سلامتی

۷ قانون طلایی گریز از طلاق_صبح سریع

[ad_1]
به گزارش صبح سریع

آمار بالای طلاق دلواپس مان می کند، چه زیاد زوج های جوانی که سریع از رابطه با هم نومید می شو ند و چه زیاد افرادی که ترجیح می دهند ازدواج نکنند، چون که چشم انداز رابطه زناشویی را حتی به رغم عشق روشن نمی بینند.

آیا عمده این جدایی ها به علت سوئ تفاهم، عدم تفاهم، و اختلاف نظر بین زوجین است؟ یا طرفین انتظار  بسیاری از عشق دارند که برآورده نمی شود.

روزنامه گاردین چند سال پیش برای بازدید این نارضایتی ها سراغ آلن دو باتن نویسنده سوئیسی مسیر عشق رفت، و از نگاه این فیلسوف، این مسأله را از زاویه ای دیگر کاوید. با ما همراه باشید.

 

ما انتظار داریم که عشق سرچشمه بزرگترین نشاط های مان باشد، اما، عملاً بعضی اوقات تبدیل بدبختی مان می شود. رنجی که از ورود به رابطه و سپس ترک آن می بریم، جانکاه است. 


آمار جدایی زوجین در بریتانیا نزدیک به ۵۰ درصد و افرادی که از سر اجبار و به دلایلی در رابطه مانده اند، چرا که فعلاً امکان ترک رابطه را ندارند، نیز چیزی نزدیک به ۴۰ درصد است. مشکلات با سحر و جادو حل نمی شوند، اگر که ریشه ها و علت ها را دریابیم می توانیم قدمی رو به جلو برداریم و از گمان تنها شدن مان بکاهیم. 

مشکل آنجا اغاز می شود که ما به رغم همه ی آمارها و اعداد و ارقامی که می شنویم، به قوت عشق ایمان داریم، و هیچ داده ای از هیچ منبعی نمی تواند ایمان به قوت عشق را متزلزل کند.

هنگامی عاشق می شویم فکر می کنیم جدایی فقط مال دیگران است و هیچ به ما مربوط نمی شود.ما بر این باوریم که عشق شور و اشتیاقی است که از دل برمی خیزد و خودش راهش را اشکار می کند، هیچ به ذهن مان هم خطور نمی کند که عشق هم مهارتی است که باید آموخته شود.

همین انتظاری که از عشق داریم، همین که می خواهیم به مدد عشق و با چوب جادو همه گرفتاری مان را حل کنیم، بی آنکه بیاموزیم چطور عشق بورزیم، احتمالا در نهایت تبدیل رنج و عذاب مان شود.

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصادی، ورزشی، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری و تکنولوژی را در وب سایت خبری صبح زود دنبال کنید.


از نظر آلن دو باتن عدم آگاهی ما از توانایی های عاطفی و این که چطور دوست داشته باشیم و دوست داشته شویم، جهت ساز ناامیدی مان می شود. باید که توانایی مان را در عشق ورزیدن به فرد دیگر بهبود ببخشیم و در این راه بکوشیم. ما برای ورود به یک رابطه و ماندن در آن وقتی آماده هستیم که بدانیم و بپذیریم که: 

 

7 قانون طلایی گریز از طلاق از نگاه آلن دو باتن

۱-  چیزی به نام رابطه کامل وجود ندارد

چیزی به نام عشق کامل وجود ندارد. هیچ کس صد درصد کامل نیست. هیچ کس حتی از نگاه فردی که عاشق و به کلمه کور است، کامل نیست. همه ما ایرادها و عیب هایی داریم. همسر ما امکان پذیر بعضی اوقات کلافه مان کند، امکان پذیر بعضی اوقات زیاد غیرقابل انعطاف، تحریک پذیر و بد خلق شود. بعضی اوقات پیش می آید که اصلاً قادر به فهمیدن شما نیست. خودِ شما هم دقیقاً همین طورید. 

بعد جستوجو یک رابطه یا فرد صد در صد ایده آل و کامل نباشید. همین که در کنار هم حس رضایت و نشاط کنید، برای وفادار بودن و ماندن در رابطه کفایت می کند. به احظه های شاد ی در کنار هم بودن فکر کنید و قدر ان را بدانید.

 

۲- تقصیر کار مهم همه دردسرها عشق است نه معشوق

هنگامی در رابطه با مشکلی روبه رو می شویم زیاد تر برآنیم که تقصیر را فوراً به گردن شریک رابطه مان بیاندازیم. بالاخره فردی مسئول رنجش و درد ماست، و چه فردی در دسترس تر از همسرمان.

در همین جهت برای از بین بردن مشکل  کوچک ترین تلاشی نمی کنیم، زیاد خودمان را خسته نمی کنیم، با بی صبری و کم حوصله گی رابطه را ترک می کنیم و می کوشیم این بار در اشکار کردن فرد کامل ِ ایده آل مان به اشتباه نرویم. 

چه بهتر می می بود که ایده ال ها، انتظارات و نگاه مان به رابطه را اصلاح می کردیم و به عوض این که همه مشکلات را به گردن معشوق بیاندازیم، تقصیر کار واقعی، عشق، را می شناختیم و فهمیدن درستی از آن به دست می آوردیم.

 

7 قانون طلایی گریز از طلاق از نگاه آلن دو باتن

۳- زیاد زیاد باید که با شریک زندگی مان مهربان باشیم

هنگامی عاشق می شویم و زندگی مشترک را اغاز می کنیم، احتمالا حتی بدون این که فهمید باشیم، خواست ها و خواسته های مان غیر منطقی می شوند. انتظارات مان رنگ و بویی از خود خواهی به خود می گیرند.

 

زندگی مشترک با عشق زندگی مان یعنی که او را بیشتر از هر کس فرد دیگر در دنیا دوست داریم و از بین بردن نیازهایش را الویت زندگی مان می دانیم؛ یعنی این که بیشتر از هر فردی فرد دیگر باید با او مهربان باشیم.

 

 اما آنچه عملاً و به عینه در زندگی مشترک دیده می شود چیزی غیر از این است. این هیولاهای عاشق با هم زیاد نامهربانند و با گذر زمان بدتر هم می شوند.

 شخصی که دوستش داریم و با او زندگی می کنیم اکنون در گیر ماموریت های اجتناب ناپذیری شده است که کم کم خسته اش می کنند. همسر شما اکنون مادر یا پدر شده است با بی شمار وظایفی که بر گردن دارد، خانه تبدیل به رستورانی شده است که هر آن باید آماده خدمات دادن باشد، نگهداری از بچه ها، فراهم هزینه های زندگی، مدیریت مخارج و هزینه ها، و بی شمار ماموریت های خرد و کلان دیگر. 

روشن تر بگوییم، بهترین معشوق ما اکنون شده است بهترین مشاور، آشپز، پرستار، مشاور مالی، راننده و شریک جنسی مان. شما به اتفاق هم خانواده ای راه اندازی می دهید، فرزندانی بزرگ و پرورش می کنید، تعطیلات می روید، تمایلات جنسی تان را بازدید می کنید؛ این شرح ماموریت های چنان سخت و پیچیده است که در هیچ بازار کاری لنگه ندارد!

بعد با یکدیگر مهربان بودن حاصل فهمیدن این شرایط است. در این چنین وضعیتی عشق باید که تشکیل امنیت کند، و فروتنی در روبه رو یکدیگر و بخشش بیاورد.


همه

لرزش دست و دلم از این می بود که

عشق پناهی گردد

پروازی نه

پناهگاهی گردد

آی عشق آی عشق آی عشق

چهره آبی ات اشکار نیست

 

7 قانون طلایی گریز از طلاق از نگاه آلن دو باتن

۴ – بیشتر از آنکه دوست داشته شوید، دوست بدارید و عشق بورزید

 

هنگامی داخل رابطه می شویم، زیاد انتظار داریم که همسرمان عاشق مان باشد. خود را در کنارش تا این مدت همان کودک ِ دوران طفولیت مان می بینیم که عشق و پرستاری بی کوتاه والدین مدام نصیب اش می شد؛ اما یادمان باشد که ما چنان گرم ِ نشاط و خرسندی بودیم که نمی فهمیدیم والدین مان چه زیاد زمان ها که خشم و غضب یا اندوه و اشک شان را از ما مخفی می کردند.

اما توانایی عاطفی و بلوغ عاطفی در زندگی زناشویی به توانایی نشان داده است که در زنگی مشترک زناشویی باید که بیشتر از آنکه دوست داشته می شویم ، دوست بداریم تا زندگی با همه بالا و پایین هایش دوام بیاورد.

 

۵- بپذیرید که روابط زناشویی نیاز به مدیریت بالایی دارد

هنگامی غرق عشق و عاشقی هستیم، ناخودآگاه روابط مان را بر حسب عواطف می بینیم و پیش می بریم. اما آنچه یک زوج موفق را در زندگی پیش می برد زیاد تر از احساسات و عواطف، خِرد است. زندگی زناشویی نسبت به یک کسب و کار زیاد پیچیده تر و مفصل تر است.

زندگی زناشویی می طلبد که فهرستی از کارهایی که باید انجام شوند، تهیه گردد و ماموریت های، مسئولیت ها، مخارج، هزینه ها، بودجه ها به تفکیک اشکار باشند.هیچکدام از این کارها هیچگونه جایگاهی در چارت شغلی جامعه ندارند، حقوق، بیمه، مزایا و سابقه ای برای آن تعریف نمی شود. به این علت، افرادی که موظف به انجام آن‌ها می باشند، به گمان زیاد از آنها رنجیده خواهد شد و حس می‌کنند که مشکلی در زندگی‌شان رخ داده است که ناچار شده‌اند خود را از نزدیک با آنها دچار کنند.

با این حال، این ماموریت های همان چیزی است که می طلبد واقعاً «عاشقانه» در یک زندگی زناشویی پایدار انجام شوند. 

 

7 قانون طلایی گریز از طلاق از نگاه آلن دو باتن

۶-  فهمیدن کنیم که رابطه جنسی و عشق همیشه همراه هم نمی همانند

دیدگاه عمومی این است که در زندگی مشترک عشق و رابطه جنسی مدام در کنار هم بمانند. اما برای تعداد بسیاری این فقط بیشتر از چند ماه یا در بهترین حالت، یک یا دو سال زیاد تر نمی پاید؛ و این تقصیر فردی نیست.

در طول زندگی زناشویی دغدغه ها تحول می کنند، مشکلات زیاد تر می شوند؛ پرورش یک نسل دیگر، مدیریت امور خانه، فراهم بوجه برای هزینه ها و مخارج، و ریز و درشت دغدغه های ناگزیر همه انها جهت می شوند که میل و حس و روابط جنسی هم دستخوش تحول شوند. 

باید هنگامی که قرار است در یک رابطه دراز زمان دوام بیاوریم می طلبد که به  رضایت ها و خرسندی ها و خوشی هامان نگاهی از زاویه ای دیگر بیاندازیم. تسلیم و رضا در برخی شرایط عبور از بحران ها را سهل تر می کند.

 

7 قانون طلایی گریز از طلاق از نگاه آلن دو باتن



7- با حقیقت روبه رو شوید

انتظار می رود که فرد مناسب زندگی مشترک فردی باشد که با سلیقه، علایق و نگرش کلی ما به زندگی همانند خود ما باشد. امکان پذیر در مختصر زمان درست به نظر برسد،

اما، دردراز زمان اهمیت خود را از دست می دهد.

اختلافات ناگزیر ظاهر می شوند. فردی که واقعاً برای ما مناسب‌تر است، فردی نیست که سلیقه‌های ما را به اشتراک بگذارد، بلکه فردی است که می‌تواند هوشمندانه و عاقلانه درمورد تفاوت‌های سلیقه‌ای مذاکره کند.  ظرفیت بالایی برای تحمل تفاوت ها داشته باشد. سازگاری دستاورد عشق است و نباید پیش شرط آن باشد.

  

سخن پایانی:

ما زیاد تر در برهه های حساس و دشوار زندگی شکوه و شکایت می کنیم و از عشق می نالیم و ان را نیرنگی بیش نمی دانیم. احتمالا ما چندین دفعه و چندین دفعه بر سر جزئیات کوچک و پیش پاافتاده او گفت و گو می کنیم، احتمالا زمان بسیاری است که سرگرمی و لذت، خرسندی و رضایتی وجود نداشته است. سختی ها نه تنها ما را به خودی خود آزار می دهند، بلکه می توانند بر خلاف قوانین عشق حس بدی به ما بدهند. 

این میراث رمانتیسم است، ایدئولوژی ای که ما را به این باور غیر سودمند می کشاند که عشق چیزی نیست که بتوان روی آن کار کرد، چون یک حس است و نه یک توانایی.

ما فقط باید تسلیم احساساتمان شویم تا روابط مان شکوفا شوند. در واقع برعکس این نوشته صادق است. ما باید عشق را همانطور که هر چیز مهم فرد دیگر را مطالعه می کنیم، مطالعه کنیم.

دسته بندی مطالب

اخبار کسب وکار ها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

خبرهای فرهنگی

اخبار پزشکی

اخبار فناوری

[ad_2]