آیا حسادت در رابطه عاطفی ناشی از عشق است؟_صبح سریع

حسادت ناشی از حس ناامنی، حس مالکیت و هراس است؛ احساسی که نه از سر عشق که جهت ساز دور کردن ما از عشق مان است. 

خصلتی است که روابط مان را آلوده و آزادی را سلب می کند. به همین علت است که نمی تواند مترادف عشق باشد، بلکه زیاد تر با عشق در تضاد است؛ گره ای است که در رابطه ای می افتد و اگر قبل از کور شدن باز نشود، دردسر ساز می شود. 

هنگامی حسودی می کنیم دچار هراس از دست دادنیم؛ انگار تقلا می کنیم، دست و پا می زنیم تا دقت فردی را جلب کنیم، چون حس می کنیم که تهدیدی در کمین است؛ خطر از دست دادن فردی که دوست اش داریم از جانب رقیبی که به ما حس ناامنی می دهد. 

 « عشق تنها آن زمان رخ می نماید که حسادت، غبطه، حس مالکیت و سلطه از بین رفته باشد. تا وقتی که حس مالکیت وجود داشته باشد، هیچ زمان عشق را توانایی نخواهیم کرد»

کریشنامورتی

با ابراز حس ناامنی و بی اعتمادی بلافاصله حس طرد شدن، مورد بی توجهی و نامهربانی قرار گرفتن در وجود سوم شخص به وجود می آید؛ حس رنج آوری که جهت ناراحتی می شود. این خود حاکی از وجود مشکلی نه چندان ساده در رابطه است، مشکلی که باید حل شود. 

حسادت چطور به وجود می آید؟

حسادت در ابتدای امر حاکی از وجود چیزی است که باید پیش از این در رابطه ما با شخص فرد دیگر حل می شد، مسائل مهمی از پیش وجود داشته اند که از آن غفلت کرده ایم، و هم اکنون جهت حس ناامنی و بی اعتمادی شده اند.

بعضی اوقات این حس ناامنی دیری نمی پاید و محو می شود، و برعکس در شرایطی فرد دیگر بر بستری که آمادگی اش را دارد صدمه زننده می شود و باید که صدمه شناسی شود.

یک باور غلط رایج مدام این بوده است که حسادت مترادف با عشق است. حس حسادت به این معنی نیست که ما همسرمان را زیاد دوست داریم. این حالت بستری را فراهم می آورد که به سادگی هراس های مان هویدا شوند، وضعیتی که عمدتاً توام با ناامنی عاطفی است. 

هنگامی که افراد به بلوغ فکری و عاطفی می رسند، حسادت کم کم رنگ می بازد.

حسادت سالم و سازگار

حسادت را می توان با بلوغ عاطفی مدیریت کرد و همانند همه احساسات و عواطف، از آن به نحوی منفعت گیری کرد که به برقراری و تحکیم رابطه پشتیبانی کند.

هنگامی حس می کنیم شخصی که دوستش داریم از ما غفلت می کند و دقت او متمرکز بر فرد فرد دیگر است، حسادت به طور طبیعی ظاهر می شود. در این چنین شرایطی است که زنگ هشدار به صدا درمی آید و هراس ها و دلواپسی های ما  سرباز می کنند.

یک لحظه به دوران کودکی خود برگردیم. به طور معمول چه اتفاقی می افتد وقتی که در یک خانواده دو کودک وجود دارد و بزرگسالان فقط به یکی از آنها دقت می کنند؟ هنگامی تک فرزندی فهمید می شود که دیگر تنها فرزند نیست؟ 

در روابط عاطفی این چنین حال و هوایی وجود دارد، طرفی که حسادت می کند می کوشد بقای عاطفی خود را به نحوی تامین کند.

 

حسادت وقتی سالم است که به این زنگ هشدار دقت کنیم و بکوشیم با بلوغ  عاطفی شرایط را سامان دهیم. آگاهی از هراس‌های خود – که فقط ما مسئول آن هستیم – و توانایی گفتن آن‌ها با کلمات، می‌تواند  پشتیبانی مان کند تا حسادت را با هوشمندی و فهمیدن شرایط و آگاهی از موقعیت یا عرصه‌ای که آن را برانگیخته است، مدیریت کنیم.

حسادت مشکل ساز و بیمارگونه

این نوع حسادت زیاد تر به فقدان عزت نفس، حس ناامنی در یک موقعیت، چه واقعی و چه خیالی، مربوط می شود. مشکل وقتی اغاز می شود که اغاز به تجزیه و تحلیل حالت می کنیم، پُرواضح است که در این چنین شرایطی نتیجه گیری ها عمدتاً مبتنی بر سوء تفاهم است، چون بی وقفه در حال دامن زدن به افکار منفی و وضعیتی هستید که در آن قرار دارید.

در این چنین شرایطی شما به جستوجو حل و فصل حالت پیش آمده با آگاهی از هراس های خود و تفکری مبتنی بر بلوغ عاطفی نیستید. حسادت بیمارگونه شما را دچار هراس می کند و علتمی شود نسبت به هر عملی که عدم دقت تعبیرش می کنید عکس العمل نامتناسب نشان دهید.

“حسادت ترسی است به قدری ضعیف و ظریف که اگر اینقدر پست و حقیر نبوده است، می‌ شد آن را عشق نامید.”

– لوپه دی وگا –

افراد حسودی که حسادت دیگران را برمی انگیزند

تعداد بسیاری می کوشند برای سنجش مقدار علاقه همسر خود، به نحوی حسادت او را برانگیزند، با این باور رایج نادرست که اگر حسادت کند حتما مرا زیاد دوست دارد. 

این چنین افرادی سخت بر این باورند که این برانگیختن حس حسادت عشق را ثابت و تحکیم می کند و بدون حسادت عشق وجود ندارد. 

افرادی که حسد می ورزند نوعی عشق کودکانه ناشی از عدم بلوغ فکری را توجیه می کنند. هنگامی فردی بی وقفه حس نیاز به محبت و دقت می کند، می کوشد احساسات طرف مقابلش را برانگیزد.

نیاز به دقت و ابراز محبت مداوم جهت می شود این حس به شریک عاطفی داده شود که اگر به من محبت و دقت نشان ندهی، هر لحظه امکان پذیر این رابطه به سر آید.

 

افرادی که به عدم امنیت و بی اعتمادی در رابطه دامن می زنند، با صدمه داخل کردن به یک رابطه سالم ناخودآگاه عامل دوری و فاصله می شود. 

عشقی که مبتنی بر نگرانی و هراس مداوم از دست دادن باشد، دیری نمی پاید.

اگر با هوشمندی و آگاهی از کارکرد حسادت بتوانیم عواملی را بزداییم که جهت ساز حسد می باشند؛ بدانیم که حسادت ناشی از چیست، از کجا نشأت گرفته است، چرا اتفاق می افتد و مهمتر از همه چطور از آن به سود خود منفعت گیری کنیم، می توانیم آن را کنترل کنیم، و از پیامدهای منفی آن جلوگیری کنیم.