اقتصاد

بار «تورم» را چه افرادی به دوش می‌کشند؟

[ad_1]

ثابت ماندن نرخ تورم لزوما به معنی ثابت ماندن قیمت‌ها نیست. مطابق اطلاعات قسمت فرد دیگر از گزارش تازه مرکز آمار، نرخ تورم ماهانه در آبان‌ماه ۲.۲ درصد به ثبت رسیده است؛ یعنی قیمت کالا‌ها و خدمات مصرفی در این ماه به طور متوسط ۲.۲ درصد نسبت به ماه قبل افزایش اشکار کرده است.

نرخ تورم نقطه به نقطه از بیشتر از ۵۵ درصد در فروردین‌ماه امسال به کمتر از ۴۰ درصد در تیرماه افت اشکار کرد. ولی از آن به سپس در محدوده بین ۳۹ تا ۴۰ درصد ثابت مانده است. در قسمت خوراکی‌ها، تورم سالانه کل سرزمین با کم شدن نسبت به مهرماه به رقم ۵۲.۲ درصد رسیده که این شاخص برای مناطق شهری و روستایی به ترتیب ۵۲.۲ و ۵۲.۱ درصد است. استان یزد همچون ماه قبل، بیشترین نرخ تورم سالانه سرزمین در سطح ۵۵.۹ درصد را از آن خود کرده است.

اخیرا داوود منظور، رئیس سازمان برنامه و بودجه در توضیح شرایط تورمی سرزمین او گفت: «سال قبل به علت حذف ارز حمایتی، سختی اقتصادی بسیاری به مردم تحمیل شد. پیرو آن، امسال سیاست کنترل تورم و مدیریت تاثییر‌های ناشی از افزایش نرخ ارز اجرا شد که تا این مدت نتایج رضایت بخشی را به جستوجو نداشته است. به علت محدودیت منبع های، باید نیاز‌ها را برتری‌بندی کنیم. برتری مهم دولت، تشکیل ارامش فراگیر و مستمر در اقتصاد است، چون تورم بالا در چند سال قبل برای مردم، به خصوص اقشار کم‌درآمد، آزاردهنده شده است.»

محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی نیز در تازه ترین اظهارنظر خود درمورد حالت تورمی در سرزمین او گفت: «نقدینگی و کسری بودجه نقش مهمی در تورم دارند و بر این مبنا بانک مرکزی تلاش کرده نقدینگی را امسال به ۲۶.۴ درصد رساند و امیدواریم سال آینده به ۲۵ درصد برسد. اما باید دقت داشته باشیم که نقش انتظارات تورمی در افزایش تورم زیاد تر از نقدینگی و کسری بودجه است و مطابق نظرسنجی‌های انجام شده انتظارات تورمی نیز افت یافته است. سیاست پولی بانک مرکزی بر تورم تمرکز دارد و تصمیم نداریم بر رشد ضربه بزنیم.»

گرچه رئیس بانک مرکزی بر گسترش سیاست‌های تورمی اصرار دارد، اما با دقت به شرایط تورم، بودجه و حالت نقدینگی در سرزمین سوال‌هایی نقل است از جمله این که چرا تورم در سرزمین ما مزمن شده است و چطور می‌توان راهکاری برای حالت تورم در سرزمین اندیشید؟ وحید شقاقی شهری، اقتصاددان و استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی در گفتگو با فرارو به این سوال‌ها جواب داده است:

تورم طویل مدت و مزمن در اقتصاد ایران

وحید شقاقی به فرارو او گفت: «سال ۱۳۱۶ هجری شمسی، محاسبات شاخص تورم در اقتصاد ایران اغاز شد. قبل از این تاریخ، آمار مستدل و مستندی درمورد تورم نداریم. این آمار‌ها از سال ۱۳۱۶ اغاز شد. هنگامی آمار‌ها را نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که در برخی سال‌ها و مقاطع وقتی، اقتصاد ایران با تورم‌های بالایی روبه رو بوده، ولی طول تورم‌های بالا، زیر سه سال به ثبت رسیده است. برای مثال سال‌های ۱۳۲۱ و ۱۳۲۲، تورم بالا داشتیم، اما بعد از آن تورم پایین آمد و حتی منفی شد. در سال ۱۳۵۳، ۵۴ و ۵۵ تورم‌های بالا داشتیم که سپس کنترل شد. در سال‌های ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ نیز تورم بالایی داشتیم. سال ۱۳۹۱ و ۱۳۹۲ نیز تورم بالایی در اقتصاد ما ثبت شد. در این دوره ها، ایرانیان تورم بالایی را توانایی کردند که طویل نشد و همیشه زیر سه سال می بود. اما از سال ۱۳۹۷ در اقتصاد ایران، تورم بالا اغاز شد و اکنون داخل ششمین سالی شده ایم که مردم ایران، تورم بالا را توانایی می‌کنند. به این علت، این نخستین دوره در طول یکصد سال تازه است که با ۶ سال پیاپی از تورم‌های بالا رو به رو می‌شویم. به خصوص با دقت به این که میانگین تورم ۶ سال تازه، دو برابر میانگین تورم طویل مدت ۵۰ ساله اقتصاد ایران می بود.»

او گفت: «هنگامی تورم طویل زمان و مزمن می‌بشود، کم کم، شرایط اقتصاد سرزمین را وخیم می‌کند. همانند وقتی که کرونا داخل سرزمین شده می بود و مسئولان بهداشت سرزمین می‌انها گفتند اگر این تب تا سه روز افت اشکار نکند، حالت بیمار، وخیم‌تر می‌بشود. درست است که کرونا با تب بالای ۳۸ درجه شناخته می‌شد، اما زمان زمان افت تب و کنترل آن نیز مهم می بود. در تورم نیز دقیقا همین شرایط حاکم است. یعنی اگر یک الی دو سال، ناظر تورم باشیم، قابل تحمل خواهد می بود، اما هنگامی طول دوره تورم زیاد تر باشد، شرایط وخیم‌تر می‌بشود.»

داخل چرخه‌های باطل تورمی شده ایم

این استاد دانشگاه در ادامه او گفت: «میانگین تورم سرزمین در ۶ سال تازه در شرایطی روی عدد ۴۰ درصد متوقف شده است که رشد حقوق و دستمزد‌ها زیر ۲۰ درصد بوده و همین نوشته هم علتشده است که مدام شکاف حقوق و دستمزد و تورم افزایش اشکار کند و بالاخص در کالا‌های اندوخته‌ای و بادوام، شرایط بغرنج‌تر و حادتر است. نرخ پایه یا قیمت حداقلی در کالا‌های اندوخته‌ای و بادوام عدد‌های بالایی است.

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصادی، ورزشی، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری و تکنولوژی را در وب سایت خبری صبح زود دنبال کنید.

برای مثال برای خرید خانه در کلانشهر‌هایی همانند تهران، برای یک واحد ۵۰ متری، حداقل ۳ الی ۴ میلیارد پول ملزوم است و وقتی که یک تورم ۵۰ درصدی با این کالا‌های اندوخته‌ای تلاقی اشکار می‌کند، افزایش قیمت‌ها به شدت معنادار می‌بشود. در این شرایط یک خانه ۴ میلیارد تومانی، با تورم ۵۰ درصدی، نزدیک به ۲ میلیارد افزایش بها خواهد داشت. به این علت، تورم هم به واسطه عدم سازگاری بین حقوق و تورم، افزایش اشکار کرده است و هم شرایط در قسمت کالا‌های اندوخته‌ای بغرنج شده است.»

او گفت: «فرایند فقیر شدن جامعه ایرانی در سایه همین شرایط شدت بالاتری اشکار کرده است. به همین دلایل است که در جهان، اولین سیاستی که اقتصاددانان روی آن اجماع دارند این است که تورم را افت دهند. هنگامی در پایین آمدن تورم مشکل و اختلال وجود داشت باشد، اقتصاد داخل یک چرخه باطل می‌بشود. تورم‌های بالا در دور سپس، عرصه را برای افزایش نرخ ارز فراهم می‌کنند و هنگامی نرخ ارز افزایش اشکار می‌کند، مجدد تورم نیز افزایش اشکار می‌کند.

این چنین هنگامی تورم بالا می‌رود، ساختار‌های اقتصادی ناچار خواهد شد حقوق و دستمزد را بالا ببرند و همین افزایش حقوق و دستمزد از کانال کسری بودجه و هزینه‌های تشکیل، یک بار دیگر تورم را افزایش می‌دهد. به همین علت می‌گویم اقتصاد داخل «چرخه‌های باطل تورمی» می‌بشود. به همین علت است که با اهمیت ترین برتری سیاست گذاران باید مهار تورم باشد. به خصوص وقتی که طول دوره تورمی همانند اکنون زیاد باشد.»

گسست قسمت واقعی و قسمت پولی اقتصاد

این اقتصاددان او گفت: «براورد من این است که اگر یک دهه تورم بالا، به یک اقتصاد تحمیل بشود، قسمت عمده‌ای از طبقات متوسط جامعه، به دهک‌های پایین درامدی سقوط می‌کنند و دهک‌های متوسط اقتصاد سرزمین، با شرایط زیاد بدی روبه رو خواهد شد. در اقتصاد ایران، برخلاف تورمی که در سرزمین‌های گسترش یافته تشکیل می‌بشود، فقط به واسطه سیاست‌های قسمت پولی با تورم رو به رو نمی‌شویم و ریشه تورم در اقتصاد ایران، «گسست قسمت واقعی و قسمت پولی اقتصاد» است.

متاسفانه در اقتصاد سرزمین، قسمت واقعی آن کار نمی‌کند و چون قسمت واقعی اقتصاد کار نمی‌کند، قسمت واقعی نمی‌تواند نقدینگی را در اقتصاد ایران هضم کند و جهت می‌بشود حالت تورم در اقتصاد رخ دهد. من نقدینگی را همانند غذا خوردن می‌بینم و قسمت واقعی اقتصاد را شبیه سیستم گوارش یک انسان می‌دانم. اگر سیستم گوارش انسان غذا را هضم کند، یک اتفاق مثبت است که می‌تواند به انرژی و تحرک زیاد تر منتهی بشود.»

او گفت: «اما هنگامی ما غذا می‌خوریم و سیستم گوارش ما با مشکلاتی روبه رو است و غذا را هضم نمی‌کند، ورم معده رخ می‌دهد که من اسم آن را می‌گذارم تورم. در اقتصاد ایران نیز همین اتفاق افتاده است، یعنی برخلاف سرزمین‌های گسترش یافته، یک گسست بین قسمت واقعی اقتصاد و قسمت پولی وجود دارد و هنگامی رشد نقدینگی (شبیه پرخوری) رخ می‌دهد، قسمت واقعی اقتصاد، نقدینگی را هضم نمی‌کند و محاصل ان تبدیل به تورم می‌بشود. در اقتصاد ایران ریشه‌های تورم، متعدد است و سختی مهار تورم در سرزمین نیز به همین علت است. مهار تورم در سرزمین، هم باید ساختاری باشد و مشکلاتی که در قسمت ساختار واقعی تشکیل شده حل بشود و هم باید قسمت پولی اقتصاد حل بشود.»

بار تورم مهار نشده روی دوش طبقه متوسط

شقاقی او گفت: «طی سال جاری، دولت تلاش کرد با سیاست‌های انقباضی، تا حدودی روال تورم را کنترل کند و به گمان زیاد تا آخر سال، تورم‌های نقطه به نقطه، کاهشی خواهد می بود. گمان می‌دهم در آخر سال ۱۴۰۲، تورم ۴۰ درصد خواهد شد و تورم نقطه به نقطه به ۳۵ درصد برسد، اما اگر قرار باشد یک پیش بینی از اقتصاد سال آینده سرزمین اراعه دهم، می‌گویم که حالت در سال آتی، زیاد سخت خواهد می بود، چون امکان پذیر انتظارات تورمی مجددا شعله ور بشود و با شعله ور شدن انتظارات تورمی امکان پذیر مسیر سیاست‌های پولی دولت بالعکس شده و اقتصاد مجدد داخل فاز تورمی بشود.

انتخابات ایالات متحده در سال آتی نیز می‌تواند یک تکانه انتظاراتی را در اقتصاد ایران زنده کند. از این جهت، دولت برای سال آتی باید هوشمندانه عمل کند. امسال انتظارات تورمی کنترل شد، اما سال آینده به علت انتخابات امریکا و گمان تشدید تحریم‌ها شرایط خاص‌تر است.»

او گفت: «مهار تورم باید برتری نخست دولت باشد و بدون مهار تورم، هیچ یک از سیاست‌های اقتصادی در سرزمین ما امکان تحقق ندارد، چرا که ارامش اقتصادی بر هم می‌خورد و قسمت واقعی اقتصاد نیز دچار مشکل می‌بشود، به همین علت هم هست که در دنیا، برتری اول در هر کشوری، روی مهار تورم است. تا وقتی که نتوانیم تورم را مهار کنیم، دیگر قسمت‌های تولیدی ما نیز کار نمی‌کنند.

حل هر یک از ریشه‌های تورمی را می‌توان کاری زیاد دشوار دانست. دولت باید مهار تورم را جدی بگیرد و بر پایه تصمیم‌های جدی بازدید کند. من حس می‌کنم دولت، تا این مدت، مهار تورم را به گفتن یک امر سخت در نظر نگرفته و هم چنان حس می‌کند می‌توان این نوشته را با سیاست‌های پولی مهار کرد. این در حالیست که حل تورم اصلا ساده نیست. اگر نتوانیم تورم را مهار کنیم بار این حالت بر دوش طبقه متوسط سرزمین خواهد می بود.»

[ad_2]

منبع