چرا مسعود کیمیایی تشنه فیلمسازی است؟_صبح سریع
[ad_1]
به گزارش صبح سریع
آخرین ساخته سینمایی مسعود کیمیایی (خائنکشی) هماکنون نزدیک به ۳ هفته است که به روی پرده رفته و متاسفانه با اقبال چندانی روبه رو نشده است بهطوریکه در این زمان نتوانسته فروش گیشه خود را از مرز ۳۰۰ میلیون تومان عبور دهد.
این استقبال ضعیف بعد از آن صورت گرفته که مینیسریال ۴ قسمتی این درام تاریخی، در شهریور سال قبل از طریق یکی از پلتفرمها نمایش داده شد و توانست که با استقبال نسبتاخوبی همراه باشد.
اکنون اما نسخه سینمایی و شرایطی که به روی پرده رفته، کارگردان را دلخور کرده است. کیمیایی بهتازگی حرف های است: دیگر نمیشود فیلم ساخت چون مخاطب نداریم. دیگر حال آن را ندارم که فیلم بسازم و تماشاگر نبیند. شدت اتفاقات بالا رفته و چه بسازیم که از اتفاق جلوتر باشد؟
این سخن بگوییدهای کیمیایی بعد از آن نقل میشود که طی هفتههای تازه، امیدواریهای بسیاری درمورد فیلم ساختن این کارگردان شاخص سینمای ایران به وجود آمده می بود. امیدواریهایی که بعد از دیدار رئیس سازمان سینمایی از کیمیایی افزایش یافت اما اکنون این چنین نقلتعهدی از کیمیایی، نگرانیهایی را به وجود آورده است.
نگرانی بزرگ از این بابت است که کیمیایی بهگفتن معدود کارگردانان مولف بهجامانده از نسل دوم فیلمسازان تاریخ سینمای ایران، سبک منحصربهفردی در خلق ماهیت کیفی دارد که تا امروز هیچ مابهازایی نداشته و قطعا فقدان این چنین نگاه و اسلوبی در صنعت فیلمسازی سرزمین، فقر تماتیک و موضوعی به همراه خواهد داشت؛ درست همانند لطماتی که سینمای ایران طی این سالها از نبوده است نگاههایی از جنس فیلمسازی مهرجویی، بیضایی و تقوایی میخورد بدون آنکه برای این چنین سبکهای ساختاری، شبیه یا جایگزینی وجود داشته باشد.
کیمیایی کارگردانی است که مدام تشنه فیلمسازی بوده و هیچگاه زیر بار جریان انتقادی مسمومی که طی سالیان تازه بر آثار وی تاخته، نرفته است. او مدام فیلمنامههایی برای کار کردن دارد و سرشار از ایده و سوژههایی منحصر در سینمای ناب خود است.
او در فرآیند تشکیل «خائنکشی» متحمل رنجهای تعداد بسیاری شد درحالیکه باید روال بروکراسی برای این چنین کارگردانی، به حداقل ممکن برسد. به نظر میرسد منظور کیمیایی از گفتن این جملات، بیشتر از آنکه فهمید سوژه و فیلمنامه باشد، به روال دستوپاگیری مربوط است که جسم و روح وی را میآزارد و اجازه نمیدهد که او با خیال آسوده، تنها و تنها دغدغه کیفی داشته باشد.
اکنون این انتظار میرود که مسیر برای فیلمسازی این کارگردان که سالیانه دهها شاگرد متخصص پرورش میکند، زیاد هموارتر از آنچه که هست، باشد. در شرایطی که همنسلان کیمیایی دیگر توان یا اراده کار کردن ندارند، باید این تشنگی ذاتی خالق «گوزنها» را ستود و با آغوشی باز به استقبال کارهای او رفت.
مسیر پر فراز و نشیب فیلمسازی تا اکران، جوانهای پا به رکاب را نیز خسته میکند چه برسد به فیلمسازی که بیشتر از ۵ دهه در برهههای گوناگون جنگیده است و دیگر نایی برای این منازعات فرسایشی ندارد.
در این چنین شرایطی فراهم کردن تسهیلات و پشتیبانیهای ملزوم به این چنین کارگردانی جهت خواهد شد تا او مطابق با همان مسالهمندی همیشگی، تنها دغدغه آن را داشته باشد که فیلمهای تازه خود را جلوی دوربین ببرد تا این نبض حیاتی تاریخ سینما دیگر از مصائب و شرایط کوجود گله هایمند نباشد
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع