درخشش؛ ترسناک‌ترین فیلم تاریخ سینما؛ ۵ کتاب شگفت انگیز از نویسنده رمان درخشش_صبح سریع

ترکیب آنچه استیون کینگ در رمان درخشش نوشت و آن چه استنلی کوبریک از آن ساخت تبدیل به شاهکاری سینمایی در ژانر وحشت شد. بهترین کتاب‌های استیون کینگ کدام‌ها می باشند؟

 هنگامی قوت تخیل ما با جملاتی درخشان در یک رمان ژانر وحشت دست به دست هم خواهند داد، به راحتی از موقعیت وقتی و مکانی که در آن قرار گرفته‌ایم به پرواز در می‌آییم و سفری اغاز می کنیم به جایی که اینجا نیست!

اکنون با گذشت ده‌ها سال از ساخت این فیلم، تا این مدت هم هنگامی در رسانه‌ها به جستوجو فیلمی ترسناک می‌گردیم، نام فیلم درخشش را خواهیم دید.

با این وجود امکان پذیر تا کنون به نویسنده رمان درخشش و کتاب‌های دیگر او فکر نکرده باشید. در این نوشته از راهنمای کتاب ۵ شاهکار استیون کینگ را به شما معارفه می‌کنیم که با شنیدن نام برخی از آن‌ها شوکه می‌شوید!

استیون کینگ کیست؟

استیفن کینگ تنها یک نویسنده با رمان‌های پرفروش نیست؛ او یکی از بزرگ‌ترین نام‌ها در دنیای ادبیات معاصر است. از وقتی که در سال ۱۹۷۴ اولین تاثییر خود، کری را انتشار کرد، با تخیلی بی‌آخر و نگاهی ژرف به روابط انسانی و پیچیدگی‌های آن، توانسته است مخاطبان بی‌شماری را مجذوب خود کند.

قلم استیون کینگ در ژانر وحشت به قدری قوی و جسورانه است که تک تک اتفاقات آن را باور می‌کنیم. در آثار او چیزی فراتر از حقیقت وجود دارد که قابل باور است. ما باور می‌کنیم که معجزه اتفاق بیافتد؛ همانطور که در مسیر سبز اتفاق افتاد. باور می‌کنیم که نویسنده‌ای متوهم با آدم‌های خیالی سخن بزند و باور می‌کنیم که فرزند این نویسنده در فضای مسموم تربیتی این پدر به توهم‌های او نزدیک شود. از آن عمیق تر، همه ما باور می‌کنیم که دلقکی مریض، جرجی را با خود به فاضلاب ببرد؛ همانطور که در فیلم «آن» دیدیم.

مسئله‌ای که وجود دارد منفعت گیری کینگ از اتفاقات واقعی روانشناختی است که ما در دنیا امروز با آن دست به گریبان هستیم. اتفاقات ترسناک روانشناختی که از اجنه و ارواحی که بار‌ها از آن‌ها در فیلم‌های ترسناک سخن زده شده، اما هیچ زمان آن‌ها را در دنیای واقعی با چشم‌های خودمان ندیدیم، زیاد ترسناک‌تر می باشند.

ما مدام به این فکر می‌کنیم که امکان پذیر روزی با یک شخصیت همانند پنی وایز روبه رو شویم، یا همسرمان نویسنده‌ای روان نژند باشد که برای دریافت الهام با تبر دنبالمان بیافتد. ما در طول زندگی مدام به جستوجو معجزه هستیم. احتمالا در انتظار معجزه دارو‌های ضد سرطانی و احتمالا معجزه پزشکی که ما را درمان می‌کند؛ به این علت ما شخصیت جان کافی را باور می‌کنیم چراکه ذهنمان به ما می‌گوید این همان معجزه‌ای است که در کالبد این شخصیت خیالی قرار گرفته است.

ما اکثر شخصیت‌های رمان‌های استیون کینگ را می‌شناسیم. احتمالا کتاب هایش را نخوانده باشیم، اما اقتباس‌هایی که از کتاب‌های او شده مدام نامی جاودان در سینما دارد؛ به این علت شهرت استیون کینگ نه تنها برای قلم قدرتمندش، بلکه به علت اقتباس‌های سینمایی تعداد بسیاری است که از آثارش صورت گرفته، از جمله فیلم کری در سال ۱۹۷۶، آن (It) و مسیر سبز (The Green Mile).

اما استیون کینگ تنها در دنیای وحشت نمی‌گنجد. او نویسنده‌ای است با تولیدی شگفت‌انگیز که بیشتر از شصت کتاب و دویست داستان مختصر در ژانر‌های گوناگون، از فانتزی و علمی تخیلی گرفته تا کارآگاهی، خلق کرده است. به عبارت دیگر، آثار او دنیایی غنی و متنوع از داستان‌ها و افکار است. در ادامه این نوشته، به معارفه پنج رمان برتر از استیفن کینگ می‌پردازیم که هر علاقه‌مند به ادبیات باید آنها را بخواند.

بهترین رمان‌های استیون کینگ

انتخاب در بین بی شمار کتاب‌های استیون کینگ سخت می بود؛ تلاش کردیم ۵ مورد از برترین و شناخته شده‌ترین کتاب‌های او که با اوضاع زمانه ما و تجربیاتمان همخوان‌تر است را در ادامه معارفه کنیم.

۱. رمان آن It ۱۹۸۶

داستان رمان آن شما را به شهرستان خیالی “دری” در ایالات متحده می‌برد، جایی که موجودی شیطانی و با چهره‌ای متفاوت، که زیاد تر به‌گفتن دلقک ترسناک “پنی‌وایز” شناخته می‌شود، کودکان را در شرایطی هولناک به دام انداخته و ربوده است. این روایت بین دو دوره وقتی گوناگون، دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۸۰، جابجا شده و گروهی از دوستان را جستوجو می‌کند. این دوستان در دوران کودکی با این حاضر وحشتناک رو‌به‌رو خواهد شد و سپس از سال‌ها، در بزرگسالی، مجدد مجبورند با آن حاضر روبه رو شوند و هراس‌های نهفته در دلشان را مجدد توانایی کنند…

استیون کینگ در رمان آن به‌زیبایی به موضوعات مورد علاقه‌اش می‌پردازد: دوستی، هراس و دوران کودکی، و این همه را با عناصری روانشناسانه و رگه‌هایی از وحشت تلفیق می‌کند. آن که زیاد تر به‌گفتن یکی از شاهکار‌های ادبی او شناخته می‌شود، بار‌ها برای فیلم (در سال‌های ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹) و حتی سریالی به نام Welcome to Derry که در سال ۲۰۲۵ پخش خواهد شد، اقتباس شده است. این تاثییر با داستانی دلنشین و غرق‌کننده، دلقک وحشتناک که مظهر فوبیای “کولروفوبیا” است، و عکس شگفت انگیز‌اش از دوستی‌های پاک و عمیق، قطعاً یکی از کتاب‌های الزامی برای هر کتاب‌خوان و فردی است که می‌خواهد زندگی را به روشای نو توانایی کند.

۲. رمان میزری Misery ۱۹۸۷

رمان میزری داستان کابوس نویسنده‌ای به نام پاول شلدن را روایت می‌کند. بعد از یک تصادف رانندگی، او در خانهٔ انی، پرستار و طرفدار وسواسی مجموعه رمان‌های مهم‌اش، به هوش می‌آید. تنها چیزی که او در ذهن دارد این است که شخصیت مورد علاقه‌اش، میزری چاستین، باید مجدد به زندگی بازگردد.

این رمان که در سال ۱۹۸۷ انتشار شد، یک تریلر با شدت و تعلیق بی‌نظیر است. تنش ملموسی که در آن وجود دارد، به‌طور بسیار‌ای توسط بازیگران جیمز کان و کتی بیتس در پرده نقره‌ای به نمایش درآمد. بازی بی‌نظیر کتی بیتس که جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را برای آن دریافت کرد، شخصیت انی ویلکِس را به توانایی‌ای بی‌نظیر و فراموش‌نشدنی تبدیل کرده است.

۳. رمان درخشش The Shining ۱۹۷۷

اگر تا این مدت فیلم نمادین درخشش را ندیده‌اید، این رمان را حتماً بخوانید. اگر بخواهیم دقیق‌تر باشیم بهتر است بگوییم که حتی اگر فیلم درخشش را دیده‌اید بهتر است کتاب آن را هم بخوانید تا این بار همه صحنه‌های موهوم و ترسناک آن را در ذهن خودتان و هراس‌های خودتان تطبیق داده و بسازید. این رمان که در سال ۱۹۷۷ انتشار شد، داستان جک تورنس، نویسنده‌ای را روایت می‌کند که با مشکل الهام نویسندگی یا بهتر است بگوییم تنگنا نویسندگی دست و پنجه نرم می‌کند. او پذیرفته است که شغلی به‌گفتن سرایداری هتل بگیرد و به هتل اورلوک می‌رود که قرار است برای زمستان تعطیل شود. تورنس همراه با خانواده‌اش به آنجا می‌رود و کم کم تحت تأثیر نیرو‌های شیطانی هتل، به جنون کشیده می‌شود.

در طول این رمان، خواننده تنها می‌تواند با دلشوره و حس ناتوانی ناظر باشد که همه چیز به نابودی می‌رود. نویسنده توانسته است تنش روان‌شناختی و فضایی فشرده خلق کند که تا آخرین صفحات شما را در لبهٔ صندلی‌تان نگه می‌دارد. همین فضا در فیلم استنلی کوبریک به همین نام و بازی جک نیکلسون در آن نیز کاملاً ملموس است. اگر جسارتش را دارید، این رمان دنباله‌ای به نام دکتر اسلیپ دارد که داستان پسر جک، دنی تورنس، که اکنون بزرگ‌شده را روایت می‌کند.

۴. رمان ایستادگی The Stand ۱۹۷۸

در رمان ایستادگی، استیون کینگ دنیایی را به عکس می‌کشد که متحمل فاجعه‌ای بزرگ شده است. این جهان توسط ویروسی نابود شده و ۹۹ درصد از جمعیت آن از بین رفته است. این دقیقا تصویری است که ما از دنیا هنگامی دچار ویروس کرونا شده می بود در ذهن می‌ساختیم. اکنون بازماندگان دو گروه ناموافق راه اندازی خواهند داد: یکی به رهبری مادر آبیگایل که نماد خوبی است، و فرد دیگر به رهبری رندال فلگ که تجسم شر است.

جهان‌سازی غنی و شخصیت‌های متعدد با سرنوشت‌های به هم مدام، این رمان را به یک داستان بی‌وقفه و دلنشین تبدیل می‌کند. همه ما در روز‌های کرونا ایستادگی کردیم، نمردیم و تلاش کردیم که مبارزه کنیم. برای زنده ماندن و بودن در جهانی که احتمالا به طور کامل آن را فهمیدن نمی‌کنیم؛ به این علت ایستادگی فراتر از یک داستان ترسناک است؛ این رمان این چنین به بازدید حرکت انسان‌ها در روبه رو با فاجعه پرداخته و این تم امروزه بیشتر از هر زمان فرد دیگر به‌اختصاصی در دنیای معاصر طنین‌انداز است. در واقع، این رمان در سال ۲۰۲۰ برای یک مینی‌سریال با همان نام ایستادگی اقتباس شد. درست در سالی که ما با کرونا مبارزه می‌کردیم و استیون کینگ سال‌ها پیش این چنین چیزی را پیش بینی کرده می بود.

۵. رمان مسیر سبز The Green Mile ۱۹۹۶

انتشار شده در سال ۱۹۹۶، مسیر سبز یک رمان شش قسمتی است. این داستان روایت‌گر زندگی یک نگهبان زندان به نام پل اَجکوبم و جان کافی، یک زندانی سیاه‌پوست با قوت‌های معجزه‌آسا در شفا دادن است. احتمالا ما ایرانی‌ها به علت روبه رو کمتر با سیاه پوست‌ها افسانه‌هایی که سفیدپوست‌ها برای اختلاف گذاری بین نژاد‌ها می‌ساختند را نشناسیم، اما این افسانه‌ها به مرور انگار بین مردم نمود‌ای واقعی اشکار کرد. تا این مدت هم در تعداد بسیاری از فیلم‌ها اگر بخواهیم زن جادوگری با قوت‌های فضایی به عکس بکشند، زنی سیاه پوست را انتخاب می‌کنیم؛ این طور نیست؟ اکنون کافی که به نادرست به قتل دو دختر جوان متهم شده، به اعدام محکوم می‌شود در حالی که قوت‌هایی ماورایی دارد.

مسیر سبز فراتر از یک رمان است؛ این تاثییر به‌طور عمیق به بازدید مجازات اعدام و نقد نژادپرستی در دهه ۱۹۳۰ می‌پردازد. این تم‌های قوی که با انسان‌گرایی عمیق و بی‌نظیر روایت شده‌اند، علتشدند تا این رمان جایزه برام-استوکر را در سال ۱۹۹۶ به دست آورد. فیلم سینمایی که با بازی تام هنکس و مایکل کلارک دانکن اقتباس شد، به علت وفاداری به رمان و کیفیت بالای اجراها، تحسین‌های تعداد بسیاری را دریافت کرد و تا این مدت هم جزو ۲۰۰ فیلم برتر تمان دوران ها است.