زندگی قسطی خوب است یا بد؟_صبح سریع
[ad_1]
به گزارش صبح سریع
مسلما مشکلات اقتصادی علتشده است که خرید نقدی تعداد بسیاری از کالاها ممکن نباشد و شهروندان چارهای جز حواله کردن هزینههای خود به آینده اشکار نکنند اما زیاد از اجناسی که قسطی فروخته خواهد شد – از دمپایی پلاستیکی کراکس تا هواپز – چندان هم الزامی نیستند؛ چرا قسط همه زندگی ما را تصرف کرده است؟
غذا و دندان
قاعده این است که کالاهای اندوختهای همانند خانه و ماشین یا حداقل کالاهایی که بادوام یا الزامی باشند، همانند لوازم خانگی قسطی خریداری شوند. اکنون خرید قسطی از کالاهای اندوختهای کلان، به اجناس خرد و کوچک رسیده است. زمستان سال ۱۴۰۳هم آگهیهای فروش گوشت قرمز با چک کارمندی انتشار شده می بود اما با جهش قیمت گوشت در تیر ماه ۱۴۰۴فروش قسطی آن زیاد تر شد. در طول ۶ماه، قیمت گوشت ۲برابر و تبدیل به کالای لوکس شد؛ در نتیجه برخی قصابیهای بزرگ و فروشندگان مواد پروتئینی اغاز به فروش قسطی گوشت کردند. معلوم نیست بین پختن و خوردن این گوشت تا تسویه آخرین قسط چه مقدار فاصله خواهد افتاد.
در حوزه پزشکی، قبلا برخی از درمانهای طویل دندانپزشکی که نیازمند چندین بار مراجعه پشتسرهم و جراحیهای طویل می بود، قسطی انجام میشد. اما اکنون دندانپزشکان حاضر می باشند درمانهای مختصر یا حتی نصب یک ایمپلنت را هم قسطی انجام بدهند. مواد و وسایل گران شده است و بیماران از مسئولیت پرداخت ۳۰- ۱۵میلیون تومان برای یک دندان بر نمیآیند؛ در نتیجه هزینه را در طول ۶ماه تا یک سال پرداخت میکنند و امیدوارند که ضمانت ایمپلنت معتبر باشد.
همین یکماه قبل، نوع فرد دیگر از خرید قسطی اوج گرفت. خرید قسطی لوازمالتحریر برای دانشآموزانی که اول مهر سر کلاس درس رفتهاند. تبلیغات فروش اقساطی دفتر و مداد با انتقادهای بسیاری مواجه شد؛ چون نشان میداد که برخی از شهروندان به حدی دچار افتنقدینگی شدهاند که از خرید نقدی کوچکترین و ملزومترین کالاها هم ناتوان می باشند.
آیفون قسطی
در کنار ضروریات زندگی و مشکلات مالی طبقه متوسط، زیاد از اجناس غیرضروری هم بازار قسطی پر رونقی اشکار کردهاند که گوشی آیفون یکی از این مثالها است و کلاهبرداریهای بزرگی هم در این حوزه اتفاق افتاده است. مهرداد ناظری، جامعهشناس میگوید:«مدتی قبل برای یک تحقیق به منطقه محرومی در سرزمین سفر کردم که شغل ساکنان آن کشاورزی می بود. فهمید شدم که همه انها گوشی آیفون رده بالا دارند؛ درحالیکه چندان هم از امکانات آن منفعت گیری نمیکنند.» او شرح میدهد: «در جامعه مصرفی ۴نوع کنش داریم؛ اولی معطوف به همسانی است. یعنی میخواهیم در تاثییر همسانشدن با دیگران در شبکه اجتماعی آنها قرار بگیریم و امنیت روانی و اجتماعی بهدست بیاوریم. دومی تعلق ساختن در فضای بیتعلقی است تا حس خوبی از مالکیت چیزی داشته باشیم؛ چون مالکیت ما را خوشحال میکند. مورد دیگر صعود توهمی به طبقات بالاتر است؛ چون با خرید یک کالای لوکس فکر میکنیم که به طبقات بالای جامعه رسیده و صاحب منزلت شدهایم. چهارمین مورد هم اختلال تبعیض گونه است؛ یعنی ناتوانی در مالکیت کالاها تبدیل به نوعی اختلال میشود و امکان پذیر بهصورت خشونت ابراز اشکار کند.»
ناظری درمورد برنامههای فروش قسطی میگوید: «پلتفرمها در تبلیغات خود کاملا هوشمند و آگاه می باشند. آنها میگویند این کالا را بخر تا به خانواده و باشگاه ما بپیوندی و منظور این است که با خرید این کالا، داخل گروهی خواهی شد که آرزوی عضویت در آن را داشتی. آنها دائما میگویند برای بالارفتن منزلت و طبقه اجتماعی نیاز نیست پیشپرداخت بدهی، یا ضامن داشته باشی؛ فقط باید اغاز به خرید از بین برندهای ما کنی و بعدا اقساط آن را بدهی.» اما انتهای ولع خرید چه خواهد شد؟ این جامعهشناس میگوید:«دچار شدن در چرخه بیرویه خرید و پرداخت قسط، ابتدا به سختی مالی و سپس ورشکستگی اقتصادی خانوادهها منجر میشود که انتهای آن فروپاشی ساختار خانواده خواهد می بود.»
سودجویی دلالها
مشکلات اقتصادی علتشده است که شهروندان برای تامین کالاهای مورد نیاز خود راهی جز خرید قسطی نداشته باشند اما موقعیتهای بحرانی اقتصادی به سود دلالهایی است که بهجستوجو کسب سود باشند. هنگامی یک فروشگاه بزرگ در همه شبکههای تلویزیونی و همه ساعتهای روز تبلیغات فروش بدون چک، بدون ضامن و بدون پیشپرداخت را پخش میکند، قطعا از این کار سود کافی میبرد. زنجیره فروش به بانکهایی متصل است که خریدار را برای زمان طویل مقروض میکنند و جمعیت بزرگی از اهالی شهر باید هر ماه قسطهای خود را به این شبکه پرداخت کنند.
برای تعدیل
سیاستهای تنظیم بازار میتوانند با راه حلهایی همانند کالابرگ تا حدی نیازهای اولیه شهروندان را برآورده کنند و نیاز به خرید قسطی کالاهای الزامی را از بین ببرند. حمید حاج اسماعیلی، کارشناس مسائل اقتصادی در اینباره به همشهری میگوید:« کالا برگ وقتی موفق خواهد می بود که دولت کالاهای مورد نیاز را پیش از پخشکننده داخلی خریداری یا با دلار حمایتی آنها را داخل و انبار و سپس با قیمت کمتر از بازار در بین گروههای مقصد توزیع کند تا از این راه قیمتها تعدیل شوند.»
ذوق متوسطها
خرید قسطی کالاهای مصرفی، برای طبقه متوسط حقوقبگیر طراحی شده است. قسمت فقیر جامعه که درآمد مشخصی ندارند، حتی داخل این روال هم نخواهند شد؛ چون از کمترین بنیه مالی برای اغاز برخوردار نیستند. اگرچه حرف های میشود که برخی از وامدهندگان خرد، کارت یارانه را بهگفتن ضمانت میپذیرند اما این مبالغ کوچک در بین نیازهای طبقه مستمند جایی ندارد. مقصد مهم فروش اقساطی، افرادی می باشند که درآمد ماهانه داشته باشند و به اعتبار آن خرید کنند؛ هرچند که این درآمد اندک باشد و هر ماه کمقیمتتر شود.
دسته بندی مطالب
[ad_2]