درون و بیرون انیمیشنی بر پایه توانایی شخصی کارگردان/هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند_صبح سریع

هیئت ملی بازبینی و انستیتوی فیلم آمریکا از درون و بیرون به‌گفتن یکی از ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۱۵ یاد کردند. این فیلم ۸۵۸٫۸ میلیون دلار در سراسر جهان فروخت و به گفتن هفتمین فیلم پرفروش سال ۲۰۱۵، اکران سینمایی خود را به آخر رساند. این چنین در هشتاد و هشتمین دوره جوایز اسکار نامزد دو جایزه می بود که در نهایت اسکار بهترین فیلم پویانمایی را برنده شد.

اما این پیروزی مرهون چیست؟

درون و بیرون کاوش درونی ذهن دختر جوانی به‌نام رایلی را جستوجو می‌کند که خود را با نقل مکان خانواده‌اش وفق می‌دهد، همان گونه که پنج احساسش افکار و اعمال او را کنترل می‌کنند.

پیت داکتر ایده مهم فیلم درون و بیرون را بر پایه احساسات و ازمایش ها خودش در سنین نوجوانی که بخاطر نقل مکان به سرزمین دانمارک دچار تشویش‌های اجتماعی شده می بود نوشت.

نیازی که اختصاصی یک نسل نیست

نگاه عمیق به مسائل انسانی یکی از نقاط قوت درون و بیرون محسوب می‌شود. ماجراهایی که شخصیت نوجوان داستان سپری می‌کند، اختصاصی به یک نسل یا کودکان یک سرزمین نیست.

 داکتر زیاد تر تشویش‌های خود را با کشیدن نقاشی تسلی می‌داد که  در نهایت علتورود او به حرفه انیمیشن‌سازی شد. در سال ۲۰۰۹ پیت داکتر فهمید تغییرات حرکت دختر یازده ساله خود شد که شباهت بسیاری به کودکی خودش داشت و برای همین تصمیم گرفت فیلمنامه‌ای با نوشته احساسات انسان‌ها بنویسد. اما کار نوشتن فیلم‌نامه گره خورد و پیت داکتر دچار افسردگی شد. او می‌ترسید هیچ‌زمان نتواند فیلم‌نامه را همه کند و مهم‌تر این که از پیکسار اخراج شود.

 برای همین او سفری طویل بدون خانواده و دوستانش اغاز کرد و به این فکر افتاد که دلش بیشتر از همه برای چه چیز پیکسار تنگ خواهد شد که جواب آن دوستان و همکارانش می بود. همین نتیجه‌گیری علتشد او قطعه گمشده فیلم‌نامه را اشکار کند که پایه‌گذار اتفاقی مهم در داستان شد. ساخت فیلم با ۴۵ انیماتور بیشتر از دو سال طول کشید. داکتر شخصاً بر همه مرحله های ساخت انیمیشن نظارت داشت.

مطلب درون و بیرون به کودکان

رالی قرار است در این داستان با احساسات مختلفی از جمله نشاط، غم، خشم، هراس و انزجار با حقیقت‌های زندگی روبه رو شود.

اما سپس از کلنجار رفتن در بین احساسات گوناگون در یک صحنه برای اولین بار، گوی‌های خاطرات را با ترکیب رنگ‌های گوناگون می‌بینیم. اکنون همه احساسات می‌فهمند که مسیر درست، در کنار هم بودن است. نه سرکوب کردن یکدیگر. یقیناً فقط احساسات رایلی نیستند که به این نتیجه رسیده‌اند، بلکه شخصیت‌های حاضر در ذهن پدر و مادر او هم به این نظر می‌رسند. و می‌بینیم که همه شخصیت‌ها صورت خود را به رنگ یکسانی رنگ کرده‌اند.

هر چند داستان درون و بیرون، درون سر یک کودک اتفاق می‌افتد اما توانایی‌ای است عمومی ‌در روبه رو انسان با احساسات گوناگون خود.احتمالا به همین علت است که این انیمیشن محدودیت سنی ندارد و مورد پسند کوچک و بزرگ است.