۱۰ فیلم برتر سینمای آسیای شرقی/ عکس_صبح سریع

در حقیقت فیلم‌های فرد دیگر نیز از کشورهای آسیای شرقی وجود دارند که در کنار «انگل»، مجموعه‌ای از بهترین فیلم را شکل خواهند داد. فیلم‌هایی همانند «قطار بوسان» و «زندگی‌های قبل» که در زمان اکران عمومی در جهان سر و صدای بسیاری تشکیل کردند. در ادامه نگاهی به برخی از بهترین فیلم ‌های سینمای آسیای شرقی خواهیم داشت.

فیلم سینمایی «پیرپسر» (۲۰۰۳)

کابوس «اوه ده سو» دراواخر دهه ۸۰ میلادی اغاز می‌شود. وقتی که برای مستی توسط پلیس بازداشت می‌شود و در انتظار وثیقه به زندان می‌رود. با این حال وقتی که دوستش وثیقه را می‌آورد، او توسط گروهی ناشناس دزدیده می‌شود و هنگامی که چشمانش را باز می‌کند، خود را در اتاقی فرسوده زندانی می‌بیند. «اوه ده سو» با این سوال رو به‌روست که چه فردی آنقدر از او تنفر دارد که به مرگ ناگهانی راضی نیست و می‌خواهد او را عذاب دهد؛ فردی که یک پیمانکار جنایی را برای زندانی کردنش به زمان پانزده سال استخدام کرده است.

«اوه ده سو» سپس از این زمان از زندان آزاد می‌شود و اتفاقاتی که در این پانزده سال ندیده همانند به یک مونتاژی سریع تصویری از جلوی چشمانش عبور می‌کند. اتفاقاتی همانند فرو ریختن دیوار برلین، مرگ «پرنسس دایانا»، پیروزی کره جنوبی در ورزش… چند روز سپس از آزادی، دیگران او را تشویق می‌کنند تا به جستوجو فردی بگردد که علتسال‌های طویل زندان بوده است و انتقام بگیرد.

«پیر پسر»، نشانه‌های از رمان‌های «کافکا» دارد که درهر لحظه خشونت و وحشت رابه مخاطب مشخص می کند. در نهایت کاراکتر «اوه ده سو» می‌فهمد که زندانی شدنش در بزرگسالی ریشه در دوران نوجوانی دارد. وقتی که او به راحتی به دیگران صدمه می‌زد.

فیلم سینمایی روزهای بهتر (۲۰۱۹)

این فیلم در رابطه یک دختر نوجوان به نام «چن نیان» است که دائما در مدرسه مورد آزار و اذیت همکلاسی‌هایش قرار دارد. ماجرای آزار و اذیت از جایی اغاز می‌شود که یکی از دانش‌آموزان مدرسه برای قلدری بقیه خودکشی می‌کند و «چن نیان» ناظر این اتفاق بوده است. اکنون گروه قلدر مدرسه «چن نیان» را به گفتن مقصد بعدی اذیت می‌کنند، اما ورود یک مرد به نام «شیاو بای» همه چیز را تحول می‌کند.

آشنایی آنها به روزی برمی‌گردد که «چن نیان»، او را از دست خلافکارها نهان می‌کند. در روبه رو از «شیاو بای» می‌خواهد تا از او در مدرسه محافظت کند. چرا که مدرسه و قبولی در دانشگاه را تنها راه رفتن به پکن می‌داند. محافظت «شیاو بای» از «چن نیان» تا جایی ادامه اشکار می‌کند که او سپس از قبولی در دانشگاه، اکنون یکی از بهترین معلم‌های منطقه شده است.

«روزهای» بهتر» پر از صحنه‌های بصری خیره‌کننده از مناطق روستایی هنگ‌کنگ است. فیلم یک داستان عاشقانه کلیشه‌ای نیست و مخاطب یک رابطه عاشقانه را بین کاراکتر به وضوح مشاهده نمی‌کند. با این حال فداکاری «چن نیان» و «شیاو بای» برای یکدیگر به خوبی احساسات آنها را به تماشاگر مشخص می کند.

فیلم سینمایی «هیچ کس نمی‌داند» (۲۰۰۴)

«آکیرا» پسری دوازده ساله سپس از این که مادرش خانه را ترک می‌کند، ناچار می‌شود از خواهر و برادر کوچکترش مراقبت کند. او در حالی که مواظب اعضای خانواده است باید با چالش بزرگ‌تری یعنی صاحبخانه نیز دست و پنچه نرم کند. چرا که پیرمرد صاحب خانه فقط اجازه وجود یک بچه را به آنها داده است. کارگردان ژاپنی با حوصله و دقت، زندگی مخفی و پنهانی کودکان را به عکس می‌کشد؛ کودکانی که نقش بزرگسال را به مسئولیت گرفته‌اند.

در حقیقت کارگردان در هر لحظه تماشاگر را همراه قصه می‌کند تا زندگی بچه‌ها را نشان دهد. بچه‌ها تبدیل به انسان‌هایی شده‌اند که تلاش می‌کنند تا حد امکان شکل یک زندگی خانوادگی را نگه داری کنند؛ حتی هنگامی آپارتمانشان هر روز فرسوده‌تر می‌شود. در نهایت بچه‌ها کودکانی تنها می باشند که انگار خارج از جهان دیگران زندگی می‌کنند و گویی همه دنیا آنهارا فراموش کرده‌اند.

فیلم سینمایی «زندگی های قبل» (۲۰۲۳)

«نورا» و «هه سونگ» در دورزان کودکی دوستان صمیمی بودند اما سپس از مهاجرت خانواده«نورا» از کره جنوبی، آنها از هم جدا شدند و تا سال‌ها از هم خبر نداشتند. ۲۰ سال سپس مجدد «هه سونگ» سر راه «نورا» قرار می‌گیرد تا مفهوم جدیدی از زندگی نشان دهند. این فیلم درمورد عشق از دست رفته دوران کودکی و مهاجرت است. این که مهاجرت گونه حقیقت های ذهنی انسان‌ها را تحول می‌دهد.

«هه سونگ» انتظار داشت تا «نورا» همان دختر ساده‌ای باشد که در ذهن داشت اما این شخصیت تبدیل به انسانی خارج از قاعده ذهنی «هه سونگ» شده است. «روزهای قبل»، فیلم پیچیده‌ای است که به شکلی غافلگیر کننده ساده به نظر می‌رسد. در نهایت فیلم مشخص می کند که انسان‌ها در طول زمان ناگزیر، با احساسات عمیق از دست دادن رو به‌رو خواهند شد.

فیلم سینمایی «خواهر کوچک ما» (۲۰۱۵)

این فیلم روایتگر زندگی سه خواهری است که سپس از مرگ مادرشان با هم زندگی می‌کنند. ماجرا از جایی آغازمی‌شود که آنها خبر مرگ پدر را خواهد شد. پدری که سال‌ها است از او خبر ندارند. آنها وقتی که برای مراسم تشییع جنازه پدرشان به شهر فرد دیگر می‌روال با خواهر ناتنی خود رو به‌رو خواهد شد. دختری که با مرگ پدرش فردی مسئولیت او را قبول نمی‌کند.

سه خواهر،تصمیم می‌گیرند خواهر ناتنی را کنار خود نگه‌دارند. تصمیمی که مسئولیتی سخت و تازه برای آنهاست. «خواهر کوچک ما»، بدون هیچ پیش عرصه و قضاوتی، تصویری از دخترانی را اراعه می‌دهد که در نبوده است پدر و مادر با مشکلاتهای روحی و عاطفی درگیرند.در عین حال مشخص می کند که چطور ورود یک نفر می‌تواند سرنوشت دیگران را تحول دهد.

فیلم سینمایی «یکی بعد از فرد دیگر» (۲۰۰۰)

این فیلم تایوانی، تصویری است از سه نسل یک خانواده موفق تایوانی که دچار حسرت‌ها و تردیدهای عمیقی درمورد مقصد زندگی‌اند. «یکی بعد از فرد دیگر» با یک عروسی اغاز می‌شود و با مرگ به پایان می‌رسد. در این بین مخاطب زندگی آدم‌های مختلفی را می‌بیند و همراه با آنها احساسات متناقضی را توانایی می‌کند. دوربین به تک تک کاراکترها نزدیک می‌شود و داستان زندگی آنها را به عکس می٬کشد.

با این حال «یانگ یانگ»، پسر کوچک هشت ساله با اهمیت ترین نقش در این فیلم را دارد. هیچ یک از کاراکترها او را جدی نمی‌گیرند، این در حالی است که «یانگ یانگ» همه چیز را فهمیدن می‌‌‌‌‌‌کند و می‌فهمد. نامه او بر سر مزار مادربزرگش را می‌توان نقطه عطف داستان دانست. وقتی که با لحن کودکانه‌اش در رابطه آرزوهای از دست رفته و آینده سخن بگویید می‌کند. در واقع فیلم به جستوجو این است که نشان دهد زندگی ترکیبی از نشاط و غم است، همانند مادربزرگ که هم لحظه نشاط را در زندگی دیده و هم غم را و در نهایت با اسایش در کنار خانواده می‌میرد.

فیلم سینمایی «هارمونیوم» (۲۰۱۶)

داستان درمورد مردی به نام «توشیو» است که زندگی آرامی را در کنار خانواده دارد. با این حال ازاد شدن دوست قدیمی‌اش به نام «یاکاسا» از زندان همه چیز را به هم می‌ریزد. «توشیو» با اکراه دوستش را در خانه می‌پذیرد، تصمیمی که در زمان کوتاهی زنجیره‌ای از اتفاقات غیر قابل برگشت را رقم می‌زند. داستان در طول نمایش با ریتمی ثابت پیش می‌رود اما کارگردانی و فضای بصری «هارمونیوم» علتشده تا در هر دقیقه فیلم برای مخاطب دلنشین باشد.

این فیلم یک تریلر روانشناختی است که فروپاشی تدریجی یک خانواده را به عکس می‌کشد.در عین حال درمورد گره‌ای رازآلود است که آرام آرام می‌شود و مرگ خانواده را رقم می‌زند.

فیلم سینمایی «دزدان فروشگاه» (۲۰۱۸)

«اوسامو» و همسرش «نوبویو» به همراه خانواده در یک کلبه کوچک زندگی می‌کنند. آنها هر روز سخت تلاش می‌کنند تا هزینه‌های زندگی را بپردازند، اما پول چندانی به خانه نمی‌‌‌‌‌آورند. در نهایت آن‌ها چاره‌ای ندارند که دست به دزدی بزنند. این فیلم اثری در ژانر روان‌شناختی است که از نظر نوع ساختار هیچ شباهتی به این سبک ندارد. داستان «دزدان فروشگاه» به کندی پیش می‌رود و تغییرات آرام و نامحسوس رخ خواهند داد اما فیلم پایانی تکان دهنده و شگفت انگیز برای مخاطب دارد.

این چنین این فیلم بر پایه یک داستان واقعی ساخته شده و یک عکس رئالیستی از جامعه ژاپن مشخص می کند. در حقیقت «دزدان فروشگاه» داستان گروهی از انسان‌های صدمه دیده است که چیزی برای از دست دادن ندارند و برای زنده ماندن دست به هر کاری می‌زنند.

فیلم سینمایی «قطار بوسان» (۲۰۱۶)

فیلم درمورد مردی به نام «سوک وو» است که سپس از طلاق با دخترش «سو آن» در سئول زندگی می‌کند. ماجرا از جایی اغاز می‌شود که «سو آن» می‌خواهد در روز تولدش مادر خود را در شهر بوسان ببیند. به همین علت او به همراه پدرش سوار قطاری سریع السیر به مقصد بوسان خواهد شد. آنها سفری را اغاز می‌کنند که هیچ زمان فراموش نخواهد کرد.

با دعوا زامبی‌ها به قطار قصه، عوض می‌شود. «سوک وو» به گفتن پدر هر کاری می‌کند تا در بین دعوا و هرج‌مرج قطار دخترش را نجات دهد. نمود‌های بصری فیلم علتشده تا فیلم برای مخاطب دلنشین به نظر برسد و از تماشای زامبی‌های ترسناک خسته نشود. در عین حال تعداد صحنه‌های خشونت و خونریزی با این که کم بودند اما به درستی اجرا شده‌اند. این چنین هر چه فیلم جلوتر می‌رود، شخصیت‌ها به رشد و تکامل می‌رسند. رابطه «سوک وو» و دخترش در طول فیلم به طور مداوم پیشرفت می‌کند و به یک آخر بندی غیر منتظره می‌رسد.

فیلم سینمایی «انگل» (۲۰۱۹)

این فیلم داستان دو خانواده با فاصله طبقاتی است که در دو سر طیف جامعه قرار دارند. خانواده‌ای فقیر که برای منفعت گیری از اینترنت رایگان چاره‌ای جز نشستن در سرویس بهداشتی ندارند و برای رهایی از سوسک‌ها و موش‌ها مجبورند پنجره‌ها را باز کنند تا سم‌های منفعت گیری شده در خیابان، به خانه آنها هم برسد. در روبه رو خانواده که در پولدارترین منطقه سئول زندگی می‌کنند و به بهترین امکانات دسترسی دارند.

ماجرا از جایی اغاز می‌شود که دختر خانواده فقیر با نام «کی وو» به گفتن معلم خصوصی دختر خانواده پولدار استخدام می‌شود؛ یقیناً این استخدام با مدرک جعلی صورت می‌گیرد. وقتی که او داخل خانه می‌شود، می‌فهمد که این خانواده به شدت به کارکنانش وابسته است. «کی وو»، نقشه‌ای می‌کشد تا همراه خانواده فقیر خود جانشین کارمندان مهم شوند. «انگل»، در جهان مبتنی بر نابرابری لایه‌های عمیقی از تضاد بین خانواده ها را در یک جامعه مشخص می کند. در عین به مخاطب این زمان را می‌دهد تا کاراکترها را قضاوت کنند.