تازهترین استراتژیهای علمی برای پرورش کودکان بدون داد و فریاد_صبح سریع
[ad_1]
به گزارش صبح سریع
این مقاله، مجموعهای از راهکارهای عملی و مبتنی بر تحقیق را اراعه میدهد که به شما پشتیبانی میکند تا بدون از دست دادن صبر و اسایش خود، تواناییهای انضباطی ملزوم را در فرزندتان نهادینه کنید.
حتی در بهترین شرایط، پرورش کودکان خردسال و آموزش نظم و انضباط به آنهاچالش برانگیز است. آنها از نظر جسمی زیاد توانمند می باشند – میتوانند بدوند، از همه چیز بالا بروند، پُشتک بزنند، بازی کنند و غیره.
با این حال، از نظر عاطفی، تا این مدت زیاد نابالغ می باشند. آنها زیاد منطقی نیستند، به راحتی کنترل عاطفی خود را از دست خواهند داد و خلق و خوی آنها آنقدر سریع تحول میکند که شما را به شدت تحت تاثییر قرار میدهد.
همه این ها کاملاً طبیعی و فقط روال معمول زندگی کودکی خردسال و از نظر رشدی مناسب است.
اما والدین بعد از روزها (یا هفتهها) وجود در خانه با فرزندان، امکان پذیر صبر خود را از دست بدهند، احتمالا حتی سر آنها فریاد بزنند.
همه ما میدانیم که داد و فریاد سر بچهها کار امد نیست، اما والدین چه باید بکنند؟
تحقیقات در رابطه نقش و کارکرد والدین میتواند به ما پشتیبانی کند، اما ما این چنین به یک برنامه عملی نیاز داریم.
چرا ما والدین از کوره در می رویم؟
بگذارید به شما بگویم، شما تنها نیستید. شما دیوانه نیستید. صبور بودن با کودکان در هر سنی زیاد چالش برانگیز است. امکان پذیر خودتان را در حال داد زدن سر فرزندانتان بیابید و علت آن را نفهمد.
فرزندپروری بدون داد و فریاد هدفی است که باید به سمت آن حرکت کنید، اما اولین قدم این است که بفهمید چرا صبرتان را از دست میدهید.
مراقبت از خود را در برتری قرار دهید
زیاد تر ما انچه که باید به نیازهای خودمان اهمیت نمیدهیم. بیایید با حقیقت روبرو شویم، غریزه مهم ما این است که نیازهای فرزندانمان را در برتری قرار دهیم.
وقتی هم که فرصتی مختصر برای خلوت کردن اشکار میکنیم، امکان پذیر برایمان دشوار باشد که واقعاً استراحت کنیم (یا بخوابیم).
در عوض، حس سختی میکنیم که باید تا دیروقت بیدار بمانیم تا کارهای عقبماندهمان را همه کنیم.”
اضطراب طاقتفرسا است
اگرچه امکان پذیر روزانه در خانه با فرزندانمان حس اضطراب بیشتر از حد نکنیم، اما بعضی اوقات اوقات نگرانیها به سراغمان میآیند.
امکان پذیر دلواپس سلامت فرزندمان، استراتژیهای فرزندپروریمان باشیم یا فقط تلاش کنیم رویدادی را در تقویم فراموش نکنیم.
این جریان نهان اضطراب بعد از مدتی بر مغز و صبر ما تأثیر میگذارد.
تحقیقات مشخص می کند که اگرچه امکان پذیر هر روز از نظر فیزیکی فعالیت یکسانی را انجام دهیم، اما اضطراب برای مغز ما زیاد طاقتفرسا است.
همیشه در دسترس بودن خستهکننده است
همه اینها علاوه بر سطح اضطراب و هوشیاری بیشتر از حد ما به گفتن والدین است.
کودک خردسال به این معنی است که شما باید دائماً از خطرات احتمالی که فهمید اوست، آگاه باشید.
همه این شرایط در کنار هم شما را تا آخر روز کاملاً خسته می کنند.
به خودتان می آیید و می بینید دارید سر بچه ها داد می زنید به یک علت روشن: شما خسته اید.
چطور بدون داد و فریاد والدین بهتری باشیم؟
هیچکدام از ما در اغاز فرزندپروری فکرش را هم نمیکنیم که یکی از آن والدینی باشیم که سر فرزندانشان فریاد میزنند.
حتی اگر فقط چند سال است که پدر یا مادر شدهاید، به گمان زیادً فهمید شدهاید که فریاد زدن کار امد نیست.
اگرچه میتوانم به تحقیقاتی استناد کنم که مشخص می کند چرا فریاد زدن به علت تاثییر اضطرابآوری که تشکیل میکند، کار امد نیست، اما شما از روی توانایی میدانید که فریاد زدن سر بچهها طبق معمولً در نهایت همه را به گریه میاندازد.
سوالی که باقی میماند این است: چطور بدون فریاد زدن، والدین بهتری باشیم.
در اینجا چند راه برای اغاز وجود دارد:
برای حرکت محدودیت بگذارید، نه برای احساسات
یکی از نکات کلیدی که در سالهای تازه در رابطه فرزندپروری مثبت آموختهام، اختلاف بین تعیین مرز برای حرکت است، نه برای احساسات.
بچهها احساسات واقعاً شدیدی را در طول روز توانایی می کنند. در هر روز معینی، ما بزرگسالان نیز احساسات بالا و پایین بسیاری را توانایی می کنیم.
مسئله مهم این است که برای پشتیبانی به بچهها در شناخت و مهار احساسات شان، باید اجازه دهیم احساسات خود را ابراز کنند.
یقیناً که اجازه دادن به آنها برای ابراز احساسات (حتی احساسات ناخوشایند) به گفتن والدین چالش برانگیز است.
چون ما دوست نداریم فرزندانمان عصبانی شوند یا گریه کنند یا از کوره درروند. با این حال، با اجازه دادن به احساسات، ما این چنین فضایی را برای آموزش نحوه کنار آمدن با احساسات شدیدشان برای شان باز میکنیم.
از نظر دیگر، اگر احساسات را تنبیه یا نادیده بگیریم، آنها در نهایت یاد میگیرند که آنها را سرکوب کرده و در خود نگه دارند. در نهایت، این کار کودکان را در معرض خطر بیشتری برای اضطراب و دیگر مشکلات در مرحله های بعدی زندگی قرار میدهد.
اختلاف بین احساسات و رفتارها
این که بین حرکت و احساسات بچه ها اختلاف بگذاریم، کار ساده ای نیست. به خصوص در رابطه بچههای کوچک، احساسات شدید زیاد تر تقریباً بلافاصله تبدیل حرکت ناخوشایند میشود.
به گفتن مثال، کودک شما امکان پذیر از برادرش برای برداشتن یک اسباببازی غمگین باشد و بلافاصله او را بزند.
جدا کردن خشم از یکدیکر را زدن، یکی از کلیدهای فرزندپروری مثبت است. میتوانیم توضیح دهیم که حس خشمگینی طبیعی است، اما این که بر تاثییر خشم فردی را کتک بزنیم، شیوه رفتاری درستی نیست.
قدم عملی: بر اصلاح یا اراعه جانشینهایی برای رفتاری که “خارج از محدوده” است، به جای احساسات، تمرکز کنید.
به گفتن مثال، میتوانید بگویید: “بیایید در رابطه روش فرد دیگر برای ابراز خشم خود به جای زدن سخن بگویید کنیم.” شما میتوانید گزینههای فرد دیگر همانند بیرون رفتن، بالا و پایین دویدن از پلهها و غیره را فراهم کنید.
تواناییهای مدیریت احساسات را آموزش دهید
آموزش آگاهانه نحوه مدیریت احساسات شدید به کودکان، یک توانایی زندگی است که آنها برای همیشه از آن منفعت گیری خواهند کرد. اگرچه کودکان زیاد تر با احساسات شدید دست و پنجه نرم میکنند، اما ما میتوانیم الگوهایی باشیم که به آنها در فهمیدن احساسات و مقابله با آنها پشتیبانی کنیم.
یک قدم این است که هنگامی بچهها آرام می باشند، به سادگی در رابطه احساسات به گفتن بخشی عادی از مکالمه سخن بگویید کنید.
میتوانید کتابهایی در رابطه احساسات بخوانید یا بازیهایی انجام دهید که در رابطه احساسات او گفت و گو میکنند.
با آموزش توانایی هایی نظیر تمرین ذهن آگاهی یا تنفس عمیق ؛تکنیکهای تنفس، تمرینهایی را آموزش دهید که امکان پذیر به فرزندتان در زمان ناراحتی پشتیبانی کند تا آرام شود.
قدم عملی:
به جای این که فقط از فرزندتان بخواهید آرام شود، خودتان مثالای از آن باشید. یک فعالیت خودتنظیمی اشکار را برای خودتان انتخاب کنید که به شما پشتیبانی کند در اوقات استرس، مجدد به اسایش برگردید. این میتواند شامل موارد زیر باشد:
تشکیل یک «گوشه اسایش» برای چند دقیقه خلوت کردن.
نگهداری یک «ظرف اسایش» پر از چیزهایی که حس خوبی به شما خواهند داد (همانند روغنهای معطر یا سنگهای صاف).
انجام تمرینهای تنفسی عمیق قبل از عکس العمل نشان دادن.
انجام یک فعالیت بدنی مختصر که تنش را از شما دور کند.
مسئله کلیدی اینجاست: هنگامی شما تواناییهای جدیدی برای مدیریت احساسات قوی خود اشکار کنید، خواهید دید که به طور طبیعی و ناخودآگاه، کمتر سر فرزندتان فریاد میزنید. چون اسایش شما، اسایش او را تحکیم میکند.”
کلید پرورش بدون داد: حرکت را به گفتن ربط ببینید
توانایی مورد قیمت دیگر، این ایده است که حرکت بچهها نوعی ربط است. این تحول نحوه فکر، نحوه نگاه شما به حرکت فرزندتان را کاملاً تحول میدهد و میتواند به والدین پشتیبانی کند تا بدون داد زدن، پرورش فرزند را به حقیقت تبدیل کنند.
به جای این که بدرفتاری را به گفتن “برونریزی” یا به گفتن تلاش فرزندتان برای تحت سختی قرار دادن به عمد شما ببینید، عمیقتر بازدید کنید و تلاش کنید معنی واقعی پشت حرکت را کشف کنید.
آیا خشمگینی و فریاد فرزند شما واقعاً میتواند نشانه اضطراب یا آشفتگی او باشد؟ عدم تنظیم عاطفی فرزند شما میتواند فقطً مهارتی باشد که تا این مدت در آنها پرورش نیافته است؟
برای کودکان زیاد خردسال، بدرفتاری زیاد تر فقط نشانه یک نیاز جسمی است که تا این مدت نمی توانند به خوبی ابراز کنند. کودکی که به راحتی از کوره در میرود، زیاد تر فقط نشانهای از خستگی یا جهش رشدی است.
قدم عملی: دفعه سپس که فرزندتان رفتاری انجام میدهد که شما آن را بدرفتاری میدانید، لحظهای درنگ کنید و در نظر بگیرید که چه چیز فرد دیگر امکان پذیر در حال رخ دادن باشد.او از چیزی غمگین است؟ گرسنه، خسته، بیشتر از حد تحریک شده و غیره؟
عمیقاً بازدید کنید تا ببینید چه نیازی میتواند علت مهم این حرکت باشد. هنگامی علت واقعی حرکت کودکان را بفهمید، فرزندپروری بدون فریاد زدن امکانپذیرتر میشود.

انتخاب کنید که برای چه چیزی بجنگید (برتریبندی در پرورش)
عبارت «دعواهایتان را انتخاب کنید» همیشه صادق است، مخصوصاً هنگامی پای پرورش کودک خردسال در بین باشد. هر روز دهها حرکت کوچک آزاردهنده از کودکان سر میزند (از نامرتبی اتاق گرفته تا دعواهای کوچک).
قضیه مهم این است: شما نمیتوانید روی همه چیز تمرکز کنید. باید دقیقاً تعیین کنید که کدام رفتارها با تصویری که از بزرگسالی فرزندتان دارید، همخوانی دارند.
روی چه چیزی تمرکز کنیم؟ مسائلی که برای شکلدهی به شخصیت مهم کودک حیاتی می باشند (برای مثالً احترام، صداقت، ایمنی) را انتخاب کنید و انرژیتان را فقط صرف آنها کنید. بقیه موارد را فعلاً رها کنید.
قدم عملی:
دفعه سپس که فرزندتان کاری کرد که شما را عصبانی کرد، یک لحظه مکث کنید و سوال کنید: “آیا این نوشته واقعاً نیاز به عکس العمل سریع دارد، یا میتوانم آن را نادیده بگیرم؟”
نادیده گرفتن یک عادت کوچک به معنی پذیرفتن همیشگی آن نیست، بلکه به این معناست که شما برتری را بر نگه داری رابطه و اسایش خانه میگذارید، نه بر ایرادگیری از هر چیز جزئی. این اولین قدم برای پرورش بدون فریاد است.
محرکهای خشم خود را بشناسید
تعداد بسیاری از ما تا قبل از بچهدار شدن، نمیدانستیم چه عواملی میتوانند ما را به شدت عصبانی کنند. شناختن محرکهای شخصی شما کلید کنترل خشم است.
محرکها آن ریشههای عاطفی می باشند که علتخواهد شد صبر کردن برایتان سخت شود. این محرکها امکان پذیر هر چیزی باشند:
حس عدم کنترل : هنگامی حس میکنید اوضاع از دستتان خارج شده است.
انتظارات غیرواقعی: انتظار رفتاری از کودک که از نظر سن و رشد برایش سریع است.
تداعی خاطرات : هنگامی حرکت کودک شما را یاد فردی میاندازد که دوستش ندارید.
ناامیدی یا اندوه درونی.
مثال رایج (انتظار غیررشدی): اگر از یک کودک نوپا انتظار دارید که در اتاق انتظار پزشک، کاملاً بیحرکت و آرام بنشیند، طبیعی است که عصبانی شوید؛ چون این انتظار با ماهیت کنجکاو و پرانرژی این سنین (که باید همه چیز را بگردند) همخوانی ندارد.
قدم عملی:
در دفعه سپس که فهمید شدید از دست فرزندتان غمگین شدید، قبل از هر واکنشی، یک لحظه توقف کنید و سوال کنید: “چه چیزی واقعاً مرا عصبانی کرد؟ آیا این حرکت کودک، محرک درونی من را فعال کرد؟”
شناسایی این محرکها (حتی اگر سپس از دعوا مقدور باشد) به شما پشتیبانی میکند تا موقعیتهای شبیه در آینده را پیشبینی کنید و به جای عکس العمل انفجاری، پاسخی آگاهانه بدهید. این خودشناسی، سنگ بنای پرورش بدون فریاد است.

عکس بزرگتر فرزندپروری بدون فریاد این است که ما رفتاری را که دوست داریم فرزندانمان یاد بگیرند، برای آنها الگوسازی میکنیم. اگر بتوانیم آرام بمانیم، گمان این که آنها با مثال ما خودتنظیمی را یاد بگیرند، زیاد زیاد تر است.
با خودتان مهربان باشید
دلسوزی نسبت به خود کلیدی است.همه ما انسان هستیم. نادرست میکنیم و سر فرزندانمان فریاد میزنیم یا انتخابهایی میکنیم که پشیمان میشویم.
سرزنش کردن خودمان برای این اشتباهات به فرزندپروری ما کمکی نمیکند.
در واقع، تحقیقات تازه اغاز به نشان دادن مزایای دلسوزی نسبت به خود برای والدین کرده است. در یک مطالعه، والدینی که تمرینات خوددلسوزی را انجام دادند، نشان دادند که با گذشت زمان استرس کمتری را توانایی کردهاند.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
