اقتصاد

چرا مصوبه افزایش سن بازنشستگی حتی بحران صندوق های بازنشستگی را هم حل نمی‌کند؟

[ad_1]

دفتر سیاسی حزب اتحاد ملت ایران نیز با دقت به اهمیت نوشته آن را در دستورکار دوشنبه ۲۹ آبان ماه ۱۴۰۲ خود قرار داد. اعضای دفتر بعد از او گفت و گو و بازدید وجوه گوناگون مصوبه و آثار تبعات آن، بر موارد زیر اصرار داشتند:

۱. به نظر می‌رسد علت اتخاذ تصمیم یاد شده مبنی بر افزایش سن بازنشستگی کارکنان، بحران صندوق‌های بازنشستگی در تامین مطالبات و حقوق بازنشستگان باشد. در حالی که دولت‌مردان و نمایندگان مجلس خود می‌دانند علت مهم رخداد بحران یاد شده سوءتدبیر و سوءمدیریت و دخالت‌های غیرکارآمد دولت‌ها و دیگر نهادها در این صندوق‌ها در سال‌های بعد از انقلاب بوده است، لذا با استمرار دخالت‌های ناموجه دولت‌ها و استمرار نظام مدیریت نامناسب و گماردن مدیران کارنابلد نمی‌توان با افزایش سن بازنشستگی به حل بحران یاد شده همت گماشت. 

۲. در شرایطی که جامعه کارکنان سرزمین که عمدتا از اقشار و طبقات فرودست و متوسط می باشند و با مشکلاتهای گوناگون زیستی و معیشتی و… روبه رو‌اند، افزودن بار ناموجه کاری و روانی بر آنها به هیچ روی زیبنده نظام برآمده از انقلاب اسلامی که خود را دفاع کننده محرومان مستضعفان می‌داند؛ نیست.

۳. اصلاحات در مقررات بیمه‌های اجتماعی (اصلاحات پارامتریک) از چند دهه پیش مورد او گفت و گو بوده است. طبیعتاً ذی‌نفعان این اصلاحات باید از این تغییرات مطلع بوده و درمورد آن نظر بدهند. چطور این قضیه مراعات نشده است؟ به‌طوری که ذی‌نفعان گسترده این مصوبه صبح روز ۲۸ آبان و از طریق اظهارنظرهای محتلف نمایندگان مجلس از آن آگاه شده‌اند؟ 

آیا قرار بر شوک‌درمانی طبقات فرودست و متوسط جامعه است؟ چرا نمایندگان مجلس که باید بر این مصوبه اشراف داشته باشند اول از ۱۲ سال کار اضافی سخن بگویید کردند و سپس اظهار شد فقط ۵ سال به سال بازنشستگی اضافه می‌بشود؟ آیا قرار بوده مردم به مرگِ ۱۲ سال کار ترسانیده شوند تا سپس به تبِ ۵ سال راضی شوند؟ آیا قرار است مجلس این‌گونه مصوبات خود را در فضای جامعه جا بیاندازد؟ 

۴. مصوبه مذکور متاسفانه دارای ابهامات و اشکالات زیاد حقوقی اقتصادی اجتماعی و اخلاقی است به گفتن مثال: 

اول؛ در بندهای این قانون در شرایط سن و سابقه بیمه‌‌پردازان جاری تحول اعمال شده است، چطور می‌توان یک طرفه قرارداد و توافق بازنشستگی کارکنان در حال فعالیت را به زیان آنها با توسل به مصوبات تحول داد؟ 

دوم؛ بندهایی که بر پایه آن‌ها سن بازنشستگی به ۴۲ سال سر می‌زند با سخن رئیس مجلس که سقف سال خدمت را ۳۵ سال می‌داند مغایرت دارد. بعد اصلاً چه دلیلی داشته این چنین بندهایی تصویب بشود؟ 

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصادی، ورزشی، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری و تکنولوژی را در وب سایت خبری صبح زود دنبال کنید.

سوم؛ همه شهروندان ایرانی باید تحت شرایط برابر قانونی –از جمله مقدار سال بازنشستگی برابر- بازنشسته شوند (فارغ از این که خود بخواهند یا اجازه داشته باشند که تحت شرایطی کمتر یا زیاد تر خدمت کنند) مطابق این قانون هرکس بنا به سابقه‌اش دوره متغیری از فرد دیگر را باید طی کند تا بازنشسته بشود. 

چهارم؛ تعیین سن بازنشستگی بر پایه محاسبات دقیق صورت می‌گیرد. نمایندگان مجلس محاسبات پشتوانه تصمیم‌شان را برای افکار عمومی انتشار کنند. چرا دولت در لایحه برنامه گسترش به نتیجه فرد دیگر رسیده می بود و نمایندگان به نتیجه فرد دیگر رسیده‌اند؟ آیا محاسبات ریاضی در دستگاه دولت و مجلس دوتا است؟ 

پنجم؛ این‌که اظهار شده است که علت این تصمیم از بین بردن بحران ناترازی صندوق‌ها است. منبع های صندوق‌ها در ایران عموماً مطابق قانون هم حق بیمه پرداخت‌شده و هم درآمد حاصل از اندوخته‌گذاری صندوق‌ها است. نمایندگان مجلس برای مردم توضیح دهند چرا برای از بین بردن ناترازی صندوق‌ها فقط برای جیب بیمه‌پردازان قانون تصویب کرده‌اند و هیچ اشاره‌ای به کارکرد صندوق‌ها در رابطه اندوخته‌گذاری نکرده‌اند؟ 

[ad_2]

منبع