تئوری های کاغذی در برابر حقیقت های اقتصادی_صبح سریع
[ad_1]
به گزارش صبح سریع
سهراب مرادی کارشناس اقتصادی در یادداشتی اختصاصی برای جریان نو نوشت: وزیر اقتصاد دولت سیزدهم، لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ را مورد انتقاد قرار داد. خاندوزی، او گفت: دولت سال آینده در قالب لایحه بودجه ۵۴۰ همت از صندوق گسترش ملی استقراض میکند.
وی در صفحه مجازی خود نوشت: بودجه ۱۴۰۴ همانند بودجه هر سال نقاط قوت و ضعفی دارد، اما زیاد تر «لایحه استقراض» است.
وزیر اقتصاد دولت سیزدهم، در دوران وزارت خود نه تنها نتوانسته مشکلات اقتصادی سرزمین را حل کند، بلکه با انتقاد و فرافکنی به نظر میرسد که زیاد تر به جستوجو توجیه ناتوانیهای خود است تا اراعه راهکارهای مؤثر.
احسان خاندوزی، که اقتصاد سرزمین را نابود و به ورطه سقوط رساند، امروز در تلاش است نقش خود در سقوط اقتصاد سرزمین با نقدهای مخرب از وزیر اقتصاد جاری توجیه کند. ادعاهای او درمورد شرایط اقتصادی سرزمین و انتقاداتش از دولتهای قبل و جاری و انتقاد از بودجه ۱۴۰۴ سرزمین نیازمند بازنگری و تحلیل دقیقتری است.
در دوران وزارت خاندوزی، ناترازیهای اقتصادی بهطور چشمگیری افزایش یافت. از جمله مشکلات عمده میتوان به کسری بودجه اشاره کرد که در سال ۱۴۰۱ به نزدیک به ۴۰۰ هزار میلیارد تومان رسید. این مقدار کسری نشانهای از ضعف در برنامهریزی اقتصادی دولت و عدم توانایی در مدیریت منبع های مالی سرزمین است.
خاندوزی در حالی به انتقاد از دولتهای قبل از خود و دولت جاری میپردازد که در زمان تصدی وزارت اقتصاد همه مسائل و مشکلات اقتصادی را به دولتهای قبل گره زده می بود و به جای راهکار فقط به جستوجو تقصیر کار میگشت. باید به یاد داشت که او مسبب بخشی از این مشکلاتی است که آنها را نقد میکند و نمیتواند از مسئولیتهای خود شانه خالی کند.
یکی دیگر از چالشهای عمده در دوره وزارت خاندوزی، نرخ تورم می بود که در سال ۱۴۰۱ به نزدیک به ۴۰ درصد رسید و در سال ۱۴۰۲ نیز ادامه داشت. این نرخ تورم بالا به وضوح نشانهای از ناکارآمدی سیاستهای اقتصادی دولت و وزارت وی می بود. خاندوزی در حالی به انتقاد از کارکرد دولت جاری و کارکرد اقتصادی عبدالناصر همتی میپردازد که در دوران او شرایط اقتصادی سرزمین نهتنها بهبود نیافت بلکه به مراتب بدتر شد. در واقع، وی به جای ارایه راهکارهای عملی و موثر، به گفتن تئوریهای کاغذی و انتقادات کلی بسنده کرد.
نرخ بیکاری نیز یکی دیگر از مشکلاتی است که در دوران وزارت او هم چنان بالا باقی ماند و به طور متوسط در نزدیک به ۹ تا ۱۰ درصد گزارش شده می بود. در این چنین شرایطی، سخن گفتن از دلسوزی برای مردم و انتقاد از دولتهای دیگر، به نظر میرسد که زیاد تر جنبه سیاسی و رسانهای دارد تا حقیقتهای اقتصادی.
در دوران خاندوزی هم ارز به بالای ۶۰ هزار تومان رسید نوسانات شدید در بازار ارز و افزایش نرخ دلارهم از مشکلات جدی اقتصادی در دولت سیزدهم می بود که هیچ راهکاری برای حل آن در نظر گرفته نشد.
در دوران وزارت خاندوزی با چالشهای جدی در بازار کالاها روبه رو بودیم. افتبرخی کالاها و افزایش قیمتها در بازارهای گوناگون به وضوح مشهود می بود که نشان از ضعف در برنامهریزی و مدیریت داشت. با این چنین کارنامهای می توان او گفت ، انتقاد از دولتهای قبل و جاری بدون اراعه راهکارهای عملی و قابل اجرا، تنها به نوعی شانه خالی کردن از مسئولیت است.
به نظر میرسد که احسان خاندوزی و همقطارانش در دولت سیزهم، در حالی که از یک سو به انتقاد از شرایط جاری میپردازنداکه چندماهی از اغاز دولت چهاردهم نگذشته است از نظر دیگر باید به حقیقتهای جاری دقت کنند و به جای تئوریپردازیهای کاغذی، راهکارهایی عملی برای از بین بردن مشکلات اقتصادی اراعه دهند. انتقادات باید به دور از شعار و در راستای دلسوزی واقعی برای مردم باشد. اگر مقصد واقعی بهبود شرایط اقتصادی و معیشتی مردم است، زمان آن رسیده که فقط سخن نزنند بلکه برای بهبود حالت قدمی بردارند.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع