۵ کاری که هر روز هوش ما را کمتر میکنند_صبح سریع
[ad_1]
به گزارش صبح سریع
ضریب هوشی کاملاً بر آنچه واقعاً از مغزمان خارج میشود تمرکز دارد. این ترکیبی عملی از کارکرد شناختی، کارکرد اجرایی، هوش سیال و جنبه کاربردی هوش در دنیای واقعی است که به آنچه استرنبرگ امکان پذیر «هوش موفق» بنامد، اشاره دارد.
هنگامی روی انتخابهای عملی که تفکر ما را تیزتر یا کندتر میکنند تمرکز میکنیم، میبینیم که مقدار بسیاری از نتیجه در دستان خودمان است.
خود تخریبی چیز جدیدی نیست. هدایت خودمان به سمت عادتهای هوشمندانهتر با شناسایی آنچه ما را عقب نگه میدارد، اغاز میشود. از این نظر، خودآگاهی بهترین پادزهر است – به همین علت است که در اینجا، نگاهی به گالری اشتباهات ذهنی افراد خودسر میاندازیم و با پنج مورد از رایجترین اشتباهات تکراری که مانع از تبدیل شدن ما به بهترین نسخه از خودمان خواهد شد، اغاز میکنیم.
۵ نادرست ذهنی بزرگ که تعداد بسیاری از ما مرتکب میشویم
۱. ما مغز را به گفتن یک عضله برای تمرین دادن در نظر نمیگیریم
تا بحال، عادتی که علتکاهش در عملکرد میشود، درنظرگرفتن مغز به گفتن یک چیز ثابت است. روانشناسان این را، نظریه نهادی هوش مینامند، که به سادگی به این باور اشاره دارد که توانایی، ذاتی و تغییرناپذیر است. جانشین مؤثرتر، یعنی دیدگاه افزایشی یا رشدمحور، با هوش به گفتن چیزی که میتواند از طریق تلاش و استراتژی ساخته شود، حرکت میکند.
یکی از قابل دقتترین شواهد این نوشته مربوط به بلکول و همکارانش است، که به دانشآموزان دوره راهنمایی آموختند که هوش میتواند همانند یک عضله رشد کند. در طول سال، نمرات ریاضی آن دانشآموزان به طور مدام بهبود یافت، در حالی که همسالانی که به نحوه فکر موجودیت پایبند بودند، نمره ثابتی کسب کردند. همه مغزها با برنامه درسی یکسان روبرو شدند؛ تنها تفاوت این می بود که آن مغزها چطور در رابطه پتانسیل خود با خودشان «سخن بگویید» میکردند.
دلنشین است که سناریوی درونی که ما اجرا میکنیم میتواند به معنی واقعی کلمه، مسیر کارکرد ما را تحول دهد. متاسفانه تعداد بسیاری از ما تا این مدت طوری حرکت میکنیم که انگار سقف ذهنیمان ثابت است، در حالی که درهای پیشرفت کاملاً باز است و ما حتی فهمید آن نمیشویم.
۲. ما مغزمان را از خوابی که نیاز دارد محروم میکنیم
دههها تحقیق مشخص می کند که خواب چیزی فراتر از یک استراحت ساده است. خواب وزن تکاملی عمیقی دارد و حتی در برخی از سادهترین اشکال حیات شناختهشده، همانند عروس دریایی وارونه (کاسیوپیا) که با وجود نداشتن مغز، میخوابد، نیز دیده میشود.
خواب وقتی است که مغز آنچه را که در طول روز آموخته است، تمرین، ترمیم و بازسازی میکند. اگر خوب و کافی نخوابیم، عملکردمان به روشهای قابل اندازهگیری افت مییابد، به طوری که کارکرد اجراییمان کند میشود و تصمیمگیریمان دچار تزلزل میشود.
در یک مطالعهی EEG، زینگ و همکارانش دریافتند که ۲۴ ساعت محرومیت از خواب، تأخیر و زمان عکس العمل را به طور قابل توجهی افزایش میدهد که نشانگر راحتی از کندی شناختی است. تحقیقات دیگر مشخص می کند که حتی محدودیت خواب متوسط شبانه، دقت، حافظهی کاری، خلق و خو و قضاوت را مختل میکند.
به این علت جای شگفتی نیست که خواب برای سلامت تعداد بسیاری از گونهها الزامی است. مغز ما با ریتم یک ساعت درونی هماهنگ است و اگر زیاد تر با آن هماهنگ باشیم، زیاد بهتر خواهیم می بود.
۳. ما الکل مینوشیم
احتمالا الکل بارزترین شکل خود تخریبی باشد.
هر فردی که بیشتر از یک لیوان شراب نوشیده باشد، میداند که چطور تفکر تحت تأثیر آن تحول میکند، اما صدمه میتواند زیاد عمیقتر از آنچه انتظار داریم باشد.
یافتههای تازه جاستو و همکارانش مشخص می کند که مصرف هشت یا زیاد تر نوشیدنی الکلی در هفته با نشانگرهای آشکار صدمه مغزی مرتبط است. در یک مطالعه بزرگ مبتنی بر کالبدشکافی بر روی ۱۷۸۱ نفر، گمان ابتلا به ضایعات عروقی مغز همانند تصلب شرایین هیالین در مصرفکنندگان قهار ۱۳۳ درصد زیاد تر می بود؛ حتی گمان ابتلا به این ضایعات در مصرفکنندگان قهار اسبق در قیاس با افراد غیر قهار، ۸۹ درصد زیاد تر می بود. گرههای تاو، از نشانههای بیماری آلزایمر، در مصرفکنندگان قهار ۴۱ درصد و در مصرفکنندگان قهار اسبق ۳۱ درصد زیاد تر می بود.
به این ترتیب، به نظر میرسد که حتی مصرف متعادل الکل نیز میتواند در درازمدت بر توانایی شناختی شما تأثیر منفی بگذارد. اگر به شفافیت ذهنی و طول عمر اهمیت میدهید، افت مصرف یا حداقل سبک سنگین کردن آنچه که برای این لذت از دست میدهید، میتواند یکی از هوشمندانهترین انتخابهایی باشد که انجام میدهید.
۴. ما به مغزمان ساختار نمیدهیم
مغز ما با ساختار، مقصد و ضربالاجلها شکوفا میشود. بدون آنها، ما تمرکز خود را از دست میدهیم و هر جرقه خلاقیتی را که امیدوار به روشن شدن آن بودیم، خراب میکنیم.
یک مطالعه در سال ۲۰۲۱ توسط رینالدی و همکارانش نشان داد که دانشجویان کارشناسی که سطوح بالاتری از تعلل را گزارش کردند، با منفعت گیری از آزمونهای عصبشناختی معتبر، اختلالات قابل اندازهگیری در کارکرد اجرایی نیز نشان دادند. این یافته به شدت بر همه ما که از تعلل رنج میبریم، تأثیر میگذارد و به این مسئله اشاره دارد که چطور حتی درخشانترین متفکران نیز برای کارکرد با همه ظرفیت خود به ساختار منظم نیاز دارند.
اجرای بیوقفه نیازمند حرکت و ضربالاجل است. خطوط را برای فردا باز بگذارید و پیوستگی تشکیل کنید تا مغز شما به جای خیره شدن به خلأ، در میانه قدمها بیدار شود.
۵. ما مغزمان را در کنار افراد بد قرار میدهیم
در نهایت، ما بعضی اوقات اوقات مغزمان را در بدترین شرایط ممکن رها میکنیم.
این معادل ذهنیِ گذاشتن آبنبات روی میزتان هنگامی رژیم دارید است: امکان پذیر مدتی مقاومت کنید، اما در نهایت گاردتان میلغزد. همین اتفاق برای ذهن هم میافتد. آن را در معرض ورودیهای بد، شایعه ها، خشم و حواسپرتیهای کماهمیت قرار میدهید، و ناگزیر به سمت پایین خواهید رفت.
عرصه و شرایط در آنچه مغز ما در نهایت به آن میپردازد، زیاد مهم است. برای مثال، مطالعات در روانشناسی رشد مشخص می کند که حتی احساسات نیز میتوانند در بین شبکهها گسترش یابند. در یک تحلیل طولی، خلق و خوی نوجوانان با گذشت زمان زیاد تر همانند به خلق و خوی گروه همسالانشان شد و خلق و خوی منفی به اختصاصی مسری می بود (ایر، هاوس، هیل و گریفیتس، ۲۰۱۷). به عبارت دیگر، خط پایه ذهنی شما به آرامی تحول میکند تا با «رژیم» عاطفی که به شما داده میشود، مطابقت داشته باشد.
چه وجه اشتراکی بین تعداد بسیاری از عادتهای بد مغز وجود دارد؟
اگر مقداری دقیقتر شوید، خواهید دید که هر پنج تله، ریشه مشترکی دارند: آنها در غیاب خودآگاهی رشد میکنند. بدون دقت به آنچه در ذهن خودمان میگذرد، محکوم به اجرای بیآخر این الگوها به طور خودکار هستیم. و اگرچه آگاهی به تنهایی مشکل را حل نمیکند، اما تنها جایی است که میتوانیم از آن اغاز کنیم.
هنگامی عادتهایی که علتکاهش توانمندیهای ما خواهد شد را نام بردیم، کار واقعی اغاز میشود. چه محافظت از خواب باشد، چه انتخاب شریک زندگیمان، چه تعیین ضربالاجلها، یا تحول نحوه سخن بگویید کردن با خودمان در رابطه هوش خودمان، هر کدام ابزاری قوی برای هدایت مغز به سمت بهترین کارکرد می باشند.
دسته بندی مطالب
[ad_2]