا مکان زندگی کرده باشند، چه برسد به این که زوجی بوده باشند که همه انسانها از آنها متولد شدهاند. آدم و حوا ژنتیکی تنها بهگفتن نیای مشترک ما شناخته خواهد شد و این ربط نتیجه احتمالات آماری است، نه یک مداخله الهی یا داستان تاریخی.
آیا علم میتواند با داستان کتاب مقدس سازگار باشد؟

برخی دانشمندان تلاش کردهاند روایت علمی و دینی را با هم تطبیق دهند. دکتر جاشوا سوا میداس، زیستشناس دانشگاه واشنگتن، معتقد است که هیچ مانعی علمی برای پذیرفتن این که انسانها از یک زوج اولیه منشأ گرفتهاند، وجود ندارد. او در مقالهای در نشریه Perspectives on Science and Christian Faith نوشته است که امکان پذیر همه انسانهای زنده از یک زوج خاص (آدم و حوا) که در کتاب مقدس به آنها اشاره شده، ریشه گرفته باشند.
با این حال، سوا میداس بر این مسئله پافشاری دارد که این فرضیه، وجود آدم و حوا را ثابت نمیکند. او تنها مشخص می کند که نظریههای تکاملی مانع از پذیرفتن این امکان نیستند.
پروفسور ویلیام لین کریگ، فیلسوف دانشگاه هیوستون، پا را فراتر میگذارد و معتقد است که آدم و حوا امکان پذیر نخستین انسانهای «واقعی» بوده باشند. او با منفعت گیری از معیارهایی همانند توانایی تفکر انتزاعی، برنامهریزی پیچیده، و منفعت گیری از نمادها، استدلال میکند که نخستین انسانها به گمان زیادً نزدیک به ۷۵۰ هزار تا ۱ میلیون سال پیش و بهگفتن طوری از انسان هایدلبرگی ظاهر شدهاند.
اگرچه این ادعا غیرممکن نیست، اما شواهد قطعی و مثبتی نیز اراعه نمیکند. حتی اگر انسان هایدلبرگی نخستین انسانها بوده باشند و انسانها از یک جفت واحد به وجود آمده باشند، دلیلی وجود ندارد که این جفت تنها انسانهای روی زمین در آن زمان بودهاند.
علاوه بر این، اگر آدم از گونه انسان هایدلبرگی بوده باشد، نمیتوانسته در مکانی که بهگفتن باغ عدن در عراق نظر شده، زندگی کرده باشد.
پذیرفتن این ایده که آدم و حوا حتی انسان خردمند هم نبودهاند، به گمان زیادً چالشهایی جدی برای برخی از متفکران محافظهکار مسیحی تشکیل خواهد کرد.
دسته بندی مطالب
[ad_2]