فرهنگ وهنر

ضربه‌های سهمگین سینمای الکن به عکس قهرمانان ملی_صبح سریع

[ad_1]
به گزارش صبح سریع

سینمایی که زندگی شهیدان و قهرمانان وطن را بازآفرینی می‌کند، می‌تواند یکی از مؤثرترین ابزارهای انتقال قیمت‌ها و پیش‌برد هویت ملی باشد. اما هنگامی این آثار از استانداردهای تحقیق، فرم و کیفیت اجرایی فاصله می‌گیرند، نه‌تنها خدماتشان به قهرمانان ناکافی می‌شود، بلکه عکس تاریخی و خاطره جمعی مردم را هم مخدوش می‌سازند. در ادامه از چند منظر به نقد این صدمه‌ها خواهم پرداخت. 

تحریف و سانسور؛ بی‌احترامی به قهرمان و خانواده او 

تقریباً همه فیلم‌هایی که درمورد شهدا ساخته شده، با تحریف و سانسور روبه رو بوده‌اند. قسمت‌هایی از زندگی یا شخصیت واقعی قهرمان حذف می‌شود تا روایت با قالب‌های از پیش‌تعیین‌شده حکومتی یا ارزشی همخوانی اشکار کند. نتیجه آن است که خانواده شهیدان بعد از اکران، به اشتباهات و کاستی‌ها اعتراض می‌کنند و نبض روایت را غیرواقعی می‌یابند. این بی‌اعتنایی به دقت تاریخی و حقایق زندگی شهیدان، برتری صداقت را فدای مطامع سیاسی و فرهنگی کرده و عزت خانواده‌ها را خدشه‌دار می‌کند. 

فقدان پژوهش و دقت روایت؛ روایت خام و ناقص

تعداد بسیاری از فیلمنامه‌نویسان بدون مراجعه به اسناد، خاطرات زنده یا متخصصان تاریخ مقاومت، دست به نگارش سناریو می‌زنند. نتیجه آن‌که جزئیات مهمی از روال مبارزه، انگیزه‌ها و روحیات قهرمانان حذف یا تحول می‌کند. هنگامی خانواده یا هم‌رزمان شهیدان صحنه‌های فیلم را نگاه می‌کنند و خطاها را شناسایی می‌کنند، آن تاثییر نه‌تنها مشروعیت اجتماعی خود را از دست می‌دهد، بلکه جهت تردید مردم نسبت به صحت تاریخ‌نگاری سینمایی می‌شود. 

انحراف به سوی منافع قوت‌

هزینه‌های کلان ساخت فیلم‌های ملی طبق معمولً از سوی نهادها یا جریان‌های قوت فراهم می‌شود. این حمایتمالی با فشارهای نامحسوس برای جا انداختن دیدگاه‌های سیاسی و ایدئولوژیک همراه است. در نتیجه روایت اصل خود را از دست داده، از عدل و واقع‌گرایی فاصله می‌گیرد و به ابزاری بدل می‌شود برای تبلیغات نهان یا القاء مطلب‌های از پیش‌تعیین‌شده. این چنین رویکردی مخاطب را نه‌تنها همراه نمی‌کند، بلکه او را نسبت به هر تولیدی با مضمون ملی بدبین می‌سازد. 

انتخاب ژانر و اقتباس بی‌مطالعه  

در دهه‌های تازه، گرایش به تشکیل آثار اکشن ـ رزمی یا نمود‌های اختصاصی سنگین جهت شده تا سینمای ملی در ژانرهایی داخل شود که ظرفیت و تجهیزات مناسبی برای آن‌ها ندارد. ضعف لوکیشن، محدودیت تجهیزات فنی و نیمه‌پختگی توان هنری و انسانی ما، به چهره بی‌کیفیت و تقلیدی این آثار دامن می‌زند. به‌جای ادامه این روال، بهتر است به ژانرهایی بپردازیم که هنرمندان ایرانی در آن تخصص و سابقه فوق الاده دارند؛ مثال روشنش فیلم‌های قصه‌محور و روان‌شناسانه یا درام‌های اجتماعی است که می‌توانند در بستر مبارزه و مقاومت، عمق شخصیتی و مطلب انسانی را به‌خوبی منتقل کنند. 

ضعف در فرم و خالی بودن از حس 

نهایتاً با اهمیت ترین ضربه را ضعف ساختاری و کمرنگ‌بودن توانایی سینمایی داخل می‌کند. فیلم‌ها مملو از دیالوگ‌های شعارزده، تدوین ناصاف، قاب‌بندی‌های ناشیانه و شخصیت‌پردازی سطحی‌اند. این خلأ فرم و زیبایی‌پردازی، اتصال احساسی مخاطب به قهرمان را در هم می‌شکند و تماشاگر را از خود دور می‌کند. هنگامی یک داستان شهیدمحور قادر نیست اندکی همدلی یا شور ایثار را برانگیزد، تنها اثری که می‌آفریند، خستگی و بی‌اعتمادی است. 

سقوط سینمای دفاع مقدس 

ترکیب این ضعف‌ها هر سال ما را ناظر ریزش مخاطب و انتقادهای پی‌درپی خانواده‌ها و منتقدان می‌کند. دستگاه‌های فرهنگی و سینمایی با بودجه‌های میلیاردی، به‌جای آباد کردن خاکریز قیمت‌ها، به تخریب یاد و خاطره قهرمانان می‌پردازند. علاوه بر خدشه بر عکس شهید، اندوخته اجتماعی سرزمین نیز از دست می‌رود و جشنواره‌ها و مناسبت‌های داخلی، با تقدیر از همین آثاری که فرسنگ‌ها با استاندارد فاصله دارند، مشروعیت‌شان را زیر سوال می‌برند.

ساخت فیلم درمورد شهدا «توفیق» می‌خواهد. این نعمتی است که با دقت در پژوهش، احترام به حیات داستان، استقلال فرم و فهمیدن دقیق توان فنی می‌توان آن را به دست آورد. اگر این عوامل فراهم نباشد، حاصل جز «ننگ افترا‌گویی و نا کارآمدی» نیست. تقدیرات خودجوش و جوایز داخلی وقتی ارزشمندند که با صداقت، کیفیت و پایداری هنری همراه باشند، در غیر این صورت، برابری خواهند داشت با نکوهش‌ها و انتقادات نظارتی و همه سویه اعتبار جشنواره‌ها و منتقدان را لگدمال خواهند کرد. 

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصادی، ورزشی، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری و تکنولوژی را در وب سایت خبری صبح زود دنبال کنید.

اصلاحات بیشتر از هر وقتی الزامی است 

پیرو عبور کشورمان از جنگ ۱۲ روزه با چند قوت جهانی، توانایی تلخ فقدان فرماندهان بزرگ و شکل‌گیری نیازهای تازه برای خلق آثار هنری، دقت و بازنگری رویه‌های جاری بیشتر از پیش حیاتی است. اگر اصلاح سیاست‌گذاری‌ها صورت نپذیرد، در نبرد زیبایی‌شناختی و یادمانی که انگارً فاتح آنیم، در مدار تاریخ، ناکامی خورده محسوب خواهیم شد.

با دقت به اهمیت روایت درست، یکی باید در سیاست‌گذاری‌های سینمایی تحول تشکیل کند؛ به پژوهش تاریخی بها دهد، استقلال فرم را نگه داری کند، از تخصص در ژانرهای بومی منفعت گیرد و به کیفیت فنی برتری دهد. تنها در این صورت است که سینمای ملی می‌تواند حق شهیدان را ادا کرده و در ذهن و قلب آیندگان فاتح واقعی باشد.

دسته بندی مطالب

اخبار کسب وکار ها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

خبرهای فرهنگی

اخبار پزشکی

اخبار فناوری

[ad_2]

منبع