تکنولوژی

چرا از عمد تصمیمات نادرست می‌گیریم؟_صبح سریع

[ad_1]
به گزارش صبح سریع

چرا برخی افراد حتی هنگامی از عواقب کاری آگاهی دارند، به انتخاب‌های زیان اور به طور متوالی و چند باره ادامه خواهند داد؟ یک مطالعه جهانی سه نوع تصمیم‌گیری نزدیک را آشکار کرده است و این چنین از این که چرا مجازات برای همه مؤثر نیست، پرده برداشته است.

به نقل از نیو اطلس، هنگامی فردی دچار رفتارهایی می‌شود که به طور فعال، اهداف، پیروزی یا رفاه خود را تضعیف می‌کند، به گفتن «خودویرانگری» شناخته می‌شود. خودویرانگری بعضی اوقات اوقات آگاهانه و بعضی اوقات ناخودآگاه، می‌تواند در عرصه‌های گوناگون زندگی، از جمله کار، روابط و دستاوردهای شخصی آشکار شود.

یک مطالعه تازه توسط محققان دانشگاه نیو ساوث‌ولز(UNSW) سیدنی، خود تخریبی را بازدید کرد. محققان می‌خواستند بفهمند که چرا برخی از افراد حتی وقتی که برای انجام کاری مجازات شده‌اند، هم چنان به انتخاب‌هایی که به خود یا دیگران صدمه می‌رساند، ادامه خواهند داد.

آنها به جای فکر این که همه به یک روش به مجازات جواب خواهند داد، آزمایش کردند که آیا افراد واقعاً از مجازات به طوری متفاوت عبرت می‌گیرند یا خیر.

«خودتخریبی» یا «خودویرانگری» به رفتارهایی حرف های می‌شود که فرد آگاهانه یا ناخودآگاه انجام می‌دهد و مانع پیشرفت و پیروزی او می‌شود. این رفتارها می‌توانند شامل اهمال‌کاری، کمال‌گرایی افراطی، بی‌قیمت شمردن دستاوردها، روابط ناسالم و گفتگوی درونی منفی باشند. ریشه‌های خودتخریبی زیاد تر در عزت نفس پایین، ازمایش ها تلخ قبل یا الگوهای فکری نادرست نهفته است. 

دکتر فیلیپ ژان-ریچارد دیت برسل(Philip Jean-Richard Dit Bressel)، نویسنده‌ مسئول این مطالعه و متخصص علوم اعصاب رفتاری و روانشناس تجربی در دانشکده‌ روانشناسی دانشگاه نیوساوث‌ولز می‌گوید: ما دریافتیم که برخی افراد از توانایی درس نمی‌گیرند. حتی هنگامی آنها انگیزه‌ اجتناب از صدمه را دارند و دقت می‌کنند، فهمید نمی‌شوند که حرکت خودشان علتایجاد مشکل می‌شود.

محققان ۲۶۷ نفر از ۲۴ سرزمین را که نماینده‌ طیف متنوعی از سنین و پیشینه‌ها بودند، استخدام کردند. از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا یک بازی کامپیوتری را با مقصد کسب امتیاز هرچه زیاد تر انجام بدهند. کلیک کردن روی یکی از دو سیاره امتیاز به همراه داشت. یکی سیاره «خطرناک» می بود که بعضی اوقات اوقات علتدعوا می‌شد و تبدیل از دست دادن امتیاز می‌شد؛ فرد دیگر سیاره «امن» می بود که هیچ زمان تبدیل از دست دادن امتیاز نمی‌شد. بعد از سه دور تنبیه، به شرکت‌کنندگان صریحاً حرف های شد که کدام سیاره علتحملات می‌شود و فهمیدن آنها از طریق یک آزمایش قبول شد.

دکتر برسل او گفت: ما اساساً به آنها گفتیم که این عمل تبدیل آن پیامد منفی می‌شود و این فرد دیگر ایمن است. زیاد تر افرادی که انتخاب‌های بدی داشتند، حرکت خود را فوراً تحول دادند، اما برخی این کار را نکردند.

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصادی، ورزشی، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری و تکنولوژی را در وب سایت خبری صبح زود دنبال کنید.

جمع‌آوری داده‌ها در دو مرحله، شامل آزمون اولیه و آزمون مجدد شش ماه سپس انجام شد. در هر مرحله، شرکت‌کنندگان بازی کامپیوتری را انجام دادند و پرسشنامه‌هایی را تکمیل کردند که استراتژی بازی، انعطاف‌پذیری شناختی، گرایش‌های عادتی و مصرف الکل آنها را می‌سنجید.

از بین شرکت‌کنندگانی که استخدام شده بودند، ۱۲۸ نفر شش ماه سپس برای آزمایش پیگیری بازگشتند. محققان دریافتند که شرکت‌کنندگان در سه نوع رفتاری نزدیک قرار می‌گیرند:

اولی گروه حساس می بود. این افراد به شدت تشخیص دادند که کدام سیاره علتصدمه شده و حرکت خود را حتی قبل از این که به آنها حرف های شود، تحول دادند.

دومی گروه ناآگاه می بود. آنها در ابتدا نتوانستند علت مجازات را استنباط کنند، اما هنگامی که به صراحت برای آنها توضیح داده شد، حرکت خود را تحول دادند.

سومی گروه وسواسی می بود. این گروه حتی وقتی که مجازات برایشان توضیح داده شد، حرکت خود را تحول ندادند و به انتخاب گزینه زیان اور ادامه دادند.

سومی گروه وسواسی می بود. این گروه حتی وقتی که مجازات برایشان توضیح داده شد، حرکت خود را تحول ندادند و به انتخاب گزینه زیان اور ادامه دادند

این یافته‌ها منعکس‌کننده یافته‌های یک مطالعه قبلی می بود که فقط شامل دانشجویان روانشناسی استرالیایی می بود، نه گروه متنوع بین‌المللی مورد منفعت گیری در مطالعه تازه. در مطالعه قبلی نزدیک به ۳۵ درصد افراد حساس، ۴۱ درصد ناآگاه و ۲۳ درصد در دسته وسواسی قرار گرفتند. در حالی که در مطالعه حاضر، نزدیک به ۲۶ درصد حساس، ۴۷ درصد ناآگاه و ۲۷ درصد وسواسی بودند.

دکتر برسل او گفت: ما همین کار را با یک نمونه جمعیت عمومی از ۲۴ سرزمین، افرادی با سنین، پیشینه‌ها و ازمایش ها زندگی گوناگون انجام دادیم و چیزی که دریافتیم این می بود که نمایه‌های رفتاری یکسانی پدیدار شدند. هر آنچه که در دانشجویان روانشناسی استرالیایی دیده بودیم تقریباً دقیقاً تکرار شد.

او گفت که تفاوت اندک در اعداد بین مطالعات تا حدی به تعداد افراد بالای ۵۰ سال که در مطالعه حاضر گنجانده شده بودند، مربوط می‌شود که گمان بیشتری داشت در دسته وسواسی قرار گیرند.

او همین طور گفت: این امکان پذیر با انعطاف‌پذیری شناختی (توانایی تطبیق تفکر) مرتبط باشد که با افزایش سن افت می‌یابد.

حرکت شرکت‌کنندگان در دسته وسواسی را نمی‌توان به تنبلی یا انگیزه ضعیف نسبت داد. این حرکت، ناتوانی در ادغام دانش در عمل می بود. محققان به این مسئله دقت داشتند که بپرسند پشت این انتخاب‌ها چه چیزی نهفته است.

برسل می‌گوید: ما از شرکت‌کنندگان پرسیدیم که به نظر آنها بهترین استراتژی چیست و آنها زیاد تر دقیقاً آنچه را که انجام می‌دادند، توصیف می‌کردند، حتی وقتی که به وضوح انتخاب اشتباهی می بود.

دلنشین است که اکثر شرکت‌کنندگان بعد از شش ماه در همان نوع رفتاری باقی ماندند.

برسل افزود: این یکی از یافته‌های قابل دقت می بود. این مشخص می کند که این رفتارها فقط حاصل اشتباهات اتفاقی یا روزهای بد نیستند. آنها تقریباً همانند انواع شخصیت، ویژگی‌های پایداری می باشند. این به این معنی نیست که آنها ثابت می باشند، فقط امکان پذیر برای شکستن این حرکت نیاز به مداخله باشد.

این مطالعه محدودیت‌هایی دارد. در درجه اول، در یک محیط ساده و همانند به بازی انجام شد، در صورتی که رفتارها در زندگی واقعی امکان پذیر شامل احساسات، عرصه‌ها و مخاطرات پیچیده‌تری باشد. دوم این که شرکت‌کنندگان به زبان انگلیسی مسلط بودند و به اینترنت دسترسی داشتند که امکان پذیر کاربرد نتایج را در جمعیت‌های گسترده‌تر محدود کند.

با این وجود، این مطالعه مشخص می کند که مردم همیشه از مجازات به یک شکل نمی‌آموزند که می‌تواند پیامدهای مهمی در دنیای واقعی داشته باشد. این می‌تواند توضیح دهد که چرا جریمه‌ها، هشدارها یا کمپین‌های بهداشتی همیشه مؤثر نیستند، یا چرا برخی از افراد مجدد به رفتارهای زیان اور همانند مصرف مواد روی می‌آورند.

یافته‌های این مطالعه می‌تواند به درمان رفتاری و مربیگری پشتیبانی کند که می‌تواند مشابه با هر نوع رفتاری تنظیم شود. آنها این چنین می‌توانند به طراحی مداخلات مؤثرتر در فضاهای اعتیاد و عدل کیفری پشتیبانی کنند.

دکتر برسل می‌گوید: یقیناً زندگی واقعی زیاد پیچیده‌تر از بازی ساده‌ای است که ما طراحی کردیم، اما الگوهایی که ما می‌بینیم، جایی که افراد هم توانایی و هم اطلاعات را نادیده می‌گیرند، شبیه چیزی است که در قمار و دیگر رفتارهای وسواسی می‌بینیم. ما نشان داده‌ایم که کمپین‌های اطلاعاتی استاندارد برای اکثر افراد مؤثر می باشند، اما نه برای همه. برای افراد وسواسی، امکان پذیر به نوع متغیری از مداخله نیاز داشته باشیم.

این مطالعه در مجله Communications Psychology انتشار شده است.

دسته بندی مطالب

اخبار کسب وکار ها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

خبرهای فرهنگی

اخبار پزشکی

اخبار فناوری

[ad_2]