۵ راه مقابله با خستگی مغز و افزایش سریع انرژی_صبح سریع

راهکار‌هایی برای خداحافظی با خستگی ذهنی

۱. حرکت بدنی برای بازتنظیم ذهن

هنگامی ذهن دچار سنگینی می‌شود، تلاش زیاد تر برای فکر کردن طبق معمولً نتیجه نمی‌دهد. در این چنین شرایطی، بهترین راهکار توقف کار ذهنی و اغاز حرکت بدنی است. فعالیت فیزیکی به‌شدت جریان خون را افزایش می‌دهد و اکسیژن بیشتری به مغز می‌رساند؛ عاملی که تمرکز را بازمی‌گرداند.

پیاده‌روی مختصر ۱۰ دقیقه‌ای در اطراف محل کار یا چند حرکت کششی کنار میز می‌تواند تأثیر سریع داشته باشد. حتی انجام حرکاتی همانند پرش درجا، اگرچه ساده به نظر می‌رسد، اما مغز را شوکه کرده و از رخوت خارج می‌کند. تحقیقات مشخص می کند تحول حالت بدن بعد از ساعت‌ها نشستن، نقش مهمی در افزایش بازدهی ذهن دارد.

۲. تمرین شکرگزاری برای تحکیم انرژی ذهنی

شکرگزاری تنها به مناسبت‌ها یا لحظات خاص محدود نمی‌شود، بلکه می‌تواند ابزاری قوی برای بازآفرینی انرژی روانی باشد. وقتی که ذهن خسته است، یادآوری سه مورد ساده برای سپاس می‌تواند شیمی مغز را تحول داده و حس مثبتی تشکیل کند.

برای مثال، سپاسگزاری از مطمعن مشتریان، همراهی خانواده یا حتی آفتاب پشت پنجره، به ظاهر کوچک می باشند اما می‌توانند تأثیری بزرگ بر روحیه بگذارد. روان‌شناسان پافشاری می‌کنند که لحظات مختصر سپاس علتافزایش ترشح دوپامین و سروتونین در مغز خواهد شد؛ دو هورمون کلیدی برای تشکیل انگیزه و نشاط.

۳. یافتن منبع نشاط شخصی

بعضی اوقات تنها چیزی که برای عبور از خستگی نیاز دارید، اندکی نشاط سریع است. این نشاط می‌تواند برای هر فرد متفاوت باشد: تماشای ویدئوهای خنده‌دار، گوش دادن به موسیقی، نواختن ساز یا حتی او گفت‌وگوی مختصر با یکی از دوستان.

برای مثالً برخی افراد با دیدن کلیپ‌های حیوانات خانگی انرژی مجدد می‌گیرند، برخی دیگر با نواختن گیتار یا خواندن آهنگ مورد علاقه‌شان حس سرزندگی می‌کنند. مهم این است که فهرستی ذهنی از منبع های نشاط شخصی خود داشته باشید تا در زمان نیاز به‌شدت به آن‌ها رجوع کنید.

تحقیقات نشان داده‌اند که احساسات مثبت تنها برای لذت لحظه‌ای نیستند؛ بلکه توان پردازش ذهنی را افزایش داده و دیدگاه محدود ناشی از استرس را از بین می‌برند. به گفتن دیگر، نشاط مختصر‌زمان همانند پادزهری در برابر خستگی مغز عمل می‌کند.

۴. یافتن ربط کارها با قیمت‌های شخصی

یکی از دلایل مهم خستگی ذهنی، انجام کارهایی است که فاقد معنی یا اهمیت شخصی به نظر می‌رسند. هنگامی که با فعالیتی یکنواخت و کسل‌کننده همانند تکمیل جداول داده یا مرور متن‌های طویل روبه رو می‌شوید، سوال از اهمیت واقعی آن می‌تواند انگیزه تازه‌ای تشکیل کند.

اگر کار با اهداف شخصی یا شغلی شما هم‌راستا باشد، یادآوری همین ربط می‌تواند انرژی مضاعفی تشکیل کند. اما اگر هیچ ارتباطی وجود نداشته باشد، بهتر است آن ماموریت کنار گذاشته شود یا به فرد فرد دیگر سپرده شود.

برای مثال، سوال از خود درمورد این که «آیا این گزارش به همکاران برای تصمیم‌گیری بهتر پشتیبانی می‌کند؟» یا «آیا این ایمیل عرصه‌ساز رخداد مهمی خواهد می بود؟» می‌تواند معنی نهان کار را آشکار کرده و انگیزه درونی را فعال کند. برخلاف کافئین، این نوع انگیزه واقعی و پایدار است.

۵. تعیین مرزهای واقعی برای جلوگیری از فرسودگی

تعداد بسیاری از افراد عادت دارند همیشه در دسترس باشند؛ از جواب به ایمیل‌ها در زمان شام گرفته تا چک کردن مطلب‌های کاری نیمه‌شب. اگرچه این حرکت در ظاهر نشانه ضمانت به کار است، اما در واقع نشان‌دهنده برداشت نادرست از انرژی ذهنی محسوب می‌شود.

داشتن یک «آیین آخر کار» می‌تواند تحول بزرگی تشکیل کند. برای نمونه، خاموش کردن رایانه در ساعت مشخصی از عصر، تحول حالت به «غیرقابل دسترس» و انجام فعالیت‌های غیروابسته به کار، مغز را برای استراحت آماده می‌کند. قدم‌زدن عصرگاهی، صرف شام با خانواده یا فعالیت‌های سرگرم‌کننده می‌تواند بخشی از این برنامه باشد.

دلنشین آن‌که تعداد بسیاری از افراد در لحظات دوری از کار به ایده‌های خلاقانه می‌رسند. علت آن روشن است: مغز در زمان استراحت زمان پردازش ناخودآگاه مسائل را اشکار می‌کند. نتیجه این فرایند آن است که صبح روز سپس، ذهن با انرژی واقعی و نگاهی تازه بیدار می‌شود، نه با خستگی انباشته از روز قبل.

خستگی ذهنی اتفاق‌ای رایج در زندگی پرمشغله امروز است، اما وابستگی به کافئین تنها راه‌حل آن نیست. با حرکت بدنی، تمرین شکرگزاری، یافتن منبع های نشاط شخصی، ربط دادن ماموریت های به اهداف بزرگ‌تر و تعیین مرزهای واقعی بین کار و زندگی، می‌توان ذهن را سرحال کرد و انرژی پایدارتری به دست آورد. این راه حلها نه تنها منفعت‌وری را افزایش خواهند داد، بلکه به بهبود کیفیت زندگی و حس رضایت درونی نیز منجر خواهد شد.