فرهنگ وهنر

سختی از بیرون به جشنواره و سازمان سینمایی علتشد امکان پخش «قاتل و وحشی» فراهم نشود / با قاطعیت اظهار می‌کنم اگر فیلم «پیر پسر» در قسمت مسابقه وجود داشت، همه جوایز مهم به این فیلم اهدا می‌شد / برای من حسی به وجود آمد که انگار جلسات هیأت داو_صبح سریع

[ad_1]
به گزارش صبح سریع

نزدیک به یک هفته از برگزاری چهل و سومین جشنواره فیلم فجر قبل اما او گفت و گو‌ها و حاشیه‌ها درمورد قضاوت قسمت مسابقه هم چنان ادامه دارد. از فردای همان شب اختتامیه برخی داوران گفتن کردند که قرار است یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار و در آنجا به سوال‌ها جواب داده شود که این اتفاق تا بحال رخ نداده و یکی از اعضای هیأت قضاوت هم در روزهای قبل اظهارنظرهای مختلفی در گفتگو با چند رسانه انجام داده است.  

 

در این راستا کمال تبریزی یکی از اعضاء هیات قضاوت برای جواب به سوال‌هایی درمورد چگونگی قضاوت فیلم‌ها در جشنواره فجر امسال صریح و بی‌تعارف درمورد برخی حاشیه‌ها و شایعه‌ها سخن بگویید کرد که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

 

چند روز از جشنواره فیلم فجر سپری شده و اظهارنظرها درمورد قضاوت هم چنان ادامه دارد. یقیناً حرف های می‌شد قرار است هیأت داوران یک نشست خبری داشته باشد که به نظر می‌رسد منتفی شده است!

 

بله، این نشست خبری لغو شد. در این زمان برخی از اعضای هیأت داوران برای اظهارنظر تحت سختی بودند و قرار می بود فردی هم سخن بگویید نکند تا اولا تب و تاب جشنواره و حاشیه‌های آن کم شود و سپس با عبور از اظهارنظرها در یک نشست خبری درمورد قضاوت سخن بگویید کنیم؛ اما انگار از آقای درستکار – با دقت به سابقه رسانه‌ای‌شان – انتظار می‌رفت که حتما اظهارنظر کند و ایشان مصاحبه‌هایی داشتند و نکاتی را نقل کردند که مطابق اصرار خودشان بر مبنای دیدگاه‌های شخصی بوده است؛ به این علت من هم قبل از این که داخل سخن بگویید‌های مهم قضاوت شوم، اصرار می‌کنم در این او مباحثه فقطً نظرات شخصی خود را به گفتن یک عضو هیأت داوران جشنواره گفتن می‌کنم که لزوماً به معنی نظر بقیه داوران نیست اما به این معنی هم نیست که آنها در مخالفت کامل با سخن بگویید‌های من باشند.

 

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصادی، ورزشی، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری و تکنولوژی را در وب سایت خبری صبح زود دنبال کنید.

به نظر می‌رسد قضاوت جشنواره امسال را باید یکی از پرحاشیه‌ترین قضاوت‌های تاریخ جشنواره دانست. یقیناً شما در دو قسمت داور بودید؛ یکی در قسمت مسابقه سینمای ایران (سودای سیمرغ) و فرد دیگر هم در قسمت تبلیغات. چه شد که شما در هر دو قسمت قضاوت کردید؟ آیا افراد فرد دیگر نبودند که تنوعی هم در ترکیب هیأت قضاوت وجود داشته باشد؟  

 

برای جواب به این سوال باید مقداری به عقب برگردم؛ یعنی به زمان انتخابات ریاست جمهوری. در آن مقطع زیاد از اطرافیان من در انتخابات شرکت نکردند ولی من حس می‌کردم که باید حتما شرکت کنیم تا بتوانیم تا جای ممکن تحول و تحولی را به وجود آوریم. سپس از انتخاب آقای پزشکیان و سپس از آن تمنا و تمایلی که در اکثریت مردم برای تحول در موقعیت سرزمین به وجود آمد، یک حس درونی داشتم که اگر فرصتی پیش آمد باید از آن منفعت گیری کنم چون اگر منفعت گیری نکنیم امکان پذیر در آینده پشیمان شویم. من معتقدم با وجود آنکه آیین‌نامه‌ها و قوانین هم جای خود را دارند، اما درست شدن امور به آدم‌ها بستگی دارد و اگر آن‌ها درست عمل نکنند، می‌توانند از روی همه قوانین عبور کنند. درواقع نباید فکر کرد اگر یک قانون خوب نوشتیم همه چیز درست می‌شود چون آن فردی که قانون را اجرا می‌کند زیاد تعیین‌کننده است. این باور من در شورای پروانه نمایش ‌جاری صدق می‌کند چون ما از همان آیین‌نامه دوران قبلی منفعت گیری می‌کنیم و با همان دستورالعمل، امکان نمایش برخی فیلم‌های توقیفی فراهم شد. حتی نمایش ها قسمت اختصاصی‌ جشنواره فجر هم بخاطر وجود افراد جاری در شورای پروانه نمایش می بود و اگر افراد قدیمی بودند باز هم آن فیلم‌ها در آرشیو می‌ماندند. بعد زیاد مهم است افرادی که می‌توانند در این سینما کاری انجام بدهند، آستین بالا بزنند.

 

در رابطه قضاوت هم من برهمین مبنا همکاری کردم و پذیرفتم. یقیناً به نظرم قسمت تبلیغات جشنواره باید مراسم جداگانه‌ای داشته باشد چون فرم عکاسی، طراحی پوستر و ساخت تیزر در سینما آن هم با وجود هوش مصنوعی تحول کرده و مدل قضاوت و قضاوت آن‌ها دیگر دِمُده شده است. باید وجود عکس و تیزر و تبلیغات در سینما شکل و فرایند فرد دیگر اشکار کند. در قسمت مسابقه مهم هم مسئولیت قضاوت را پذیرفتم چون این اولین دوره جشنواره بعد از یکسری اتفاق‌های ناگوار (به زعم من) است که تبدیل افول جشنواره شده می بود. به نظرم این حس به وجود آمده می بود که می‌توان جشنواره‌ای را برگزار کرد که همانند دوره‌های قدیمی آن باشد؛ ضمن آنکه تلاش آقای شاهسواری در پذیرفتن این همراهی موثر می بود و فکر می‌کنم زیاد‌های دیگر هم این حس را داشتند که پشتیبانی کنیم تا جشنواره‌ای برگزار شود که آن شور و اشتیاق و تمایل به دیدن فیلم‌ها و سخن بگویید کردن درمورد آن‌ها زنده شود. در این بین، قسمت اختصاصی جشنواره اتفاقی خوب و تعیین‌کننده می بود.

 

ولی همین قسمت اختصاصی بخاطر نمایش ندادن فیلم «قاتل و وحشی» به امتیازی منفی بدل شد.

 

متاسفانه این قضیه یک علت بیرونی داشت و سختی از بیرون به جشنواره و سازمان سینمایی علتشد امکان پخش «قاتل و وحشی» فراهم نشود. امیدوارم با رایزنی‌های بعدی بالاخره این فیلم نمایش داده شود و امید هم دارم که این اتفاق بیفتد. در این مسیر باید آیین‌نامه‌ها را تحول دهیم تا در حوزه جشنواره فضا بازتر شود. تقاضای آقای نعمت‌الله (کارگردان) این می بود که فقط در یک سکانس محدود فیلم «قاتل و وحشی» نمایش داده شود و واقعا نمایش آن بلااشکال می بود اما بخاطر یکسری حرکت‌ها این اتفاق نیفتاد و مانع تشکیل شد اما الان همه فکر می‌کنند که ای کاش فیلم را پخش کرده بودند چون هیچ اتفاقی نمی‌افتاد؛ همانطور که «پیر پسر» و «غریزه» را هم دیدیم و با وجود نگرانی‌هایی که برای اکران «پیر پسر» وجود داشت، خوشبختانه دیدیم که همه با هر نوع تفکری از فیلم تعریف کردند.

 

در این موارد همه چیز بر مبنای سلیقه است، همانند قضاوت، چون نهایتاً قضاوت شما درمورد یک فیلم تحت‌تأثیر سلیقه شما و حتی آن لحظه و موقعیتی است که در یک گروه چند نفره فیلمی را تماشا می‌کنید. یقیناً برخی دوستان درمورد قضاوت جشنواره امسال می‌انها گفتند هر هیأت قضاوت فرد دیگر می بود باز هم کم و بیش همین جایزه‌ها داده می‌شد در حالی که من معتقدم اصلاً و ابداً اینطور نبوده است و اگر گروه فرد دیگر داور بودند حتماً نتایج تحول می‌کرد. نامزدها و جوایز جشنواره چهل و سوم فیلم فجر اختصاصی این ترکیب قضاوت است و لاغیر. این اتفاق فقط برای امسال هم نیست. برای خود من در سال‌های قبل پیش آمده که فکر می‌کردم برخی فیلم‌های برنده شده، اصلا در حد و اندازه سیمرغ گرفتن نبودند.

 

روز ۱۰ بهمن همزمان با نشست خبری آقای شاهسواری (دبیر جشنواره) اظهار شد که هیأت داوران از هشت صبح همان روز جلسه قضاوت را اغاز کرده است. آن روز شرط و شروطی برای قضاوت نقل نشد و آیا غیبت بهرام رادان قضیه‌ای برای داوران تشکیل نکرد؟

 

من تجارب قضاوت بسیاری در جشنواره‌های داخلی و خارجی داشتم و به جرأت می‌گویم اولین بار می بود با دبیری روبرو شدم که اصلاً در قضاوت دخالت نکرد و وجود افراد دیگر در جلسات بجز بعضی اوقات یکی دو نفر، زیاد محدود می بود. آقای شاهسواری همان ابتدا انها گفتند که قصدی برای نظر دادن در رأی داورها ندارند اما اطلاعاتی را درمورد برخی فیلم‌ها از مرحله انتخاب تا حاشیه‌های احتمالی در اختیار ما گذاشتند. اولین او گفت و گو ما در جلسه هیأت داوران در روز نخست همین مسائل می بود و این که چطور به فیلم‌ها امتیاز دهیم. برای هیأت داوران دفترچه زیاد زیبایی طراحی شده می بود که همه فیلم‌ها با جزئیات و مشخصات در آن قید شده می بود و ما هم سپس از آنکه درمورد نحوه امتیازبندی به نتیجه رسیدیم، دیدن فیلم ها را اغاز کردیم.

 

یقیناً این را هم اشاره کنم که در قسمت انتخاب داوران دو مسئله قابل تأمل وجود داشت؛ اول این که آقای شاهسواری هنگامی با هر کدام از افرادی که می‌خواست به آن‌ها نظر قضاوت بدهد، تماس می‌گرفت، نمی‌او گفت که داوران دیگر چه افرادی می باشند. در همان تماس اول این طبیعی می بود که ما بپرسیم چه افراد فرد دیگر داور می باشند ولی ایشان اصلاً نام فردی را نمی‌برد و می‌او گفت اگر جوابت مثبت است، اسامی دیگر را می‌گویم چون دوست داشت در مسیر نهایی شدن ترکیبی که برای قضاوت انتخاب کرده می بود، مانعی تشکیل نشود؛ این اتفاق از نظر من دلنشین می بود. اما مسئله قابل دقت دیگر این می بود که ما رئیس هیأت داوران نداشتیم در حالی که این کار در زیاد تر جشنواره‌ها مرسوم است و امتیاز رئیس هیأت داوران در این است که رأی او ضریب اشکار می‌کند. متاسفانه جشنواره فجر طبق معمولً رئیس هیأت داوران ندارد در صورتی که می‌تواند داشته باشد و فردی که پیشکسوت است به گفتن رئیس هیأت داوران انتخاب شود.

 

درمورد انتخاب بهرام رادان هم باید بگویم که روز اول به ما انها گفتند نامبرده فردا به جمع قضاوت ملحق می‌شود ولی فردای آن روز یک نامه از طرف ایشان در جلسه خوانده شد که حرف های می بود به قضاوت نمی‌رسد. زیاد هم تلاش کردیم جایگزینی برای او در نظر بگیریم ولی حقیقت این است که تا بخواهید رایزنی کنید و دل فردی را به دست بیاورید که جانشین فرد دیگر شود زمان بسیاری می‌گذشت و نفر بعدی اصلاً نمی‌توانست همه فیلم‌ها را ببیند و با بقیه همراه شود، به این علت از خیر آن گذشتیم. یقیناً بهرام رادان به گمان زیاد می‌توانست سپس از چهار یا پنج روز به ما برسد ولی زیاد دیر می‌شد چون خود ما هم با مکافات توانستیم دیدن این همه فیلم‌ را به موقع همه کنیم. اصلاً یکی از معضلات جشنواره فیلم فجر همین است که تماشای فیلم‌ها توسط داورها دیر اغاز می‌شود و آن‌ها روزانه مجبورند سه یا چهار فیلم ببینند که این تعداد، برای تحلیل دقیق فیلم‌ها خوب نیست. بعضی اوقات یک فیلم را می‌بینی و دیگر نباید سپس از آن برای چندساعت فیلمی را تماشا کنی تا تاثییر خود را بر شما بگذارد ولی برای ما پیش می‌آمد که تا این مدت در حس و حال فیلم قبلی بودیم و سپس از یک سخن بگویید ۱۰ تا ۱۵ دقیقه‌ای ناچار بودیم فیلم بعدی را اغاز کنیم. این روال خودش به تنهایی صدمه زننده است اما چاره‌ای هم نیست. از قدیم همینطور بوده. کلاً جشنواره فیلم فجر یک جشنواره شتر گاو پلنگ است که هم جایزه زیاد دارد و هم فیلم؛ به این علت تعریف مأموریت آن از منظر هر کدام از هیأت داوران می‌تواند متفاوت باشد. جشنواره فجر همانند یک جشن است و اگر همانند جشن خانه سینما می بود که آثار اکران شده، قضاوت می‌شدند برسی بهتری از فیلم‌ها صورت می‌گرفت ولی این که هفت نفر بنشینند، تعداد بسیاری فیلم‌ اکران نشده را با جزئیات زیاد دقیق ببینند تا در قسمت‌های گوناگون آن ها را بازدید و قضاوت کنند، کاری سخت، شگفت، غریب و حتی غیرمنصفانه است. در این بین نباید فراموش کرد که مدل قضاوت به مدل فیلم‌ها هم برمی‌گردد چون اگر یک فیلم شاخص داشته باشیم همه جوایز را می‌توان به یک فیلم داد. در یک دوره‌ هم امکان پذیر بدون داشتن یک فیلم شاخص، چند فیلم وجود داشته که هر کدام دارای نقطه قوت منحصر به خود باشد. در این شرایط این که همیشه فکر کنیم بهترین فیلم جشنواره، باید چند جایزه بگیرد منطقی نیست. مسئله مهم دیگر که فردی به آن دقت نمی‌کند این است که در جشنواره فیلم فجر گفتن “بهترین فیلم” در واقع اشاره به “بهترین تهیه‌کننده” می کند یعنی جایزه به بهترین تهیه‌کننده تعلق می گیرد که در بازار آشفته جاری سینما سراغ ساختن چه موضوعی رفته است.

 

هیأت قضاوت ۶ نفره کار را سخت نمی‌کرد؟

 

در این مورد مشکلی نداشتیم چون مهم‌تر این می بود که اعضای هیأت داوران چه مقدار در نظرات شخصی تعصب نداشته باشند، با یکدیگر همراه باشند و سخن همدیگر را بشنوند. من قبلاً توانایی داشتم که در جشنواره‌ای یکی از اعضای هیأت قضاوت بر سر رأی خود برای یک فیلم چنان ایستادگی و دعوا می‌کرد که حتی سپس از رأی‌گیری هنگامی گزینه مورد نظرش انتخاب نمی‌شد، قهر می‌کرد و جلسه را ترک می‌کرد.

 

همانند شما که می‌گویند قهر کردید؟  

 

(با خنده)، نه آن نوشته چیز فرد دیگر می بود. در کل معتقدم اگر قرار باشد دعوایی اتفاق بیفتد، فرقی نمی‌کند که تعداد داوران زوج باشد یا فرد. خوشبختانه ما هیچ مشکلی نداشتیم هرچند پیش می‌آمد که آراء دو، سه فیلم برابر (سه به سه) می شد ولی با هم سخن بگویید می‌کردیم، ابعاد گوناگون را از منظر افراد مورد او گفت و گو قرار می دادیم یا حتی آینده سینما را در نظر می‌گرفتیم و یکدیگر را قانع می‌کردیم.

 

سپس از آخر اختتامیه اظهارنظرهای مختلفی درمورد رأی‌های هیأت داوران نقل شد و نوع قضاوت با برخی دوره‌های دیگر قیاس می‌شد. برخی اعتقاد دارند که این هیأت قضاوت جسارت انتخاب نداشته است. آیا واقعاً جسارتی در بین داوران وجود نداشت یا این که کیفیت فیلم‌ها کار را به جایی رساند که جوایز بین همه تقسیم شود؟

 

برای جواب به این سوال یک پیش‌بینی دارم اما پیش از گفتن آن چند مسئله را اشاره می‌کنم. اول این که فیلم «سونسوز» که آن را در روزهای اول قضاوت دیدیم زیاد دلنشین می بود و همه نسبت به آن حس خوبی داشتیم. احتمالا اگر داخل جزئیات فیلم شویم به لحاظ حرفه‌ای نکاتی قابل او گفت و گو باشد اما به طور کلی فیلم یک ترکیب درست و روان داشت. این فیلم فقط در قسمت کارگردانی کاندیدا شد چون در این قسمت قوت کافی داشت و برای مثال در قسمت فیلمنامه به نظرم بداهه‌ نقش پررنگ‌تری را ایفا می‌کرد. (اصرار می‌کنم این‌ نظر شخصی من است) ولی با این حال جایزه اختصاصی هیأت داوران را گرفت که جایزه مقداری هم نیست و جزء جوایز مهم جشنواره‌ها محسوب می‌شود. این فیلم حس درستی به ما منتقل کرد و داوران متفق‌القول بودند که این جایزه اختصاصی را برای «سونسوز» در نظر بگیریم، اما مجموعِ اثری که فیلم‌های دیگر روی داورها گذاشتند به این شکل نبوده است، بعد طبیعی است به سمتی نرویم که همه جوایز یا زیاد تر جوایز مهم را به یک فیلم بدهیم در حالی که با قاطعیت می‌گویم اگر «پیر پسر» داخل قسمت مسابقه شده می بود با همین هیأت قضاوت همه جوایز مهم شامل جایزه کارگردانی، جایزه‌های بازیگری، تدوین، فیلمبرداری و طراحی صحنه همه متعلق به «پیر پسر» می بود. به این علت نباید او گفت که هیأت قضاوت جسارت نداشت بلکه باید او گفت فیلمی وجود نداشت که داورها بخواهند جسارت نشان دهند واغلب جایزه های مهم را به یک فیلم بدهند. در «پیرپسر» حسن پورشیرازی به شکلی بازی کرده که نه قبل از آن این چنین توانایی از خود نشان داده و نه امکان پذیر سپس از آن برایش تکرار شود. من روزی که فیلم را دیدم به او زنگ زدم و گفتم واقعاً چطور این چنین نقشی را بازی کردی؟ چون اگر از نزدیک با او آشنا باشید می‌دانید که او زیاد آدم دل‌رحم، مهربان و تودل‌برویی است که در این فیلم به یک «هیولا» تبدیل شده است. عدم وجود فیلم‌هایی همانند «بی سروصدا» و «پیر پسر» یک بی‌عدالتی می بود که هر دو برای ممیزی شورای پروانه نمایش در سال‌های قبل یا حتی دوره تازه به رقابت جشنواره نرسیدند. فیلم‌های «پیر پسر» و «بی‌سر و صدا» می‌توانستند به قسمت مسابقه همراه شوند و جزء انتخاب‌های هیأت انتخاب بودند اما هر دو بخاطر مسائل قبلی که داشتند، نتوانستند در جشنواره امسال وجود داشته باشند.

 

شما «پیرپسر» را به واسطه عضویت در شورای پروانه نمایش دیدید؟ بقیه اعضای هیأت داوران هم آن را تماشا کردند؟

 

بله، من قبل از جشنواره فیلم را دیده بودم ولی هیأت قضاوت هم از سر کنجکاوی خواست تماشای فیلم را نقل کردند که این امکان برایشان هم فراهم شد.

 

آیا «پیرپسر» الان که در جشنواره نمایش داده شد، راحت‌تر مجوز اکران عمومی می‌گیرد؟

 

امیدوارم که همینطور باشد. متاسفانه یک مشکل بزرگ این است که قوانین را می‌نویسیم و بر پایه آن جلو می‌رویم ولی عدم ربط و تعامل مشکلاتی را به وجود می‌آورد همانند جدل این فیلم با وزارت ارشاد که انگار بابت شرکت در جشنواره‌های خارجی می بود. به نظرم وجود و ماهیت سازمان سینمایی بخاطر فیلمسازان است و اگر فیلمسازی وجود نداشته باشد نیازی به سازمان هم نخواهیم داشت!. به این علت باید با فیلمسازان تعامل کرد نه این که امر کنیم یا دستوراتی به آنان دهیم. در او مباحثه می‌توان به جای حذف کردن و صدمه زدن به یک پلان راه‌های فرد دیگر اشکار کرد. من معتقدم اگر با فیلمسازان سخن بگویید کنیم، تعداد بسیاری از مشکلات حل می‌شود چون در گفتگو فهمیدن متقابل حاصل خواهد شد. این مسئله زیاد اهمیت دارد چون لاجرم باید مدل های قدیمی و قدیمی را کنار گذاشت.  

 

مسئله فرد دیگر را هم می‌خواهم درمورد همین قسمت اختصاصی به سازمان سینمایی و دبیر آینده جشنواره پیشنهاد کنم، اکنون که قسمت اختصاصی در جشنواره تشکیل شده بهتر است آن را نگه داری کنیم. امکان پذیر حرف های شود که معلوم نیست سال آینده فیلم‌هایی داشته باشیم که شرایط نمایش در این قسمت را داشته باشند یا نه، ولی به نظرم می‌توانیم این قسمت را نگه داری کنیم تا فیلم‌های فیلمسازانی که تسلط آن‌ها بر سینما بر همه محرز شده و در سال‌های قبل هم سیمرغ‌ گرفته‌اند با تمایل خودشان آثارشان در قسمت اختصاصی نمایش داده شود. باید راه را برای جوان‌ترها باز کرد. این فقط یک نظر است چون برای مثالً فیلمسازی همانند آقای حاتمی‌کیا ثابت کرده که کارگردان قدرتمندی است و می‌تواند سرانجام یک فیلم را به حد کمال خود رساند. معلوم است که اگر او فیلم های بعدی را بسازد همیشه نامزد می‌شود ولی جشنواره می‌تواند متعلق به نسل بعدی باشد که زبان و گفتن تازه ای را در سینما اغاز کرده‌اند، همانند اکتای براهنی با «پیرپسر» یا فیلم‌هایی همانند «بچه مردم» و «شمال از جنوب غربی» که سازندگانشان توانایی‌های تازه را به کار گرفته‌اند. من می‌خواستم در مراسم اختتامیه مسئله‌ای را بگویم که بخاطر طویل شدن اعطای جوایز زمان نشد. می‌خواستم بگویم، اساتید سینما باید حواس خود را جمع کنند که این موج تازه در سینما اغاز شده و عنقریب از همه ما عبور خواهد کرد. لحن و زبان سینما در حال تحول است، مدل شخصیت پردازی در حال تحول است و اگر ما در همان الگوی‌های قدیمی بمانیم قطعا از نسل بعدی ناکامی می‌خوریم. به نظرم جشنواره فیلم فجر باید جشنواره کشف توانایی برای سینمای ایران باشد گرچه همه از بزرگ و کوچک سودای سیمرغ دارند و تلاش می‌کنند که جایزه بگیرند. بازیگرانی همانند شهاب حسینی بازی درجه یکی دارند و هنرشان در داخل و خارج ایران دیده شده است، در توانمندی مریلا زارعی و دیگران شکی نیست. بعضی اوقات فکر می‌کنم یک انجمن درجه‌ یک‌های سینما داشته باشیم که شامل هنرمندان بلامنازع سینما باشد و از این بعد آثار آنان در جشنواره قضاوت نشوند و میدان فجر اختصاصا به جوان‌ترها سپرده شود.

 

آیا این رویکرد از طرف شما در جلسه‌های قضاوت نقل شد و در نتایج اثرگذار می بود؟

 

نه، اینطور نبوده است که این چنین قضیه‌ای را نقل کرده باشم. آنچه توضیح دادم یک نظر برای آینده می بود. قضاوت ما برخلاف برخی اظهارنظرها بر این مبنا نبوده است که برای احترام به یک فیلمساز، جایزه بهترین فیلم را به او بدهیم و بقیه جوایز را به فیلم‌های دیگر. فیلمی که جایزه بهترین تهیه کننده را گرفت (قشنگ صدایم کن) واقعا از نظر هیئت قضاوت بهترین می بود. ما بر پایه نامزدها جایزه دادیم و آن‌هایی که در بین نامزدها نبودند اصلاً امتیاز نگرفتند. در برخی قسمت‌ها تعداد نامزدها هم زیاد تر می بود چون نمی‌شد آن‌ها را نادیده گرفت؛ همانند بازیگر نقش مهم فیلم «اسفند» در نقش شهید هاشمی که از نظر هیئت قضاوت در قیاس با دیگر فیلم شبیه (اشک هور) زیاد خوب و متفاوت می بود. در فیلم «۱۹۶۸» هم امیر نوروزی بازی اثرگذار و تعیین کننده داشت، یا لیندا کیانی با وجود نقش کوتاهش به خوبی از مسئولیت آن برآمده می بود. ‌ در قسمت بازیگری مکمل هم میرسعید مولویان در «ناتور دشت» مورد دقت داوران قرار گرفته می بود و به نظرم او می تواند از کشف‌های آینده سینما باشد.

 

اکنون که اسم بازیگران آمد، آیا با تعریف‌هایی که از توانمندی مریلا زارعی یا شهاب حسینی کردید، واقعاً بازی آن‌ها رأی نیاورد؟

 

به نظرم کاری که فریبا نادری در فیلم «شوهر ستاره» انجام داده، استثنایی می بود. من اصلاً ایشان را نمی‌شناختم و فقط شنیدم که در چند سریال بازی کرده‌اند ولی فیلم با کاری که او در ایفای نقش کرده، پیش می‌رفت. جذابیت فیلم هم همین نقش است و این که چه مقدار فیلمنامه آن در مدلی که برای این شخصیت نگاشته شده، خوب می بود. یقیناً این جا کارگردان هم تعیین کننده است ولی توانایی بازیگر هم درخشان به نظر می‌رسد. در توانمندی شهاب حسینی که هیچ شکی وجود ندارد و چندین دفعه این توانایی به اثبات رسیده است. بازی امین حیایی در «غریزه» و «قشنگ صدایم کن» درجه یک بوداما در کنار این دو، مصطفی وقتی تا به حال در این قامت دیده نشده می بود. او همان کاری را در فیلم «شمال از جنوب غربی» کرد که فریبا نادری در «شوهر ستاره» انجام داد. وقتی فهمیدن درستی از نقش داشت و جایزه بخاطر تلاشی که کرده می بود به او تعلق گرفت.

 

به نظر می‌رسد در هیأت قضاوت نوعی توازن برای رأی نهایی وجود داشته تا هم آثار پیشکسوتان سینما جایزه بگیرند و هم جوان‌ترها!

 

نه واقعاً این چنین تفکیکی در قضاوت نداشتیم. ما تقریبا تا آخرین روز سر همه جایزه‌ها اختلاف نظر و او گفت و گو داشتیم ولی تلاش کردیم آراء را تجمیع کنیم و به اقناء برسیم. به نظرم این هیأت قضاوت واقعاً عالی می بود که با وجود اختلاف‌نظرها، بعد از او گفت و گو و او مباحثه، نتیجه رأی گیری هر چه می بود از طرف همه پذیرفته می‌شد. باید اعتراف کنم که در بین اعضاء انتظار نداشتم که آقای ضرغامی اینقدر خوب همراهی کند. او به دور از این که فیلم‌ها توسط چه ارگان یا نهادی تشکیل شده‌اند، همه چیز را از منظر اجتماعی، جامعه و حتی کشوری نگاه می‌کرد ولی در رشته تخصصی نظر خود را موکول به نظر فرد متخصص هیأت قضاوت می‌کرد.  

 

ماجرای دعوا و قهر شما از هیأت قضاوت چه می بود؟ آیا همین نوشته علتشد که تاریخ اظهار نامزدها برای بار دوم تحول کند؟

 

(با خنده) من نه اهل قهر هستم و نه دعوا، اما اصل ماجرا بخاطر یک هراس و نگرانی می بود و اگر بخواهم راحت بگویم، حقیقت این است که برای من حسی به وجود آمد که انگار جلسات هیأت قضاوت شُنود خواهد شد و امکان درز اطلاعات وجود دارد. این حس علتشد اظهار نامزدها برای احتیاط، سریعتر اظهار نشود که برای فیلم‌های روز آخر هم بهتر می بود. سپس از آن ما شرایطی را تشکیل کردیم که در رأی‌گیری برای تعیین نامزدها زیاد متکی به صدا نباشیم و زیاد تر با ایما و اشاره کار را پیش بردیم. من دلواپس شدم که نکند آراء، نظرات و او گفت و گو‌های ما مخفی نماند. من هیچ جلسه‌ای را ترک نکردم ولی نگرانی خودم را نقل کردم و دلنشین می بود که همان هم به شکل دعوا به بیرون درز کرد، یقیناً اعتراض من علتشد سخت‌گیری زیاد تر و ورود افراد به جلسه قضاوت محدودتر شود. در جشنواره‌های مهم دنیا، داورها را قرنطینه می‌کنند تا همه چیز محرمانه بماند. ما هم در جلسه نهایی تلفن‌های همراه را بیرون گذاشتیم!  

 

دلنشین است که برای فیلم‌های که در روز آخر در برج میلاد به نمایش درآمد، اتفاق‌های جالبی رقم خورد و فیلمی که چندان مورد پسند سینمای رسانه نبوده است، در رشته‌های بسیاری نامزد جایزه شد.  

 

قضاوت واقعا سلیقه است. هر داور با همه مشخصات، علائق و سلایقی که دارد تصمیم می‌گیرد. از نظر من که عضو این هیأت قضاوت بودم جایزه‌ها به بهترین شکل اهدا شدند. یقیناً اگر فیلم «پیر پسر» در جشنواره می بود اصرار می‌کردم که همه جوایز مهم به آن فیلم داده شود. به هرحال این نظر ماست و اگر داوران تحول کنند همه نامزدها و جوایز امکان تحول خواهند داشت. در هر صورت اگر برخی‌ها خود را جای سازندگان «غریزه» و «پیر پسر» بگذارند که مانع ها متعدد علتشد در دایره قضاوت قرار نگیرند، دیگر جایی برای او گفت و گو عدل باقی نمی‌ماند، همانطور که مصطفی وقتی به درستی او گفت که اگر حسن پورشیرازی می بود جایزه به هیچ کدام از ما نمی‌رسید.

 

نظر هیأت داوران درمورد فیلم‌های کمدی جشنواره چه می بود؟

 

این تحلیل شخصی من است که می‌گویم، متاسفانه آنقدر فیلم‌های کمدی سال های تازه بی‌آبرو شده‌اند و خودشان حیثیت خودشان را به باد داده‌اند که دیگر از طرف مردم هم تمایلی به دیدن فیلم‌های کمدی در جشنواره دیده نمی‌شود، طوری که هنگامی او گفت و گو فیلم کمدی می‌شود این فکر به وجود می‌آید که با اثری فاقد قیمت‌های هنری و فقط برای سرگرمی مواجهیم. یقیناً رضا عطاران در فیلم «صددام» به نظر من زیاد بی‌نقص بازی کرده در حالی که یک کمدی دیگر از وجود بازیگرش صدمه دیده می بود. با این حال کمدی‌ها آنقدر دم دستی شده‌اند که دیگر نمی توانند مخاطب را جذب ویژگی های واجد قیمت کنند و حتی در آراء مردمی هم رتبه‌ای کسب نمی‌کنند!.

 

قضاوت و جمع‌بندی نهایی چه روزی انجام شد؟

 

نزدیک به ظهر روز ۲۲ بهمن‌ماه جلسه نهایی را اغاز کردیم و با دقت به اعتراض قبلی من، رأی‌گیری را مخفی و در سکوت انجام دادیم. به نظرم روش خوبی هم می بود. سپس از گفتگوی مفصل در رابطه نامزدهای هر قسمت، اسامی کاندیداها را شماره‌بندی می‌کردیم و هر یک از داوران با اشاره عدد مورد نظر خود را اظهار می کرد! واقعا تلاش کردیم تا آرای قضاوت مخفی بماند و در نتیجه ناظر بودیم که زیاد تر سینماگران در مراسم اختتامیه وجود داشتند.

 

فکر نمی‌کنید اگر هیأت داوران بیانیه می‌داد حاشیه‌های کمتری به وجود می‌آمد؟

 

طبق معمولً هیأت داوران بیانیه نمی‌دهند و بهترین راه همین است که کنفرانس مطبوعاتی گذاشته شود. ما باید چهره جشنواره را عوض کنیم و درست‌تر این می بود که یک روز بعد از اختتامیه یک کنفرانس مطبوعاتی با وجود داوران برگزار می‌شد چون هیچ قضیه مخفی نداریم، با فردی هم دعوا نداریم. معتقدم جشنواره دیگر برای نسل سپس از ماست. و باید چشم به راه شاهکارهای متفاوت و درخشان از نسل آینده سینمای ایران باشیم.

 

 

 

 

 

 

دسته بندی مطالب

اخبار کسب وکار ها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

خبرهای فرهنگی

اخبار پزشکی

اخبار فناوری

[ad_2]

منبع