«تورم» به روایت آمار و به روایت گوشت و پوست و استخوان؛ ماجرا چیست؟
[ad_1]
در قسمت فرد دیگر از این بازدید بانک جهانی، نوشته شده است: «اقتصاد ایران نرخ رشد متوسط ۳.۸ درصدی را در سال ۱۴۰۱ کسب کرد. این رشد عمدتاً مربوط به قسمتهای خدمات و تشکیل صنعتی می بود. صنعت نفت نیز با افت اراعه در بازار جهانی رشد کرد. مصرف در قسمت خصوصی به گفتن محرک مهم رشد تشکیل ناخالص داخلی در این سال عمل کرد، در حالی که مصرف قسمت دولتی به طور واقعی برای افت کسری بودجه افت یافت. هم صادرات و هم واردات در این سال زیاد تر شدند و اندوختهگذاری قوی در قسمت ماشینآلات علترشد آمار اندوختهگذاری شد. در سال ۱۴۰۲ افت انتظارات تورمی و ارامش نرخ ارز به کاهشی شدن تورم ماهانه پشتیبانی کرد و این با دسترسی ایران به ذخایر ارزی خود در خارج از سرزمین همراه می بود که سختیها بر نرخ ارز را افت داد. افزایش تازه صادرات نفت به افت کسری بودجه و بهبود تراز حسابهای جاری پشتیبانی کرده است.»
اخیرا بانک مرکزی نیز در گزارشی ضمن بازدید امارهای اقتصادی در ۶ ماه نخست سال ۱۴۰۲ اظهار کرده، رشد اقتصادی سرزمین در ۶ماهه اول سال ۱۴۰۲ با احتساب نفت و بدون احتساب نفت نسبت به دوره شبیه سال قبل به ترتیب با افزایش ۴.۷ و ۳.۶ درصدی همراه بوده است. در این گزارش اشاره شده است که؛ تحقق رشد اقتصادی مثبت در فصول اول و دوم سالجاری و در امتداد رشد اقتصادی مثبت کلیه فصول سال ۱۴۰۱ حکایت از تداوم رشد قابل قبول فعالیتهای اقتصادی در سرزمین دارد.
به باور کارشناسان حوزه پولی و بانکی، اگرچه در سرزمینهای گسترش یافته، قوت بانک مرکزی و تاثیرات آن بر تورم به شکل تئوری و عملی دیده میبشود، اما در سرزمینهای درحال گسترش شرایط تا حد بسیاری متفاوت است؛ به این علت گرچه محمدرضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی بارها درمورد کنترل تورم و سیاستهای مهار تورمی قولهایی داده است، اما چگونگی تحقق این قولها قابل بازدید است.
با دقت به اطلاعات تازه بانک جهانی و گزارشهای بانک مرکزی، سوالهایی نقل است از جمله این که اعداد و رقم های اراعه شده در گزارش بانک جهانی چطور در جامعه ملموس و متبلور میبشود و آیا گزارش بانک جهانی درمورد سیاستهای تورمی ایران، به معنی افت رشد قیمتها است؟ کامران ندری، اقتصاددان و استاد دانشگاه امام صادق به سوالهای فرارو جواب داده است:
مهار انتظارات تورمی و تمایل برای سپرده گذاری در بانکها
کامران ندری او گفت: «اکنون مردم مردد می باشند که بعد اندازهای خود را به شکل ارز، طلا، زمین، ماشین و امثالهم نگهداری کنند یا به شکل سپردههای بانکی در بانکها نگهداری کنند. هنگامی انتظارات تورمی افت اشکار میکند، مردم حس میکنند که نرخ سود بانکی دلنشینتر است و به این علت کمتر سراغ خرید داراییهایی همانند ارز، طلا، سکه، دلار میروال و این حالت نیز هم اکنون در اقتصاد ما مشهود است. اکنون، مردم همانند سالهای قبل یا اواخر سال قبل انگیزهای برای خرید این نوع داراییها ندارند و فکر میکنند نرخ سودی که روی سپردههای خود دریافت میکنند، میتواند نسبت به خرید ارز، زمین، سکه و طلا، دلنشینتر باشد.»
او گفت: «مردم این حس را دارند که قیمت این موارد نسبت به نرخ سود بانکی افزایش اشکار نخواهد کرد. مردم اعتقاد دارند که ما در آینده «تورم دارایی ها» را نداریم و این همان «کنترل یا مهار انتظارات تورمی» است. اگر هم تورمی در آینده در قیمت این داراییها وجود داشته باشد از نرخ منفعتای که بانکها پرداخت میکنند کمتر است. این نوشته علتشده است که در بازارهای موازی آرامشی تشکیل بشود و پشتیبانی میکند که احتمالا در سال آینده تورم پایین تری داشته باشیم. اکنون ذهنیت مردم این است که تورم قیمت داراییها یا افزایش قیمتی که در داراییهایی همانند ملک، طلا، ارز، رخ میدهد، به اندازه سالهای قبل نیست و به همین علت نیز به گمان زیاد زیاد، مردم به سمت سپرده گذاری در بانکها، میروال. یعنی پولهای خود را به شکل سپرده در بانکها ذخیره میکنند.»
اهمیت فروش نفت و تثبیت نرخ ارز
این استاد دانشگاه امام صادق او گفت: «اگر سرزمین ما در حوزه فروش نفت و صادرات آن موفق عمل نکند، نمیتواند نرخ ارز را کنترل کند و اگر نرخ ارز را کنترل نکند، مجددا انتظارات تورمی اوج میگیرد. در ایران میگوییم نرخ ارز، لنگر انتظارات تورمی است. یعنی اگر دولت بتواند نرخ ارز را مدیرت و کنترل کند، میتواند انتظارات تورمی را نیز مدیریت و کنترل کند. نفت را همیشه میتوان تشکیل کرد، اما مشکل جایی است که نتوانیم نفت را به فروش برسانیم. در چند ماه تازه، به دلایلی، گشایشهایی در فروش نفت داشتیم و دولت موفق شده از درآمدهای نفتی خود منفعت گیری کند. بازار ارز با همین روش تحت کنترل درامد. تکه غیرنفتی درامدهای سرزمین نیز که اخیرا توسط بانک مرکزی اراعه شده است، متاثر از رشد قسمت نفت است. درواقع همیشه بین رشد اقتصادی در قسمت نفت و دیگر قسمتهای دیگر، همبستگی وجود دارد و اگر رشد اقتصادی در قسمت نفت متوقف بشود، رشد اقتصادی در دیگر قسمتها نیز تا حدودی متوقف خواهد شد.»
او گفت: «ما دو مقوله مهم داریم. یکی او گفت و گو رشد اقتصادی و فرد دیگر او گفت و گو کنترل و مهار تورم. بخشی از او گفت و گو مدیریت و مهار تورم به «مدیریت انتظارات تورمی» بر میگردد که تنها راه حل آن، «تثبیت نرخ ارز» است. تا وقتی که دولت بتواند نرخ ارز را (همانند چند ماه تازه) ثابت نگه دارد، میتواند انتظارات تورمی را مهار کند و مهار انتظارات تورمی تا حدودی به افت نرخ تورم پشتیبانی میکند. اگر دولت بتواند نرخ ارز را مدیریت کند به گمان زیاد زیاد در ماههای آینده ناظر افت نرخ تورم خواهیم می بود. یقیناً این به این معنی نیست که قیمتها افزایش اشکار نمیکند. معنی افت نرخ تورم این است که شدت افزایش قیمتها افت اشکار میکند.»
مشکلات اقتصادی مردم حل نشده است
این کارشناس مسائل اقتصادی او گفت: «با اهمیت ترین تحریمی که با آن دچار بودیم، تحریم فروش نفت می بود. این اتفاقاتی که در ۶ الی ۷ ماه قبل رخ داده است، نشان دهنده این است که آمریکاییها تا حدودی چشم خود را روی مسائلی بسته اند و اجازه داده اند ایران نفت بیشتری فروخته و از درامدهای نفتی منفعتمند بشود. سخت گیری امریکاییها نسبت به تحریمها کمتر شده و چراغ سبزهایی را به سرزمینهایی که میخواهند نفت ایران را بخرند داده اند. درست است که تحریمهای علیه ایران رسما از سوی آمریکا لغو نشده است. اما همین که دولت موفق شده است، نرخ ارز را کنترل کند مشخص می کند که ایران میتواند آزادانهتر نفت بفروشد و از درامدهای نفتی منفعت گیری کند.»
او گفت: «همه این مواردی که اشاره کردم موقتی است و نمیتوانیم بگوییم که همه چیز درست است. تا وقتی که تحریمها به طور کامل برداشته نشود، امکان پذیر هر لحظه، شرایط به روال قبلی باز گردد. اکنون ایالات متحده درگیریهای خاص خود را دارد و به علت جنگهایی از جمله جنگ اسرائیل و حماس و شرایط خاصی که جهان با آن روبه رو است، تصمیم گرفته اند که سخت گیریهای مرتبط با صادرات نفت ایران را کم کنند. اما همانطور که گفتم، اصرار میکنم که هر لحظه امکان پذیر سختگیریها برگشته و حتی افزایش اشکار کند. اما به طور مقطعی و مختصر زمان این شرایط تا این لحظه که سخن بگویید میکنم به سود اقتصاد ما بوده و حداقل پشتیبانی کرده است که انتظارات تورمی افت اشکار کند و نرخ تورم نیز به گمان زیاد در ماههای آینده افت اشکار میکند. با همه اینها نباید فراموش کنیم و این حقیقت را نادیده بگیریم که اقتصاد ما با چالشهای بنیادی و ساختاری بسیاری روبه رو است و این به این معنی نیست که از این به سپس ناظر رونق اقتصادی و بهبود حالت مردم و امثالهم خواهیم می بود. اتفاقی که رخ میدهد این است که در ماههای آینده تا حدودی از شدت افزایش قیمتها کم میبشود، ولی مشکلات اقتصادی مردم در جای خود باقی خواهد ماند.»
[ad_2]
منبع