اقتصاد

آقای پزشکیان! چون قول اجتناب از شوک درمانی دادید به شما رای دادم_صبح سریع

[ad_1]
به گزارش صبح سریع

دکتر فرشاد مومنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی که در نشست «بایسته‌های سیاست‌گذاری مسکن در دولت چهاردهم» و در موسسه مطالعات دین و اقتصاد سخن می‌او گفت، اظهار داشت: تا زمان اغاز به کار دولت جناب آقای پزشکیان در موسسه مطالعات دین و اقتصاد، مسئولیت ملی خود را جهت تحقق قولهای رئیس جمهور و بارور کردن امیدهایی که در قسمت به غایت ناکافی از جمعیت پدیدار شده، این گونه تعریف کرده‌ایم که با زبان کارشناسی و با افشاگری زبان‌های رانتجو و سوداگر، با اهمیت ترین برتری‌هایی که دولت محترم باید به آن‌ها دقت داشته باشد را گوشزد می‌کنیم.

از روز انتخاب پزشکیان ناظر همه جور سهم خواهی و رقابت‌های مخرب هستیم

وی با گفتن این که امیدواریم به اندازه زحمت بی‌منتی که دوستان گرامی ما در این رابطه می‌کشند خیری هم برای جامعه‌مان پدید آید، در ادامه گفت: از روز انتخاب آقای پزشکیان با کمال تاسف ناظر همه جور سهم خواهی و رقابت‌های مخرب، کارشکنی‌ها و زمان طلبی‌ها هستیم، اما صدای این حقیقت، تنها در نامه مشترک من و آقای دکتر راغفر منعکس شد. آن صدا این است که سرزمین بدون یک برنامه با کیفیت روال قهقرایی و رو به سقوط را طی خواهد کرد.

حل و فصل موردی و جزیره‌ای مسائل در ایران، یک توهم بزرگ است

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد او گفت: زیاد متاسفم که رئیس جمهور منتخب و اطرافیانش تا امروز کمترین اعتنا را به این قضیه کرده‌اند و ما حتی سازوکارهای اغاز این حرکت را هم در آن نامه گوشزد کرده بودیم. زیاد متاسفم که در فضای به غایت احساسی و و رانت جویانه و غافل از مسائل بنیادی سرزمین، تا این مدت این حقیقت در حرف های‌ها و کوششهای آقای رئیس جمهور منتخب و اطرافیانشان انعکاسی ندارد که حل و فصل موردی و جزیره‌ای مسائل در ایران، یک توهم بزرگ است.

آبروی دولت‌های احمدی نژاد، روحانی و رئیسی در بیشترین سطح از این ناحیه ریخته شد که که آن‌ها دچار این توهم بودند که با مسائل پرشمار و حاد سرزمین می‌شود مورد به مورد، بدون یک نگرش سیستمی و سطح گسترش برخوردی اصولی داشت. این نگرانی با کمال تاسف در دوره مختصر انتخاب آقای پزشکیان مقداری شدت هم گرفته است؛ چون افرادی که زیاد زیاد تر شایع هست درمورد این که سهمی از این انتخاب نصیب آن‌ها شود، مشکوک‌ترین و خطرناک‌ترین سخن‌ها را زده‌اند.

این اقتصاددان با گفتن این که صمیمانه به آقای پزشکیان و هر فردی که بعدها با ایشان همکار خواهد شد عرض می‌کنم که اگر بخواهند حادترین مسائل سرزمین را به طور جزیره‌ای حل کنند و حتی همه انرژی حاضر در نظام ملی را هم خرج این قضیه کنند، قطعا ناکامی خواهد خورد، ابراز نظر کرد: تردید ندارم آن افرادی که او گفت و گو از ارز تک نرخی در این شرایط نقل می‌کنند، می‌دانند این یک شعار توخالی است. توخالی بودن آن به قیمت‌های گزاف چند ده میلیارد دلاری از جیب مردم بعد داده می‌شود، منبع های هنگفتی که به کام لاشخورها می‌رود و این مطرح، آزمایش خود را چندین دفعه و چندین دفعه بعد داده است.

به این علت نمی‌توانیم تداوم آن را حمل بر نفهمی آن‌ها بکنیم. ماجرا این است که آن‌ها که در تسخیر گروه‌های غیرمولد و رانتجو می باشند، علی الظاهر تا این لحظه جایگاه قابل اعتنایی را نزد رئیس جمهور منتخب داشته‌اند و این یک هشدار صمیمانه و خاضعانه به ایشان است که هرچه دیرتر مرز خود را با این اندیشه‌های مشروعیت سوز و فلاکت ساز روشن کند، فاصله بین مردم و حکومت را از آنچه که هست هم زیاد تر خواهد کرد.

درمورد جهت گیری‌های سیاستی و انتخاب افراد، سخن‌های زیاد مشکوکی شنیده می‌شود

به حرف های مومنی؛ تعهدات و قول‌هایی که آقای پزشکیان دادند، با آنچه که جسته و گریخته از اطرافشان شنیده می‌شود فاصله دارد. نه تنها درمورد جهت گیری‌های سیاستی، بلکه در انتخاب افراد هم سخن‌های زیاد مشکوکی شنیده می‌شود. چون تا این مدت اظهارات رسمیت ندارد ما به طور اشکار درمورد آن سخن بگویید نمی‌کنیم؛ اما صمیمانه و مشفقانه به آقای پزشکیان عرض می‌کنم این که تا روز انتخاب شدن، سابقه‌ای از دروغگویی و فساد نداشته‌اید یک اعتبار بزرگ است. به این علت اجازه ندهید آن اعتبار بزرگ، خرج افراد نامناسب و متصل به کانون‌های رانت، فساد و رباخواری شود.

طمعی به این توزیع قوت و ثروت ندارم

این عضو هیات علمی دانشگاه یادآورشد: احتمالا زیاد راحت‌تر از زیاد‌ها بتوانم این سخن‌ها را بزنم، چرا که همه می‌دانند که نه من طمعی به این توزیع قوت و ثروت دارم و نه فردی هست که جرات این را داشته باشد که بخواهد خدشه‌ای به این مباحث از نظر اعتبار علمی داخل کند.

این استاد دانشگاه با گفتن این که قیمت مسکن در تهران از ۱۳۷۵ تا ۱۴۰۲ نزدیک به ۵۶۰ برابر شده است، گفت: زیاد وقیح خواهد می بود اگر آقای پزشکیان که در مناظره‌های انتخاباتی خود همه چیز را به علم ارجاع می‌داد، به جایی برسد که اکنون او گفت و گو بر سر این است که نامزدهای کلیدی تخصصی‌ترین دستگاه‌ها، حتی از نظر مدرک تحصیلی، غیر با لیاقت‌ترین افراد می باشند، چه برسد به اتصالات قوت و ثروت آن‌ها!

تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ها درباره انتخابات، سیاست، اقتصادی، ورزشی، حوادث، فرهنگ وهنر و گردشگری و تکنولوژی را در وب سایت خبری صبح زود دنبال کنید.

حیاتی‌ترین تعهدی که آقای پزشکیان داد و من و ۵ نفر از دوستان زیاد عزیزم بر پایه آن قول، انگیزه اشکار کردیم که به ایشان رای دهیم اجتناب از شوک درمانی می بود. من می‌گویم آقای پزشکیان حواست به مسائل زیاد کم اهمیت جلب شده و بیخ گوشت سخن از شوک درمانی به بین می‌آید و شما تا بحال یک عکس العمل تا امروز نشان نداده‌اید! این در شأن فردی که اشتهار به فساد و دروغگویی ندارد نیست، به این علت صمیمانه و مشفقانه به ایشان عرض می‌کنم بازنگری جدی و اساسی در اطراف خود داشته باشند.

۱۱میلیون خانه ساختند، اما فقط ۲.۵میلیون نفر به مالکان اضافه شد!

مومنی اضافه کرد: داده اطلاعاتی زیاد مهمی که در آن گزارش مرکز تحقیقات استراتژیک نقل شده، این است که ۱۱ میلیون مسکن ساخته شده، اما فقط ۲.۵میلیون نفر به تعداد مالکان افزوده شده است. فهمیدن این موارد نبوغ ملزوم ندارد، فقط به اعداد و رقم های دقت کنید! با فور اراعه روبرو بودید، اوضاع از نظر قیمت آنگونه شده است که در سال ۱۴۰۱ در شهر تهران سهم هزینه مسکن در سبد خانوار به ۴۷ و نیم درصد رسیده است، یعنی تقریبا دو برابر میانگین جهانی! این چه جور اراعه‌ای است که هم قیمت را بالا می‌برد و هم سختی را بر خانوارها افزایش می‌دهد!؟

اگر دلال‌ها را کنترل نکنید، از افزایش اراعه، آبی برای سرزمین گرم نمی‌شود

او گفت: در این گزارش می‌گوید یقیناً نظام آمار و اطلاعات ما هم در این فریب نقش دارد، به این علت تصمیم گیران سرزمین باید بدانند قبل از این که آزمندی لاشخورها و دلال‌ها را کنترل کنند، افزایش اراعه، آبی برای این سرزمین گرم نخواهد کرد، بلکه سختی را بر مردم و به اختصاصی فرودستان اضافه‌تر می‌کند. این گزارش می‌گوید در همه جای دنیا، یک شاخص مهم سیاست‌گذاری برای مسکن «شاخص تراکم» است؛ یعنی سنجش نسبت خانوارها با تعداد واحدهای مسکونی.

در ایران برای محاسبه نسبت خانوار به مسکن فقط خانه‌های دارای سکنه مبنای محاسبه است! یعنی خانه‌های خالی را در این آمار جزء خانه‌های حاضر نمی‌آورند و این تبدیل به کانونی برای فریب شده است و بیچاره آن مسئول کلیدی سرزمین که حسن نیت هم دارد اما صلاحیت تخصصی ندارد و فقط صاحبان مدرک را دور خود جمع کرده است. در نتیجه تعداد مسکن مورد نیاز زیاد تر نشان داده می‌شود.

ارزهای محدود سرزمین، به اسم کنترل نرخ ارز در بازار سیاه دود می‌شود

این استاد اقتصاد با گفتن این که گفتن ابعاد بحران مسکن در ایران ساعت‌ها گفتگو نیاز دارد، اظهارداشت: وزارت مسکن در گزارشی اظهار کرده است که تا آخر سال ۱۳۹۵ قیمت خانه‌های خالی، معادل ۲۵۰ میلیارد دلار بوده است. هنگامی می‌گویم بازارگرای مبتذل، یعنی همین!

به همان سبکی که ارزهای محدود و به غایت استراتژیک در شرایط تحریمی، به اسم کنترل نرخ ارز در بازار سیاه اراعه می‌شود و از گردونه قاعده‌گذاری و برنامه‌ریزی سرزمین خارج می‌شود، در مسکن هم همین بساط را داریم. تازه این آمار متعلق به قبل از سال ۹۵ است، در حالی که اصل جهش قیمت مربوط به سپس از این سال بوده. وزارت مسکن می‌گوید آن‌ها که با علتعرضه و تقاضا جلو رفتند، معادل ۲۵۰ میلیارد دلار اندوخته‌های مهم سرزمین را تحت گفتن خانه خالی دود کرده‌اند و ابزار طمع سوداگرانه شده است.

۲۵۰میلیارد دلار اتلاف در مسکن داشتیم، هنگامی که کل قیمت بورسمان ۱۱۰میلیارد دلار می بود

مومنی اصرار کرد: ۲۵۰ میلیارد دلار اتلاف فقط در قسمت مسکن با گفتن خانه‌های خالی انجام شد، آن هم در شرایطی که در آخر ۱۳۹۵ قیمت کل بورس ایران ۱۱۰ میلیارد دلار بوده است!

ببینید مافیاها در ایران چه دست بالایی دارند! از سر شفقت به آقای پزشکیان هشدار می‌دهم، می‌گویم این همه روسای جمهور قبلی ما بازی خوردند، بس نیست که باز بیخ گوش خودتان افرادی را می‌آورید که برای ما بلندگوی رانتی معدنی‌ها و شوک درمانگرها شده‌اند!؟ زیاد مایه شگفتی است که این مرد که شرافت خود را گرو گذاشت تا امروز تا این مدت نسبت به این ایده‌های مخرب عکس العمل نشان نداده است.

آقای پزشکیان، ۲۵۰میلیارد دلار دربخش مسکن دود شد اما همزمان جمعیت حاشیه نشین، جهشی بی‌سابقه توانایی کرد

وی او گفت: به آقای پزشکیان که اظهار کرده به عدل اهمیت می‌دهد، عرض می‌کنم به موازات این که ۲۵۰ میلیارد دلار دود شد و در راه منافع سوداگران و دلال‌ها به کار رفت، جمعیت حاشیه‌نشین شهری در ایران جهش‌های بی‌سابقه توانایی کرده است. برخی از داده‌ها می‌گویند، اندازه جمعیت حاشیه‌نشین در ایران در ۵ سال قبل به نزدیک به ۲۰ تا ۲۵ درصد کل جمعیت رسیده است. کم کم به طوری می‌شود که گویا متن مهم آن‌ها می باشند و حاشیه کسان دیگرند! حاشیه آن‌ها می باشند که پول‌های ظالمانه را از سرزمین خارج می‌کنند و دیده و شنیده‌اید که چطور در خارج از سرزمین خرجش می‌کنند.

طرفداران شوک درمانی را از خود دور کنید

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد یادآورشد: قضیه حیاتی در این عرصه این است که بدون برنامه آقای پزشکیان و دولتش مرکب از هر کس که می‌خواهد باشد، آلت دست مافیاها خواهند شد. یک برنامه با کیفیت راه نجات ایران است. به ایشان پیشنهاد خاضعانه می‌کنم هرچه سریع تر طرفداران شوک درمانی، مشتهرین به فساد و طرفداران بازارگرایی مبتذل و آن‌ها که به جای این که به منافع ملی دقت کنند، منافع رانتی معدنی‌ها و رباخوارها را نمایندگی می‌کنند را از اطراف خود دور کند، در غیر این صورت هم ایشان و هم سرزمین به شدت زیان خواهند کرد.

به حرف های این استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی، عالی‌ترین شرایط ایران در این عرصه دوره جنگ بوده است، این شرایط، اتفاقی نبوده است!؟ در دوره جنگ در چارچوب یک برنامه اندیشیده، ابتدا کانون‌های مهم مفتخوارگی را قفل کردند. تمهیدات نهادی پیشگیرنده از فساد را در دستور کار قرار دادند و برنامه ملی ارتقاء بنیه تولیدی را محور گسترش سرزمین قرار دادند.

این گونه شد که در همین گزارش مرکز تحقیقات استراتژیک دوره آقای رئیسی می‌گویند در سال‌های جنگ در تهران خانوارهای ساکن در خانه‌های استیجاری نزدیک به ۱۲ درصد بودند، این نسبت در تهران ۱۴۰۰ از ۵۰ درصد عبور کرده است! ببینید چطور راه نجات ایران از مسیر کنترل آزمندی‌های بازارگرهای مبتذل و مفت‌خوارها و دلال‌ها و سوداگران می‌گذرد!؟

تیم خود را بر محور تحول ریل انتخاب کنید

مومنی با گفتن این که تا وقتی که این ماجرا رخ ندهد ایران روی خوش نخواهد دید و هیچ رئیس جمهوری حتی اگر حسن نیت مطلق هم داشته باشد، صندلی خود را آبرومند ترک نخواهد کرد، اصرار کرد: آقای پزشکیان باید تیم خود را بر محور تحول ریل قرار دهد و انتخاب کند. آنچه که تا بحال مشاهده می‌کنیم این است که همان‌ها که در این نزدیک ۳۵ سال کمر ایران را شکسته‌اند، مجدد رنگ عوض کرده‌اند. ببینید این افراد چه مقدار توانایی دارند که یکی از آن‌ها در دولت خاتمی پست سطح بالا داشته، در دولت احمدی نژاد و روحانی همان پست را نگه داری کرده و در دولت رئیسی هم پست کلیدی داشته و اکنون هم جزء کاندیداهای پست کلیدی است.

پزشکیان می‌داند چه مقدار برای ایشان احترام و قیمت قائل هستم

وی او گفت: آقای پزشکیان، آن‌ها را که تحت گفتن نماینده‌ی این سو و آن سو، اطراف خود جمع کرده‌اید که برایتان صلاحیت جمع کنند، تنها با شاقول صلاحیت تحصیلی، با آن حیطه‌ای که برایش کاندید شده چک کنید تا فهمید شوید در حال تدارک دیدن چه کلاه‌های گشادی برای خودتان و ملت می باشند. به اعتبار این که پزشکیان می‌داند و دوستانم می‌دانند که چه مقدار برای ایشان احترام و قیمت قائل هستم این مقدار صریح سخن بگویید می‌کنم. برای من هم زیاد تلخ و گزنده است که یک مرد شرافتش را گرو بگذارد و بگوید هیچ زمان به سمت شوک درمانی نخواهم رفت، اما اولین حرفی که از نزدیک‌ترین افراد اطراف ایشان حرف های می‌شود این باشد که راه نجات شوک درمانی است! زیاد تلخ و مشکوک است.

ضربه شوک درمانی، به قسمت‌های مولد است

مومنی خاطرنشان کرد: صمیمانه و مشفقانه می‌گویم ضربه مهم که شوک درمانی داخل می‌کند به قسمت‌های مولد است. این مساله هم در سطح نظری و هم در سطح تجربی اثبات شده است. گفتن تئوریک مساله این است که سیاست‌های شوک درمانی و تورم زا، ضمن تشکیل بحران تولد واحدهای تولیدی تازه در سرزمین و همزمان استمرار واحدهای تولیدی حاضر را دچار چالش می‌کند.

بازارگرایی مبتذل، اراعه گرایی مشکوک را در دستور کار قرار داده

این استاد دانشگاه با گفتن این که بازارگرایی مبتذل اراعه گرایی مشکوک را در دستور کار قرار داده و تحت گفتن تحکیم تشکیل به نحوه مشکوکی مجوز احداث واحدهای تولیدی می‌دهد در حالی که گزارش‌های رسمی می‌گوید نزدیک به ۶۰ درصد ظرفیت تولیدی واحدهای حاضر بلا منفعت گیری است، در ادامه گفت: آیا فردی است که نفهمد تا وقتی که ریشه‌های بلا منفعت گیری ماندن ۶۰ درصد واحدهای تشکیل حل و فصل نشده باشد، هر واحد تولیدی تازه که مجوز می‌گیرد هم همین شرایط را خواهد داشت.

همین مجوز بهانه کسب ارز و ریال به قیمت‌های اختصاصی می‌شود، سپس می‌بینید برای مثال در جاده خراسان چه مقدار سوله نیمه کار بیداد می‌کند! همه این‌ها حساب و کتاب رانتی دارد به نام تشکیل به کام مفت‌خورها! به نام مستاجران به کام سوداگران! این حدیث بازارگرایی مبتذل در ایران طی بالغ بر ۳۵ساله قبل شده، که واقعا بساطی است!

چرا در برابر شوک درمانی سکوت کرده اید؟

وی او گفت: مسئله دوم که برای مسعود پزشکیان زیاد حیاتی‌تر است؛ چرا که شرافت خود را گرو گذاشت، این است که در سطح نظری حرف های می‌شود شوک درمانی، کشورها را با بحران انباشت اندوخته انسانی روبرو می‌کند. شوک درمانی نیروی محرکه جهش هزینه‌های سلامت و هزینه‌های آموزش و هزینه‌های تغذیه مردم می‌شود. این‌ها مواردی است که آقای پزشکیان قول داده و رسیدن به آن‌ها با اجرای شوک درمانی مغایرت دارد و ایشان تا امروز در برابر این مسائل سکوت کرده است.

شوک درمانی نیروی محرکه بحران توانمندی حکومت می‌شود

رئیس موسسه مطالعات دین و اقتصاد با گفتن این که آنچه که قضیه شوک درمانی را به یک قضیه امنیت ملی تبدیل می‌کند این است که شوک درمانی نیروی محرکه بحران توانمندی حکومت می‌شود، ابراز نظر کرد: یعنی حکومت چنان ضعیف می‌شود که در داخل ناچار است به لاشخورهای داخلی باج دهد و در خارج به لاشخورهای بیرونی. چرا جرات نمی‌کنند قراردادهایی که با خارجی‌ها امضا کردند را انتشار کنند؟

به این علت که علائمی وجود دارد که برخی از امتیازاتی که به قوت‌های خارجی داده شده، شرم‌آور است. اینها نشان دهنده این است که زورگو، زورگوست؛ اسمش هرچه می‌خواهد باشد. روس و انگلیس، یا چین و آمریکا! هر جنایت و قصاوتی که هر کدام دارند، بقیه‌شان هم دارند و مسئله کلیدی این است که آن‌ها هیچ مشکلی هم با یکدیگر ندارند اما عده‌ای دچار این توهم می باشند که زیر چتر یک طرف بروند تا از شر طرف دیگر مصون بمانند.

مومنی او گفت: نزدیک به ۲۵ سال پیش، دوست دانشمند من آقای دکتر «حسین راغفر»، کتابی انتشار کرد با گفتن «دولت، فساد و زمان‌های اجتماعی»، که در آن آمده قوت‌های بزرگ بر سر زورگویی به ضعفا با هم هماهنگ می باشند. در این عرصه تضادی وجود ندارد که بخواهی از آن منفعت گیری کنی! اگر آنقدر زرنگ بودی که می‌توانستی از تضاد بین ابرقدرت‌ها منفعت گیری کنی که این مقدار فلاکت گریبانت را نگرفته می بود و این‌ها هر کدام ماجراهایی دارد. هنگامی می‌شنویم دولت تازه در عرصه انتخاب افراد و جهت‌گیری‌ها، همان مسیر ۳۰ سال قبل را می‌رود دلواپس می‌شویم. 

دسته بندی مطالب

اخبار کسب وکار ها

خبرهای ورزشی

خبرهای اقتصادی

خبرهای فرهنگی

اخبار پزشکی

اخبار فناوری

[ad_2]

منبع